چهارشنبه 08 ارديبهشت 1395 , 10:43
بسم رب العاشقان فاطمه - کربلا هرگز ندارد خاتمه
بسم رب العاشقان فاطمه - کربلا هرگز ندارد خاتمه
جیرهخواران سعودی دیروز زینبیه را به خاک و خون کشیدند و خاک دمشق را با خون عاشقان زینب گلگون ساختند این پاسخ عاشقان زینب است به جنایتهای قوم تکفیری داعش و اربابان حقیر آنان
یا لثارات الحسین
هلا ای ددمنش دیوان داعش
پدیدار از شما زشتیِ فاحش
هلا ای خادمان آل ابلیس
سگان هار امریکا و پاریس
کریهالمنظر و کفتار پوزه
کشید از فرطِ استیصال زوزه
بدانید ای سپاه ظلم ضحاک
ندارد شیعه از هول شما باک
ندارد قوم حیدر باکی از جنگ
به قاموسش ندارد ذلت و ننگ
به خاک و خون کشید این قوم عاشق
دوباره سر ببرید از شقایق
کُنید ای قومِ گرگینه ز هاری
به خون در زینبیه رود جاری
شما که تشنۀِ خون خدایید
حلب در کربلا برپا نمایید
به دار آویزه قوم عشق سازید
علی را بیرق کین برفرازید
شما آشفته ای بازار دین را
علم آورده بیرقهای کین را
جگرخون کرده قوم مسلمین را
کشید این زوزههای آخرین را
مُهیا کن سعودی را هدیه
بکش در خون دوباره زینبیه
دگر شیعه نمیسازد تقیه
ندارد خاتمه این شقشقیه
سلیمانی به سرداری بهپیش است
هزاران گِرد او عباس کیش است
ز شیعه لشکری افتاده در راه
علی هیبت، قدر قدرت، رخان ماه
همه دُلدُل سوار و تیغ در کف
پریشانحال و شورانگیز چون دف
بدانید ای شما اُم المَعاصی
ندارد شیعه از داعش هراسی
هلا ای جیرهخواران سعودی
به پایان کارتان آید بهزودی
ز جنگ با شما ای قوم کرکس
دریغا شیعه یکدم پا کِشد پس
قسم بر سینۀِ غمبار زینب
به دستانِ علم بردارِ زینب
به یاس خورده سیلی در مدینه
به دستانِ نحیفِ بسته پینه
به اشک و آهِ زهرا در دل شب
به تکتک قطرههای اشک زینب
به پهلوی شکسته، روی نیلی
که پیشِ چشم حیدر خورده سیلی
به اشکی که ز چشمان علی ریخت
به آن سر که عدو بر نیزه آویخت
قسم بر فرقِ خونین علمدار
قسم بر کربلا ،آن دشت خونبار
که میسازد به پا شیعه قیامی
و گیرد از سعودی انتقامی
چنان موشک بر آنان گردد آوار
که گِرید آسمان بر حالشان زار
به پیکاری چنان سرسخت و خونبار
شود کاخ سعودیها نگون وار
علم بر دوشها در راهِ عشقاند
همه عباسِ زینب در دمشقاند
علم بر دوش و مشک و تیغ در دست
خدا از عطر عباسیشان مست
به راه افتاده لشکر، سوی شامات
عیان شد بر ظهور یار علامات
به سر ای بستهها سربندۀ یاس
به مستی کلکم گردیده عباس
ز جا خیزید و در کف تیغگیرید
کلید کعبه از زندیق گیرید
سپاه شیعه را آمادهسازید
سعودی را به موشکها گُدازید
علمهای خراسانی فرازید
به سفیانی وهابی بتازید
درفش کاویانی کرده آذین
علی وارانه باید رخش را زین
بتازید از حلب تا دیر یاسین
بگیرید از یهودا پس فلسطین
سواری میرسد راه فلق را
علم سازید بیرقهای حق را
همه عالم سراپا شوق و شور است
بخیز ای شیعه هنگام ظهور است
ظهور یار را سر زد طلیعه
لثارات الحسین ای قوم شیعه
علم بر دوش آید مهدی ما
دریغا با ولی بدعهدی ما
بخیز ای شیعه هنگام خروش است
بهتنهایی علم زینب به دوش است
بخیز ای شیعه از جا وقتِ جنگ است
تو را یاریِ زینب وقت تنگ است
بخیز ای شیعه وقت کارزار است
که هنگام ظهور آن نگار است
ولی در کربلا چشمانتظار است
به ره او را نگاه از بهر یاراست
بگیر ای شیعه در کف ذوالفقارت
رها کن خان و مان و کار و بارت
نه هنگام نشستن کنج خانه است
ولی در کربلا تنها، یگانه است
بیا تا کربلا را پر بگیریم
بهجای فاطمه بر در بمیریم
ز جا برخیز شیعه وقت غوغاست
و مهدی تشنهکام یاریِ ماست
هلا پیر خراسانی تو را میر
ز جا برخیز و بر دوشت علم گیر
قمر رویان علم بر دوش گیرید
کلام حیدری در گوشگیرید
حلب را پس بگیرید از فواحش
زنید آتش به کاخ ظلم داعش
بهسوی قدس ازآنجا پر بگیرید
علی وارانه پس خیبر بگیرید
بخیز ای شیعه از جا، وقت تنگ است
نه هنگام تأمل یا درنگ است
علم بر دوش بگرفته جلودار
به یاریاش طلب دارد تو را یار
ز خان و مان و جان و تن بِشو دست
حسین دیگری در کربلا هست
مبادا یک حسین دیگری باز
صدایش گُم شود در رقص و آواز
مباد ا زینبی در بهت و حیرت
ببیند بر سر نیزه حقیقت
مبادا دختر دردانهای ناز
زند سیلی به رویش خصم غماز
به شهر مردمان ذلت و ننگ
مبادا زینبی دیگر خورد سنگ
ولی را نامه داده بینهایت
مبادا نقض پیمان با ولایت
اسیری رفتن ناموس حیدر
مبادا شیعه را یکبار دیگر
ز مینای شهادت بادهنوشان
علمهای خراسانی به دوشان
کفن بر تن شقایق گونه پوشید
چنان حیدر دلیرانه خروشید
کلید کعبه از کرکس بگیرید
فلسطین از یهودا پس بگیرید
بخیز ای شیعه هنگام خروش است
که مهدی(عج) خود علم بگرفته دوش است
هل من ناصر ینصرنی ؟؟؟
هفتم اردیبهشت 1395 منصور نظری
متشکریم