تثبیت مدیریت، تثبیت نظام!

جناب ناطق سلام . بظاهر شما انسانی وارسته و باسواد و کمالات می آیید .
جناب ناطق در تمامی مدیریت های خرد و کلان کشور پنجاه نفر را سراغ دارید که در رابطه با شغل و کارا مدیش پشت میز نشسته باشد ؟
در,زمانه ایی هستیم که راه و راهور و معبر همسان و یکسان نسیتند .
مدیری با لیسانس بیو لوژی شده است معاونت اشتغال و بکار گیری یکی از دوایر بسیار حساس و چشمگیر . شما قضاوت کن این فرد یا بهتر بگویم مدیر ذات و فوندانسیون آن اداره کل را نمیداند ویا واضحتر بگویم بلد کار نیست و شلم شوربایی بپا کرده که افتضاحش را عوام تحمل میکنند . بیاد دارم ملت مسیله کتری خودرا به او.میگفتند و جواب او همین یک کلمه بود ....این مشکل شماست مشکل من نیست .
بطور کل قدرت درک و هضم مسایل ارباب رجوعش را نداشت و نمی دانست .
در عوض شخص دیگری که هم اشرافیت و هم اشراقیت بر همان معاونت داشت در قسمت دیگری مسؤل لجستیک و ترابری دهتا ماشین آن اداره شده بود . مخلص کلام بیش از آنکه شما فکر میکنید مدیران واقعی در پشت میزهایشان نیستند و شما ویا من واربابان رجوع جهت رفع مشکلات عدیده نزد بی کفایت ترینها میرویم که خود باعث نارضایتی بسیاری شده است .
فرض کنید کسی که تخصص در پرورش مرغ و نگهداری,مرغداری دارد . هرگز نمی تواند مدیر داخلی شرکت خودروسازی و تجهیزات ایمنی خودرو باشد . پلی متاسفانه هم اینک اینچنین است . مشکل اصلی از پوسته نیست ,,, از داخل هسته است که بیرونش اینچنین تلخ است . یاعلی مدد .

سلام ، با تشکر از جانباز محترم لازم نیست مدیر کل دارای تخصص ارگان تحت مدیریت باشد بلکه کافی ست دارای تخصص رشته های مدیریت و تربیت شده مکتب و مسلک ولایی همچون مدیران استراتژیک سپاه قدس باشند اما معاونین یا مدیران پایین دست میبایست دارای تخصص فعالیت ارگان مربوط باشند. مدیر کل میتواند کمیته فنی مرتبط با تخصص ارگان تحت مدیریت تشکیل دهد یا بطور کلی از ورود به امور تخصصی بجز امور مدیریتی خودداری کند.
همانطور که جنابعالی گفتید بکارگیری مدیران با هر نوع مدرک غیر مرتبط با تخصص ارگان تحت مدیریت باعث نارضایتی ارباب رجوع و دلسردی پرسنل زیر دست میگردد. البته سالهاست مدارک تحصیلی برخی دانشگاههای داخلی و خارجی فاقد ارزش تخصصی واقعی هستند. میدانیم عده ای چطور و از چه محلی دارای مدرک شدند لذا مدرک گرایی و بی توجهی به سابقه و تعهد مدیران غربزده و تجملگرا که اغلب دارای مدرک خارجی هستند تورم منفی غیر قابل محاسبه در رکود کامل اقتصاد و پروژه های عمرانی کشور و هجمه های حقوقی و شغلی و فرهنگی به متخصصین متعهد و دارای سوابق انقلابی گردیده که خرابکاری تورمی منفی آنها طی سه سال گذشته مطابق آمارهای رسمی 100 درصد فعالیت عمرانی هشت سال دولت قبل و 30 درصد فعالیت عمرانی دولت اصلاحات را در تورم منفی نابود یا بی اثر کرده که آثار رکود تورمی منفی و خرابکاریها با شتاب تصاعدی موجود را میتوان تا یکسال آینده باعث نابودی هزاران میلیارد سرمایه گذاریهای نظام اسلامی دانست.
ایکاش آن دسته از مسئولان بجای تلاش به هر قیمتی برای حفظ میز ریاست و قدرت و ثروت به آینده تاریک کارشان یا وعده های حق تعالی به وارثین زمین ، هنگام گردش در کشورهای خارجی به باقیمانده استخوانهای طاغوت و کاخهای ویران و نابودی تمدنهای غیر دینی و غیر مردمی و به راه تاریک و سقوطی که بارها در تاریخ تکرار شده و اکنون تازه به دوران رسیده ها و نو کیسه ها با لباس مبدل و نقاب چند شخصیتی و مدرک فاقد تخصص و ارزش در پیش گرفتند فکر کنند زیرا بسیاری از مردم کوچه و بازار به عملکرد و شخصیت واقعی آنان فکر میکنند.