15 ارديبهشت 1403 / ۲۵ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 51745
شنبه 09 بهمن 1395 , 11:02
شنبه 09 بهمن 1395 , 11:02
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
هرچه داریم از تو داریم ای....
جانباز ع. شاطریان
مراحل هشتگانه تبدیل شدن ایران به ابرقدرت
حجت الاسلام سید محمدحسین راجی
کابینه تناقضها و کلاهی که سرشان گذاشتند
سید محمدعماد اعرابی
ای نشسته صف اول
علیرضا ضابطی
امنیتِ خودبسنده و ماهواره ی همراه
سید مهدی حسینی
هنر رهبری شکستن قدرتهای بزرگ است
احمد رضا بهمنیار
به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
محمدحسین آزادی
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعهی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
هفتسر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
کارنامه اعمال فرزندم تنها«شهادت»را کم داشت
صبح امروز پنجشنبه (7 بهمن) مراسم تشییع پیکرهای سه شهید مدافع حرم فاطمیون و گرامیداشت شهدای آتشنشان حادثه پلاسکو در مشهد برگزار شد.
«حسن محمدی»، «عبدالله حفار» و «محمدرضا مهدیزاده» شهدایی بودند که پیکرهایشان امروز در مشهد تشییع شد.
این سه مدافع حرم چندی پیش در سوریه و در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسیدند و پیکرهایشان تا مدتی مفقود بود.
«مریم فقیری» مادر شهید «حسن محمدی» که پیکر فرزندش پس از مدتها به آغوش خانواده بازگشته است در خصوص نحوه اعزام فرزندش به سوریه گفت: حسن 19 سال داشت که اولین بار بهمن سال گذشته به سوریه رفت. پسرم تنها نان آور خانهام و استاد گچکار بود و شاگرد داشت. همه چیز خوب بود تا اینکه به سوریه رفت و دیگر برنگشت. تمام دفاتر و مکانها را به دنبالش گشتم اما هیچکس اطلاعی از او نداشت.
مادر شهید محمدی افزود: بنیاد شهید اعلام کرده بود تا نتواند اثبات کند که کسی به شهادت رسیده او را شهید اعلام نمیکند.
این مادر شهید ادامه داد: تا به امروز بیتاب پسرم بودم اما 7 روز است که به من خبر دادهاند پسرم عاقبت بخیر شده و از حرم عمه جانش به نزد ما بازگشته است.
«فاطمه حفار» مادر شهید «عبدالله حفار(توکلی)» نیز در مورد فرزند شهیدش گفت: من ایرانی هستم و عبدالله حفار نیز پسرم است. پدرش افغانستانی و روحانی است. عبدالله نیز روحانی و امام جماعت مسجد بود. عبدالله به مسایل دینی خیلی حساس بود، به روزه و نماز و واجبات تا احترام به پدر و مادر اهمیت میداد و در کارنامه اعمال خویش تنها شهادت را کم داشت.
مادر این شهید مدافع حرم در خصوص خصوص چگونگی اعزام فرزندش به سوریه گفت: عبدالله 30 ساله بود که گفت میخواهم برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) به سوریه بروم و فروردین ماه سال گذشته با فاطمیون به منطقه اعزام شد که به شهادت رسید و تاکنون کسی از او خبر نداشت، با این وجود من می دانستم که شهید شده زیرا فیلم شهادت و پیکرش را که توسط تکفیریها منتشر شده بود، دیده بودم. 2 روز است رسما اعلام شده است که پیکر پسرم را تفحص کرده و به کشور بازگرداندهاند.
«بیبی شیرین حسینی» مادر شهید «محمدرضا مهدیزاده» نیز در توصیف فرزندش گفت: من مادر شهید محمدرضا مهدیزاده هستم. پسرم از سادات حسینی است و حسینوار زندگی کرد و حسینی وار به شهادت رسید. محمدرضا تنها پسرم بود که آن را تقدیم حضرت زینب(س) کردم. اول ماه رمضان رفت و در محرم امسال به شهادت رسید و در آستانه شهادت مادرمان حضرت زهرا(س) پیکرش تفحص شد.
این مادر شهید با گلایه از برخی کنایههای مردم به خانواده شهدا افزود: برای کسانی که میگویند این شهدا برای پول میروند میگویم که پسرم اینجا کارگاه تولیدی پوشاک داشت و دارای همسر و چهار فرزند بود. فرزند بزرگ و تنها پسرش 13 ساله است و کوچکترین فرزندش دختری است که پس از پدرش متولد شده و 7 ماهه است. پسرم به عشق عمهمان از زن و فرزند و شغلش و پدر و مادری پیر گذشت و رفت.
«مریم فقیری» مادر شهید «حسن محمدی» که پیکر فرزندش پس از مدتها به آغوش خانواده بازگشته است در خصوص نحوه اعزام فرزندش به سوریه گفت: حسن 19 سال داشت که اولین بار بهمن سال گذشته به سوریه رفت. پسرم تنها نان آور خانهام و استاد گچکار بود و شاگرد داشت. همه چیز خوب بود تا اینکه به سوریه رفت و دیگر برنگشت. تمام دفاتر و مکانها را به دنبالش گشتم اما هیچکس اطلاعی از او نداشت.
مادر شهید محمدی افزود: بنیاد شهید اعلام کرده بود تا نتواند اثبات کند که کسی به شهادت رسیده او را شهید اعلام نمیکند.
این مادر شهید ادامه داد: تا به امروز بیتاب پسرم بودم اما 7 روز است که به من خبر دادهاند پسرم عاقبت بخیر شده و از حرم عمه جانش به نزد ما بازگشته است.
«فاطمه حفار» مادر شهید «عبدالله حفار(توکلی)» نیز در مورد فرزند شهیدش گفت: من ایرانی هستم و عبدالله حفار نیز پسرم است. پدرش افغانستانی و روحانی است. عبدالله نیز روحانی و امام جماعت مسجد بود. عبدالله به مسایل دینی خیلی حساس بود، به روزه و نماز و واجبات تا احترام به پدر و مادر اهمیت میداد و در کارنامه اعمال خویش تنها شهادت را کم داشت.
مادر این شهید مدافع حرم در خصوص خصوص چگونگی اعزام فرزندش به سوریه گفت: عبدالله 30 ساله بود که گفت میخواهم برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) به سوریه بروم و فروردین ماه سال گذشته با فاطمیون به منطقه اعزام شد که به شهادت رسید و تاکنون کسی از او خبر نداشت، با این وجود من می دانستم که شهید شده زیرا فیلم شهادت و پیکرش را که توسط تکفیریها منتشر شده بود، دیده بودم. 2 روز است رسما اعلام شده است که پیکر پسرم را تفحص کرده و به کشور بازگرداندهاند.
«بیبی شیرین حسینی» مادر شهید «محمدرضا مهدیزاده» نیز در توصیف فرزندش گفت: من مادر شهید محمدرضا مهدیزاده هستم. پسرم از سادات حسینی است و حسینوار زندگی کرد و حسینی وار به شهادت رسید. محمدرضا تنها پسرم بود که آن را تقدیم حضرت زینب(س) کردم. اول ماه رمضان رفت و در محرم امسال به شهادت رسید و در آستانه شهادت مادرمان حضرت زهرا(س) پیکرش تفحص شد.
این مادر شهید با گلایه از برخی کنایههای مردم به خانواده شهدا افزود: برای کسانی که میگویند این شهدا برای پول میروند میگویم که پسرم اینجا کارگاه تولیدی پوشاک داشت و دارای همسر و چهار فرزند بود. فرزند بزرگ و تنها پسرش 13 ساله است و کوچکترین فرزندش دختری است که پس از پدرش متولد شده و 7 ماهه است. پسرم به عشق عمهمان از زن و فرزند و شغلش و پدر و مادری پیر گذشت و رفت.
در ادامه تصاویری از مراسم تشییع پیکرهای این شهدا را میبینید:
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب