سه شنبه 07 شهريور 1396 , 08:32
مملکت، مردم دانا می خواهد
توی تاکسی نشسته اَم؛ راننده از دزدی ها میگوید و رانت خواری ها و امثالهم...
پیاده که میشوم سعی میکند پانصد تومان بیشتر کرایه بردارد... !
قصاب محل از مافیای گوشت میگوید و اوضاع خراب کشور و اینکه معلوم نیست عاقبتمان چه میشود...
حواسم که لحظه ای پرت میشود، دویست سیصد گرم چربی، قاطیِ گوشت در چرخ گوشت میریزد...!
دوست قدیمی ام کارمند است؛ در تلگرام پُست های فساد مسئولین را از این گروه به آن گروه میگذارد. میگوید: روزی دو سه ساعت در اداره ـ در زمانی که باید کار مردم را انجام بدهد ـ سرش توی گوشی و تلگرام است...!
کابینت ساز از کارِ دوستم زده است و پول را گرفته و فلنگ را بسته...!
بقال محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری...!
میوه های خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می شود...!
مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب میدهد دست مردم...!
معلمِ مدرسهٔ یکی از بچه های فامیل عملاً کارش را محول کرده به والدین و یک روز در میان می آید مدرسه...!
پزشک، از خانوادهٔ بیمار تصادفی، در حال مرگ، ۳میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل...!
در بانک، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه می اندازد...!
استاد دانشگاه، کتاب انگلیسی را ۱۰صفحه ۱۰صفحه به عنوان پروژه می دهد به دانشجویانش که ترجمه کنند و آخرش به نام خودش چاپش میکند! و ...
میگویند یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران...
خیلی وقت است خودمان هم به خودمان رَحم نمیکنیم...
صاحب مغازه با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمیدهد یا با تاخیر میدهد...
به خدا سوگند خیلی از مدیران نجومی بگیر! ، یا اختلاسگران و ...
و خیلی های دیگر عین خودِ ما مردم هستند، فقط پست گرفته اَند و سطح تخلفشان از ۳۰۰ گرم چربی و پانصد تومان اضافه کرایه، رسیده به میزانی که بعضا میدانیم....
جامعه مثل یک درخت است. ما ریشه ها و تنه ایم و مسئولین میوه و برگ...
چطور از درختی که ریشه اَش پوسیده و تنه اَش آفت خورده، انتظار میوهٔ سالم داریم!؟
ما حق داریم مسئولین ساده زیست، استکبارستیز و پاکِ وسالم داشته باشیم، اما خب از کجا بیایند؟
چرا انسان های شایسته و مدبر و عدالت خواه اندر خم یک کوچه اند..؟
مگر نه اینکه آنها هم آدمهای همین جامعه هستند؟
ما حق داریم مطالبه گر باشیم... اعتراض کنیم به مشکلات...
اما شاید بهتر باشد یک بار هم که شده، از خُرد به کلان برویم.
خودمان را اصلاح کنیم بلکه نسلهای بعدِ مسئولین اصلاح شوند، که آن موقع اگر اصلاح نشدند، مثل امروز نمی نشینیم و فقط درباره گندکاری هایشان در کمال تاسف! جُک درست نمی کنیم.!!؟
به قول امیرکبیر:
ابتدا فکر کردم مملکت وزیرِ دانا میخواهد،
بعد فکر کردم شاهِ دانا میخواهد،
در آخر اما فهمیدم
مملکت مردمِ دانا میخواهد...
"تغییر" را باید از خودمان شروع کنیم، درستکار باشیم...!!
عدالت خواه باشیم...
ادامه دهنده راه پاک شهیدان باشیم...
ایثارگر و مومن به قران و اهل بیت باشیم...
از مسئولان درستکاری و شفافیت و رسیدگی به محرومان را با جدیت بخواهیم...
والسلام علی من اتبع الهدی
والله چهل وپنج یا چهل ویا حتی سی و شش سال پیش مردم ویا مسئولین اینطوری
نبودند.
پنجاه سال پیش مردم صبح خروس خون میرفتن سر کار شبم برمیگشتندو نماز روزه و خمس وذکاتشون هم بموقع میدادن .. . حالا چطوره که ریا کاری دو دوزه بازی . سنبل کردن . پشت هم اندازی . نامردی . دروغ گفتن . تظاهر و خیلی صفات زشت دیگر اپیدمی شده و روز به روز در حال گسترشه .
شما که اهل علمید و اهل حساب کتاب نفرماید کی از کجاست .
هم خود شما میدونید هم هرکسی که سر به تنش بیرزه که خیلیا به اسم مردم و مستضعف اومدن کسیه پر کردن زدن بچاک ... خیلیا به اسم منبر و بهشت اومدن گند زدن به هرچی اعتقاده .
مردم کلانعامند و بی تفاخر جنبی ... مردم ساده لوح و بی ریایند چه کسانی ریا کاری به آنها دیکته کردند .
همین عزیزای جانباز با خلوص نیت و پاک و ولایی رفتند جبهه وقتی برگشتند باید مسئولین به آنها بها میدادند ولی چه شد . حتی اندک ارزشی هم برایشان قائل نیستند .
هر سال بدتر از پارسال ....
جناب گرانقدر..... بعضی از مسئولین طوری دروغ میگویند که مرغ پخته .... مردم عوامند وپیرو . این قصه سر دراز دارد که حوصله میخواهد پنجاه سال پیش مردم مشکل نان شب داشتند ولی حالا مشکل جا برای جوجه کباب . مردم همان مردمند ولی شکمو تر ...
بی کفایتی مسولان
بی تفاوتی مسولان
کنار زدن و ضعف انقلابیون
فردریک کبیر که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت می کرد از طرفداران سرسخت آزادی اندیشه بود .
او یک روز سوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابان های برلین می گذشت ، که ناگاه چشمش به اعلامیه تند و تیزی که گروهی از مخالفان علیه او بر دیوار چسبانده بودند افتاد!
فردریک آن را خواند و گفت :
بی انصافها چقدر اعلامیه را بالا چسبانده اند ما که سوار اسب هستیم آن را خواندیم ولی افراد پیاده برای خواندنش به زحمت می افتند، آن را بکنید و پایین تر بچسبانید تا راحت تر خوانده شود!
یکی از همراهان با حیرت گفت : اما این اعلامیه بر ضد شما و حکومت شماست!؟
فردریک گفت : اگر حکومت ما واقعا به مردم ظلم کرده و آنقدر بی ثبات است که با یک اعلامیه ساقط شود همان بهتر که زودتر برود ، اما اگر حکومت ما بر اساس قانون و عدالت اجتماعی و آزادی بیان است مسلم آنقدر ثبات و استحکام دارد که با یک اعلامیه از پا نیفتد!
سلام اقای سابقی اگر بقول امام علی (ع)اگر مردم در مقابل حاکم لکنت زبان بگیرند این حاکم است که یک جای کارش میلنگدواز عدالت بدور است کاش متن را همانطور که خودش بود میگذاشتید البته به سلیقه شما باید احترام گذاشت ولی وقتی تمام بلندگوها وترببون ها دست چاپلوسان بیفتد واز ان ها خرافه ومدح بیرون بیاید بت ساخته میشود وامان از بت سازی در فیلم روز واقعه از مردی که کنار بت ها نشسته بود عبدالله نصرانی پرسید امام حسین (ع) از اینجا گذشت چه گفت ایا بر بتان سنگ زد گفت امام گفت اینها مشتی چوب وسنگ هستند در حالی که بت های راستین زنده هستند و ظلم میکنند غافل از اینکه ستایش هم میشوند
سلام و رحمت الهی بر همه شما بزرگواران
♦️عجیب آیه ای است آیه 25 سوره حدید، هر چه در موردش می گوییم و می نویسیم کم است، ما که باشیم، صاحب نظران کم آورده اند برابر این همه عمق و گستردگی...
درود خدا بر ایثارگران
اما سستی نسل جدید فرزندانمان و فریب معاویه وار همان مهاجمین سال 59 مثل آمریکا و انگلیس و فرانسه و منافقین منطقه ای با تکنولوژی نرم افزاری باعث توافقات عجیب دولتی و فراموشی بعضی اهداف امام خمینی و شهدا مثلا با اشراف و بچه هایشان که مدیران کشورن شده است.
یاد دانایی و بصیرت مردم زمان دهه اول انقلاب بخیر،
مسئولین با تدوین قانون و سیاست گذاری و برنامه ریزی می توانند مردم را هر سمتی که بخواهند سوق دهند .
تا وقتی سیاست دولت ، نادانی اکثریت مردم باشد، همین اتفاق می افتد .
بنابراین امیرکبیر اشتباه کرده . مملکت مسئولین و مدیران دانا و با انصاف می خواهد .
محمدبن فرج گويد: امام باقر(ع) بمن نوشت: زمانی كه خدای تبارك و تعالی بر خلقش خشم كند ما را از مجاورت آنها دور كند . (كافی جلد 2 ص 145 ش 31 )
اصـبـغ بن نباته گويد: خدمت اميرالمؤمنين حضرت علی(ع) آمدم و ديدم آن حضرت متفكر است و زمـيـن را خـط مـيـكـشـد، عـرض كردم : اى اميرالمؤمنين! چرا شما را متفكر مى بينم و به زمين خط مـيـكشى، مگر بآن (خلافت در روى زمين ) رغبت كرده اى؟ فرمود: نه ، بخدا، هرگز روزى نـبـوده كـه بـخـلافـت يـا بـدنـيا رغبت كنم ، ولى فكر مى كردم درباره مولوديكه فرزند يـازدهـم مـن اسـت ، او هـمـان مـهـدى اسـت كـه زمـيـن را از عدل و داد پر كند، چنانكه از جور و ستم پر شده باشد. براى او غيبت است و سرگردانی مردمى که در آن زمان گمراه گردند و مردمی هدايت شـونـد، عـرضـكـردم : يااميرالمؤمنين، آن سرگردانى وغيبت تا چه اندازه است؟ فرمود: شش روز يا شش ماه يا شش سال ، عرضكردم : اين امر (غيبت و سرگردانى ) شدنى است ؟! فـرمـود: آرى چـنـانكه خود او خلق شدنى است (غيبتش هم قطعى و مسلم است ) ولى اى اصبغ تـو كـجـا و ايـن امـر؟ آنـهـا (كـه زمـان غـيـبت را درك ميكنند) نيكان اين امت یا نيكان اين عترت (خـاندان پيغمبر صلى اللّه عليه و آله )اند، عرضكردم : پس از آن چه ميشود؟ فرمود: پس از آن هر چه خدا خواهد مى شود، همانا خدا را، بداءها و اراده ها وغايات و پايان هاست . (کافی ج2ص136ش7)
ایا ایران جوانان نخبه کم دارد ؟ که همه وزیر وزرا کهنسال هستند .
چرا برخی هرگز بازنشسته نمی شوند ؟
ایا مردم خواستار این مسئولین هستند ؟