شناسه خبر : 88526
سه شنبه 19 بهمن 1400 , 09:27
اشتراک گذاری در :
عکس روز

آیا روابط ایران با قدرت‌ها در دوره پهلوی زمینه‌ساز رشد اقتصادی شد؟

گفته می‌شود که وضعیت اقتصادی ایران در دوره پهلوی به مدد روابط بسیار خوب ایران با غرب مطلوب بوده و مردم در رفاه و آسایش به سر می‌بردند و یا قرار بود پس از مدتی به رفاه برسند! نگاهی به سخنان و وعده‌های رجال عصر پهلوی این وعده‌ها و نتایج به ثمر نشسته را به خوبی نشان می‌دهد.
روزنامه‌های کشور در روز ۱۰ آبان ۱۳۴۰ اظهارات پهلوی در دیدار گروهی از عشایر را منتشر ساختند که وی در آن گفته بود: «امیدوارم در آتیه نزدیک، چنان مملکت آباد و سربلندی ببینیم که غرور و خشنودی در سیمای همه پیدا باشد.» 
دو روز پس از این سخنان بخش‌هایی از مصاحبه شاه با لرد لامپتون عضو پارلمان اروپا و مدیر چند نشریه انگلیسی منتشر شد که وی در آن گفته بود: «همواره سعی داشته‌ام دولت‌هایی سر کار بیایند که رفاه و آسایش مردم را تامین کنند.» 
و دو روز بعد نیویورک تایمز در شماره ۱۴ آبان ۱۳۴۰ –[۵ نوامبر ۱۹۶۱] خود نوشت: «محمدرضا شاه پهلوی از آمریکا دعوت کرده است که با کمک به ایران، این کشور را به صورت کشوری نمونه در بیاورد.» 
شاه همزمان با درخواست کمک از آمریکا گفته بود: «ایران تنها کشوری در خاورمیانه است که با اتکا به منابع و جمعیت خویش می‌تواند ظرف ۲۰ سال از لحاظ سطح زندگی به پایه کشورهای اروپایی برسد» و بلافاصله برای رسیدن به این هدف اعلام کرده بود «برای اجرای این نظر دوستان ایران به‌خصوص آمریکا، فرانسه، انگلیس، ایتالیا و آلمان غربی باید بر کمک هوشیارانه خویش به ایران بیفزایند.»
دورنمای بیست‌ساله «پهلوی» در آبان ماه ۱۳۴۰ برای ایران با استعانت از الطاف آمریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و آلمان غربی کشوری بود که مردم از لحاظ سطح زندگی به پایه کشورهای اروپایی برسند و ۱۷ سال پس از این ادعا انقلاب اسلامی ایران در شرایطی به ثمر رسید که کشور در بحران عجیب اقتصادی به سر می‌برد، بحرانی که حکایت از فقر اکثریت مردم ایران و در عین حال رفاه افسانه‌ای گروهی بسیار‌اندک داشت.
روایت اسناد لانه جاسوسی از وضعیت اقتصادی ایران در سال‌ها و ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب می‌تواند موید این واقعیت باشد که هیچ کشور و ملتی تاکنون با کمک غرب و به ویژه آمریکا به دروازه‌های تمدن نرسیده‌اند.
در یکی از اسناد لانه جاسوسی با «طبقه‌بندی سری» که در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی تنظیم شده است با عنوان «ارزیابی اطلاعاتی درباره ایران» پیرامون وضعیت اقتصادی کشور آمده است: «موارد گله‌ها درباره تورم، فساد و توزیع فزاینده نابرابر ثروت و همچنین نیازهای مشخصی مانند مسکن، غذا، حمل‌ونقل، کار و خدمات اساسی عمومی دور می‌زند.»
در ادامه این سند تصریح شده است: دشواری‌های اقتصادی که به ناآرامی کنونی کمک کرده است در درجه اول ناشی از طرح‌های جاه‌طلبانه صنعتی کردن کشور در اوایل و اواسط دهه ۱۹۷۰ بوده است. مثلا برنامه سرمایه‌گذاری ۵ ساله سال‌های ۷۸-۱۹۷۳ که براساس درآمدهای پیش‌بینی شده نفتی تنظیم شده بود شامل ۷۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در طرح‌های رشد اقتصادی بوده است.
بر اساس این سند «در دوران ۷۶-۱۹۷۰ ایران از نرخ رشد تولید ناخالصی ملی سالیانه ۱۰ درصد برخوردار بود ولی در عین حال دچار مشکلات مربوط به آن نیز شده بود که عبارتند از کمبود کارگر ماهر و بعضی کالاها، انبارها، بنادر و تاسیسات توزیع داخل بیش از‌اندازه انباشته شده و تاخیرهای جدی ناشی از دیوانسالاری و تورم فزاینده (۲۴ درصد در سال ۱۹۷۷) و غفلت نسبی در زمینه کشاورزی و بخش خصوصی. این موج فراوانی در سال ۱۹۷۷ متوقف شد و در آن هنگام رشد متوسط تولید ناخالص ملی به کمتر از ۳ درصد رسید و هدف‌های محقرانه‌ای در نظر گرفته شد.»
در ادامه این سند نتیجه گرفته می‌شود: «نظام سیاسی ایران نتوانسته است به نحو موثری به هجوم تقاضاهایی که ناشی از مشکلات متعدد اجتماعی و اقتصادی کشور بود، پاسخ مثبتی بدهد. آنچه موجب تضادهای ضد و نقیض می‌شود این است که شاه و حکومت اکنون دستخوش عواقب فرمانروایی درازمدت خودکامانه او شده‌اند که کمتر فرصت برای مشارکت عموم داده است.»
در سند دیگری پیرامون وضعیت اقتصادی که دو سال پیش از پیروزی انقلاب و به تاریخ ۲ ژانویه ۱۹۷۷ – ۱۲ دی ۱۳۵۵- تنظیم شده پیرامون وضعیت اقتصادی کشور آمده است: «اگر چه در دهه گذشته برای وسعت بخشیدن به اساس اقتصاد قدم‌های موثرتری برداشته شده است، معهذا اقتصاد ایران همچنان وابسته به صنایع نفت و تولید گاز طبیعی باقی مانده است که تولیدات فوق روی هم رفته ۸۰ درصد درآمد دولت ایران و ۹۸ تا ۹۹ درصد درآمدهای مبادلات خارجی را تامین می‌کند...»
این سند هر چند درباره آینده اقتصادی ایران که دو سال بعد بر اساس آنچه که در سند پیش گفته بدان ‌اشاره شد به نارضایتی گسترده مردمی منتهی گردید اظهار خوش‌بینی می‌کند ولی در عین حال تصریح می‌کند: «رهبران ایران در تلاش هستند که یک اقتصاد متنوع قوی برای پاسخگویی به احتیاجات مردم و یک اساس سیاست جدید قبل از اینکه ذخائر نفتی کشور به طور تقریبی در اوایل سال ۱۹۹۰ به پایان برسد بنا بگذارند، این، کار ساده‌ای نبود و موفقیت در این برنامه غیرقابل قبول به نظر می‌رسد.»
کافی است به میزان تورم در طول دهه ۵۰ شمسی نگاهی بیندازیم تا روشن شود که سیاست‌های جاه‌طلبانه اقتصادی رژیم با تکیه بر حمایت آمریکا چه تاثیری در زندگی اقشار ضعیف داشته است، در سال ۱۳۵۳ تورم نسبت به سال‌های قبل بیش از ده درصد افزایش می‌یابد و در سال ۱۳۵۵ نرخ تورم تا ۱۶/۶ درصد افزایش پیدا کرده و در سال ۱۳۵۶ به ۲۵ درصد می‌رسد.
این همه در حالی است که چنانکه در ابتدا گفته شد شاه در سال ۱۳۴۰ از غرب و به ویژه آمریکا و انگلیس خواسته بود به او کمک کنند که کشوری نمونه داشته باشد، او همچنین در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود ایران می‌تواند در بیست سال آینده به سطح رفاه کشورهای اروپایی برسد ولی در سال ۱۳۵۷ اکثریت مردم ایران در فقری فزاینده به سر می‌بردند و نه تنها کمک‌های آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی مددحال شاه نشده بود که در سقوط او نقش اساسی ایفا کرده بود، بالا رفتن قیمت نفت در این برهه زمینه‌ساز آن شده بود که شاه گمان کند هر آنچه می‌خواهد می‌تواند بخرد و هر که را بخواهد سر به نیست کند ولی واردات بی‌رویه کمر تولید داخلی را شکسته و جز فقر عایدی برای ملت به ارمغان نیاورده بود.
منبع: خبرگزاری مهر

منبع: کیهان
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi