شنبه 03 ارديبهشت 1401 , 12:50
سمن ها، کارکرد سازمان های مردم نهاد ایثارگری، آسیب ها، بایدها و نبایدها
سازمانهای مردمنهاد و تشکلهای ایثارگری در ایران
سازمانهای مردم نهاد یا سازمان عمومی غیردولتی یا سَمَن یا اِنجیاو (به انگلیسی: «Non governmental Organization» و بهاختصار: «NGO» در کلیترین معنای خود، به سازمانی اشاره میکند که بهطور مستقیم بخشی از ساختار دولت به شمار نمیآید؛ اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فردْ فردِ مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند.
فاش نیوز - سازمانهای مردم نهاد یا سازمان عمومی غیردولتی یا سَمَن یا اِنجیاو (به انگلیسی: «Non governmental Organization» و بهاختصار: «NGO» در کلیترین معنای خود، به سازمانی اشاره میکند که بهطور مستقیم بخشی از ساختار دولت به شمار نمیآید؛ اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فردْ فردِ مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند.
تاریخچه
اگر چه انجمنهای داوطلبانه و شهروندی در طول تاریخ وجود داشتهاند اما سازمانهای غیردولتی که به شکل امروزی غالباً، به ویژه در سطح بینالملل دیده میشوند، در دو قرن اخیر توسعه یافتهاند.
عبارت «سازمانهای غیردولتی» با تأسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ که محتوای آن در ماده ۷۱ از فصل ۱۰ منشور سازمان ملل آمده است، به وجود آمد.
محقیقین سه دوره برای تکامل سازمانهای مردم نهاد ذکر کردهاند و دوره سوم را دوره تکامل سازمانهای مردمنهاد و "توسعه نظامهای پایدار" میدانند.
در این مرحله، سازمانهای مردمنهاد میکوشند با نقشآفرینی خود در سطوح مختلف سازمانها و در مجموع نظامات، تغییراتی را در جهت اهداف خود به وجود آورند.
بروز و ظهور و فعالیت سمنها را میتوان از آثار جوامع متمدن دانست؛ به گونهای که هر چه توسعه سمنها در جامعهای بیشتر و نقشآفرینی آنها در تصمیمسازیهای مدیران و سیاستگزاریهای نظامات بشری بیشتر باشد، نشانه برخورداری بیشتر آن جامعه از تمدن و اهمیت دادن به حقوق شهروندی در آن جامعه بوده و یکی از شاخصهای حقوق بشری قلمداد میشود.
سمنها در حقیقت تبلور تجمیع انرژیهای پراکنده افرادی است که با یک انگیزهی مشترک در پی تحقق یک هدف مشترک هستند.
امروزه گسترش سازمانهای مردمنهاد در جهان به یکی از رویکردهای مؤثر در جهت حل مشکلات اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و گاهی سیاسی و اقتصادی و صنفی منجر شده و برخی از دولتها در تلاشاند که با رویکردی تعاملی، این نهادهای غیردولتی را بپذیرند و در جهت حل بحران منطقهای و ملی از آنان مدد جویند.
سازمانهای مردمنهاد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود، نیاز به برقراری روابط سالم و پایاپای با دیگران دارند تا بتوانند صدای خود را به دیگران برسانند و در مواقع ضروری نیز سازمانهای مردمنهاد در صدد بسیج حمایت مردمی برمیآیند.
کار داوطلبانه
سازمانهای مردمنهاد، اساساً با تأکید بر ۳ اصل "داوطلبانه، غیرانتفاعی و غیرسیاسی" تشکیل و تأسیس میشوند.
بسیاری از سازمانهای مردمنهاد، غیرانتفاعی و مستقل از دولت هستند و بودجهی این سازمانها از راه دریافت حق عضویت از اعضا، کمکهای مردمی و در مواردی نیز با کمکِ سازمانهای دولتی، دولت یا ترکیبی از این روشها و در قالب پروژههای مشترک تأمین میشود.
عمدتاً اعضای سمنها که برای سازمانهای مردمنهاد کار میکنند، داوطلب هستند و معمولاً بابت فعالیتهای خود حقوقی دریافت نمیکنند.
کارکنان سازمانهای غیردولتی به اهداف و اصول سازمان وابسته به آن بسیار پایبند بوده و در حفظ روح جمعی حاکم بر سازمان نهایت تلاش را دارند.
تشکلهای مردمنهاد در ایران
در ایران به سازمانهای مَردُمنَهاد به اختصار سَمَن یا تشکل غیردولتی میگویند.
سابقهٔ تشکلهای مردمنهاد درایران؛
مساجد، تکایا، هیئتهای مذهبی و قهوهخانهها را نهادهای غیردولتی سنتی قدیمی میدانند و پس از آن صندوقهای قرضالحسنه، خیریهها، انجمنهای اسلامی و حتی دورههای فارغالتحصیلی در دوران بعدتر و سپس اتحادیهها، اصناف و نظامهای صنفی و مهندسی و غیره، شکلهای جدیدتری از نهادهای مدنی هستند.
بدیهی است هر مؤسسه یا بنیاد غیردولتی با توجه به نیاز اعضای خود، موضوع فعالیت مشخصی را پی میگیرد، موضوعاتی مانند: "دین، آموزش، بهداشت، اشتغال، فرهنگ، هنر، جوانان، کودکان، زنان، سالمندان یا موضوعات تخصصی و علمی" و بدیهی است که فعالیت هر یک ازسمنهای ایثارگری در جهت حل مشکل افراد تحت پوشش خود و ارتقاء سطح زندگی و سلامتی آنان باشد.
به عقیدهٔ بعضی از صاحبنظران، تشکلهای مردمنهاد به چندین دلیل ممکن است شکل بگیرند که مهمترین آنها عبارت است از:
۱- اهداف انسان دوستانه
۲- احساس نیاز یا تجربهٔ شخصی در برخورد با معضلات اجتماعی
۳- دستورها و سفارشهای بزرگان در نیکوکاری و حرکتهای انسان دوستانه
در تعریف سازمان مردم نهاد در«آئیننامه اجرایی تأسیس و فعالیت سازمانهای غیردولتی» (مصوبه شماره ۲۷۸۶۲/ت۳۱۲۸۱هـ ۸/۵/۸۴ هیئت وزیران) آمده است:
«سازمان غیردولتی به تشکلهایی اطلاق میشود، که توسط گروهی از اشخاص حقیقی یا حقوقی غیردولتی به صورت داوطلبانه با رعایت مقررات مربوط تأسیس شده و دارای اهداف غیرانتفاعی و غیرسیاسی باشند. موضوع فعالیت سازمان مشتمل بر یکی از موارد علمی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، هنری، نیکوکاری و امور خیریه، بشر دوستانه، امور زنان، آسیب دیدگان اجتماعی، حمایتی، بهداشت و درمان، توانبخشی، محیط زیست، عمران و آبادانی و نظایر آن، یا مجموعهای از آنها میباشد.»
خودجوشی و نیاز طبیعی، اهداف مشترک اعضا، قانونمندی، برنامه و فعالیت مدون، مشارکت و جلب مشارکت(عضوپذیری)، استقلال از ویژگیهای سمنها است.
برخی از وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال سمنها
۱-حمایت از سمنها در رسیدن به اهداف قانونی
۲-برقراری ارتباط محکم و مستمر با هیئتهای مدیره سمنها
۳-حمایت از برگزاری همایشها توسط سمنها
۴-کمک به سمنها در برقراری ارتباط با سمنهای مشابه در سایر نقاط کشور
۵-حمایت از سمنها در طراحی و اجرای پروژههای پژوهشی
۶-توانمندسازی سمنها از طریق آموزش هیأت مدیره و هیأت مؤسس سمنها
۷-کمک به معرفی سمنها توسط رسانههای مختلف از جمله رسانه محلی
۸- حمایت از برنامهها و فعالیتهای جهادی سمنها در حوزههای تخصصی مربوطه
۹-اجرای بستههای تکریم از سمنها
برخی از وظایف سازمانهای مردم نهاد
۱- تبیین وضعیت موجود سمنها و میزان موفقیت آن در تحقق اهداف مورد نظر و اعلام هر گونه تخطی و انحراف از اهداف و مأموریتهای مورد نظر در اساسنامه و اصطلاحاً خودپایشی.
۲- هماهنگی جهت گسترش فعالیت سمنهای استانی به ملی
۳- ایجاد کمیتهی هماهنگی بین سمنهای دارای مأموریت و موضوع مشابه
۴- آموزش جامعهی تحت پوشش سمن
۵- تلاش در ورود اعضای انجمنهای علمی و صنفی به هیئت مدیره سمن
۶- مستندسازی کلیه برنامهها، فعالیتها و رویدادهای مرتبط با سمن
۷-تدوین برنامهی جهادی برای افزایش کمی و کیفی مشارکتهای مردمی
تاریخچهی سازمانهای مردم نهاد ایثارگری، تاثیرگذاری، چالشها، ظرفیتها، بایدها و نبایدها
بررسی شکلگیری سازمانهای مردمنهاد ایثارگری در ایران نشان میدهد، این تشکلها به مانند هر پدیدهی دیگر اجتماعی سیر تکاملی داشتهاند.
بعد از انقلاب و پیش از آن که در کشور به اهمیت حقوق شهروندی پی برده شود و این واژه جایگاه مناسب خود را پیدا کند، برای تاسیس سمنها موانع بسیاری وجود داشته است و به همین ترتیب در دورهی برخی از مدیران نهادهایایثارگری(بنیاد جانبازان و مستضعفان) به شدت و با صراحت با شکلگیری سازمانهای مردم نهاد توسط ایثارگران مخالفت میشد و آن را خطری برای سلطهی مدیریتی خود تلقی مینمودند.
رفتهرفته با حضور نخبگانی از جامعه ایثارگری در صحنه مطالبات قانونی ایثارگران و مقاومت و ایستادگی در رسیدن به اهداف، کمکم مدیران حضور این عزیزان را در فعالیتهای اجتماعی مربوطه پذیرفته و به رسمیت شناختند و به مرور اقشار مختلف ایثارگری حول محور نیازها و مطالبات مشترک اقدام به تشکیل هستههای اولیه سمنها نمودند. از این هستهها میتوان از گروه پیگیری جانبازان نخاعی نام برد که تقریباً از سال ۸۵ شکل گرفت. به مرور زمان این جمعهای محدود تبدیل به تشکلهای رسمی و قانونمند شده و با ثبت در نهاد رسمی وزارت کشور مجوز فعالیت دریافت نمودند و باز میتوان به عنوان نمونه از انجمن حانبازان نخاعی نام برد که از سال ۸۶ به ثبت وزارت کشور رسید.
با شکلگیری و فعالیت تشکلهایی از جمله خانه نور، انجمن راست قامتان و... اتفاقی در زمینه سمنهای ایثارگران افتاد و آن این که در دولت نهم برای مقابله و کمرنگ کردن حضور تشکلهای رسمی ایثارگری در حوزه مربوط به ایثارگران، اقدام به ایجاد مرکز تشکلها در بنیاد شهید و امور ایثارگران نمودند.
مرکز تشکلها بدون اساسنامه و انتخابات و به صرف انتصاب توسط رییس وقت بنیاد شهید و امور ایثارگران و ظاهراً به منظور سامان دادن به سمنهای ایثارگری به وجود آمد، که اساساً با روح ایجاد سمنها و قوانین موجود در وزارت کشور در تضاد است و میطلبد با تجدید نظر در این رویهی اشتباه، امور سمنها را به خودشان واگذار کرد و بنیاد شهید و امور ایثارگران صرفاً در چارچوب قانون، حمایتهای لازم را در راستای همکاری و مساعدت انجام داده و از دخالت مستقیم و انتصابی پرهیز کند؛ چرا که هیچ سازمان مردم نهادی نمیتواند توسط سازمانهای دولتی و نهادهایی که باید در مقام پاسخگویی باشند تشکیل شوند و در صورت رقم خوردن چنین اتفاقی آن سازمان فاقد مشروعیت قانونی خواهد بود.
همزمان با اوجگیری ایجاد تشکلهای مردمنهاد ایثارگری نیز شاهد مخالفت صریح نهادهای حاکمیتی از جمله بنیاد شهید و امور ایثارگران با شکلگیری چنین تشکلهایی بودهایم.
میتوان نمونه بارز این مخالفت را در دورهی یکی از مدیران مرحوم بنیاد ذکر نمود، که با تبانی با برخی از نهادهای حاکمیتی مربوطه، سعی در جلوگیری از ثبت شبکه ملی ایثارگران نمودند، لیکن با پافشاری و اهتمام موسسین شبکه، موفق به ممانعت از ثبت آن نشدند.
کارکرد سمنها ایثارگری
تشکلهای فعال ایثارگری در راستای تحقق خواستههای مشروع اعضای خود «بسته به اعتبار و صلاحیت خود و گسترش فعالیت و تعامل آنها با دیگر تشکلها» قابلیتهای قانونی بسیاری از جمله انتشار نشریه و برگزاری تجمعات قانونی و گردهماییها، تا تصمیمسازی و مشارکت در تصمیمگیریهای دولتی و حتی اعطای طرح و لوایح به دولت یا مجلس و حتی تقاضای اصلاح در قوانین موضوعه کشور را دارند.
بهطور کلی سازمانهای رسمی ایثارگری را میتوان منابع فایده بخش و سود رسان مکملی محسوب نمود، که میتوانند خلاءهایی را که بر سر راه فعالیت بنیاد و یا دولت وجود دارد، پرکرده و موانع را مرتفع سازند.
نتیجتاً بخش عمدهای از مشکلات جامعهی ایثارگری را میتوان توسط سمنهای ایثارگری و با حمایت از آنها حل نمود.
بدین جهت لازم است تعاملات مدیران بنیاد با سمنها مستمر، تنگاتنگ و صمیمانه باشد و به جلسات موردی و مقطعی و در حد رفع تکلیف اکتفا نشود.
بیتوجهی به ظرفیت سمنها به جای استفاده از ظرفیت آنها به بازی گرفتن سمنهاست و چنانچه مدیران اهمیت و جایگاه آنها را در نیابند و به تعامل با سمنها تن ندهند، نتیجه طبیعی این رفتار شکلگیری تجمعات میدانی و به تسلیم کشاندن مدیران و ایجاد بدبینی به نظام و نهادهای رسمی کشور است.
یکی از مصادیق بارز چنین اتفاقی که تجربه تلخی را به همراه داشت، موضوع ماده ۳۸ است، که بیش از ۶ سال توسط انجمن حانبازان نخاعی مورد پیگیری مجدانه بود، لیکن به دلیل بی توجهی مدیران بنیاد به یکباره تبدیل به جریانی هنجارشکن و میدانی گردید و مسئولان را وادار به پاسخگویی نمود.
همچنین ارتباط گرفتن مدیران با گروههای محدود و غیررسمی و احتمالاً مرعوب شدن در برابر آنها و احیاناً دادن حقالسکوت به آنها نیز میتواند به منزله ظلم به سمنهای رسمی ایثارگری و نوعی بدآموزی در شیوه مطالبات قانونی باشد، امری که متاسفانه به کرات شاهد آن بودهایم.
از آنجا که مطالبات ایثارگران بیشمار و تقریباً نامحدود است، هر یک از این مطالبات بالقوه میتواند، موجب ایجاد دردسر برای بنیاد و نظام شود و بیشک نمیتوان همه مطالبهگران را متهم به ایجاد ناهنجاری و سوءنیت نمود، بلکه باید مطالبات را به رسمیت شناخت و با ایثارگران رابطه برقرار نمود و با آنها حرف زد و بهترین و موثرترین شیوهی ایجاد آرامش توجه به جایگاه سمنهای ایثارگری و نشست و گفتوگو با آنها است.
به نظر میرسد با واگذاری مرکز تشکلها به صاحبان اصلی آنها که نمایندگان جمیع سمنهای قانونی و ثبت شده کشوری هستند، نهاد مذکور این ظرفیت را دارد، که با همسو کردن پتانسیل سمنهای رسمی ایثارگری (استانی و کشوری) و برگزاری جلسات کارشناسی در زمینه مطالبات قانونی و دستهبندی و پیگیری آنها از مبادی مربوطه «از جمله بنیاد شهید، دولت و مجلس» نسبت به تحقق این مطالبات نقش میانجیگری موثری را ایفا نماید.
بی توجهی مدیران به جایگاه سمنها و ایجاد تعارض منافع میان سمنهایایثارگری
لازم است مدیران بنیاد و همچنین مرکز تشکلها ظرفیتها و مطالبات قانونی هر سمن را بر اساس واقعیات گروههای ایثارگری تفیکیک نموده و به رسمیت بشناسند و نسبت به اولویتهای هر گروه از ایثارگران سیاستگذاری نمایند.
اقدامی که اگر توسط نهادهای رسمی به صورت قانونمند انجام نشود، موجب بروز تعارض منافع و بروز اختلافات میان اقشار مختلف ایثارگری میگردد که در نوع خود بدترین و زشتترین شکل از اختلافات خواهد شد.
مدیران بنیاد بایستی با تشخیص نیازهای هر گروه از ایثارگران و استحقاقات آنها بر مبنای نوع جراحت و عوارض و پیامدهای آن، به توزیع عادلانه خدمات اقدام نمایند، در غیر این صورت موجب بروز نوع بدی از اختلافات میان گروههای ایثارگری شده و متهم به بیعدالتی و سلب اعتماد از سوی جامعه هدف خواهند شد.
مدیران قوی از فعالیتهای سمنهای ایثارگری استقبال میکنند و مدیران ضعیف در مقام مخالفت با سمنها برآمده و سعی در به انزوا کشیدن آنها دارند.
چنانچه مدیران از شجاعت لازم برخوردار نباشند و به تعامل با سمنهای ایثارگری تن ندهند، الزاماً میبایست به جریانات محدود و معدود، ناهنجارساز، بحرانساز و میدانی تن دهند.
مقایسه و ارزیابی رفتار ایثارگران در قالب سمنها با رفتارهای خارج از آن نشان میدهد، که رفتار سمنها به مراتب از قانونمندی بیشتری برخوردار است و این فرصتی است که باید مدیران مغتنم بشمارند.
مدیران میتوانند با تکیه بر ظرفیت سمنهای رسمی ایثارگری، با زیادهطلبی گروههای محدود و یا افراد زیادهخواه مقابله نمایند.(معالاسف شاهد آن هستیم که از گذشته تا کنون به عکس این رویه عمل میشده است.)
خطر انحراف در سمنهای ایثارگری
ذاتاً جریانات اجتماعی از جمله سازمانهای مردمنهاد ایثارگری را خطراتی تهدید میکند، که همواره منشأ نگرانی موسسان آن است، برخی از این خطرات را میتوان به شرح زیر متذکر شد:
۱- انحراف از مسیر و اهداف اولیه، تغییر در خدمات اصلی و اهداف اولیه و انحراف از حرکت بر اساس اصولی که مؤسسان و بانیان سمنها ترسیم نمودهاند.
۲- ظهور و بروز جریانهای متضاد با ایدههای اولیه تاسیس یک سمن.
۳- انحرافات مالی و خروج از مسیر خدمات به گروههای تحت پوشش و اصطلاحاً تشکیل باندها در درون یک سمن.
۴-انشعاب در سمنها به وسیلهی اعضایی که یا پایبند به اصول و اهداف نیستند و یا پایبندی کمتری دارند.
۵- به وجود آمدن سمنهای موازی و افتادن در دام رقابت.
۶- وجود و نفوذ اعضایی که روحیهی کار جمعی نداشته و اصطلاحاً دارای روحیهی خود محور هستند.
۷- رقابت در جلب امتیازات براساس ملاکهای غیرواقعی و رغبت در مشارکت در امتیازات گروههای ایثارگری دیگر.
۸- تعارض منافع میان تشکلهای رسمی با جریانات میدانی و بروز اختلافات ناشی از اختلاف در شیوه عمل.
| حسن ابوطالبی
بسیار مقاله آموزنده و پر محتوا و کاربردی بود .
تشکر .آرزوی توفیق .
با سلام وعرض ارادت وارزوی توفیقات روز افزون
در پیشبرد اهداف مقدس انقلاب اسلامی وطول عمر
پر برکت مقام معظم رهبری و فرماندهی محترم کل قوا
محضر مبارک
جناب آقای قاضی زاده هاشمی معاون محترم رئیس جمهور و ریاست محترم بنیاد شهید وامور ایثارگران
جناب سردار شریفی ایثارگران ستاد کل نیروهای مسلح جانبازان مشمول قانون ماده واحده تبصره یک حالت اشتغال بنیاد شهید ، مصرانه وبجد اجرای صحیح و سریع قانون مصوب و لازم الاجرا را بدون کم و زیاد از شما مجریان و مسئولین محترم برای چندمین بار خواستاریم در صورت عدم توجه و قصور در اجرای قانون مصرح و لازم الاجرا ما ناچاریم علی رغم میل باطنی از طریق مختلف که قانون برایمان مشخص کرده به مطالبه حق و حقوق قانونی خود اقدام نمائیم ، که هرگونه ، عواقب بعدی بعهده کسانی است که به وظائف قانونی خود عمل نکرده وبا دهن کجی به قانون ، ذینفعان را از حق خود محروم ، و وادار به عکس العمل ، پرهزینه و چالش برانگیز می نمایند
۱،پرداخت حقوق حالت اشتغال جانبازان تبصره یک حالت اشتغال بنیاد شهید مطابق با قانون خدمات کشوری بطور واقعی
۲، صدور حکم حقوقی با ایتم های مطابق قانون خدمات کشوری به جای فیش حقوق
۳، اجرای ماده ۵۱ فوق العاده ایثارگری و پرداخت معوقات
۴،محاسبه و پرداخت کلیه معوقات قانونی از تاریخ تصویب قوانین حالت اشتغال ۱۳۷۴و جامع خدمات رسانی سال ۹۱
۵،اجرای قانون بازنشستگی و پرداخت پاداش پایان خدمت مطابق قانون خدمات کشوری و جامع خدمات رسانی ایثارگران
ما خانواده های چندین ده هزار نفری جانبازان تبصره یک حالت اشتغال بنیاد محروم از حق و حقوق مصوب و قانونی خود منتظر رفع سریع تبعیض ناروا وناعادلانه در حق خود هستیم
واقعا بنیاد با استناد به کدام قانون به جانباز با بیش از ۳۰ سال سنوات این چنین تبعیض ناروا را تحمیل کرده اند آن هم با این گرانی و تورم افسار گسیخته و هزاران بدبختی آیا آنهایی که آن بالا نشسته و نگاهشان را نیز نگاه از بالا به پایین تنظیم کرده اند آیا نمی بینند ونمیدانند ما خانواده و زندگیمان با جسم بیمار رنجور ودر چه حالت فلاکت باری غوطه ور شده ایم حیا و عزت نفس ما را به بی عرضگی تفسیر نکنید متأسفانه بی اعتنائی و اعمال تبعیض مضاعف از جانب بعضی از مسئولین ما را وادار به اعتراض دادخواهی نموده به امید اینکه مسئولین محترم هر چه سریعتر این تبعیض ناروا را از فلاکت و بدبختی نجات دهند و مسئولین محترم حق دارند هرگونه خواسته غیر قانونی ویا فرا قانونی را بطور اکیدا رد نمایند، بنده به ایثارگران عزیز اعم از جانباز و آزاده رزمنده و خانواده های معظم شهدا یادآور میشوم ، که ما حق حقوق قانونی خود را فقط از مجرای قانونی پیگیر ی نموده، واز افتادن در دام مخالفین ومعاندین که در کمین و فرصت برای سو استفاده هستند دوری جسته پیشاپیش اعلام برائت می نمائیم