شناسه خبر : 90246
یکشنبه 01 خرداد 1401 , 14:24
اشتراک گذاری در :
عکس روز

سرمایه ی اجتماعی و بازی با هویت در فرهنگِ سایبر

دامِ زیبایی شناسی یا فرهنگ سایبر با حذف مرز حریم و حیا؛ هویتِ جنس ( جنبه ی بیولوژیکی مؤنث و مذکر ) و هویت جنسیت ( تمایز شاکله ی رفتاریِ زن و مرد ) را به مخاطره انداخت...

فاش نیوز- برخی از واژگان؛ به لحاظ نفوذ پرقدرتی که دارند راهنمای ورود به یک اندیشه‌اند و در فراگرد پویایی فرهنگی نقشی تعیین کننده ایفا می کنند. از این روست که الفاظی مانند جنس، جنسیت، مَحرم، نامحرم، حریم، حیا و ...؛ همواره به عنوان شناسنامه ی هویت مورد فهم و تبیین قرار می گیرند.

دامِ زیبایی شناسی یا فرهنگ سایبر با حذف مرز حریم و حیا؛ هویتِ جنس ( جنبه ی بیولوژیکی مؤنث و مذکر ) و هویت جنسیت ( تمایز شاکله ی رفتاریِ زن و مرد ) را به مخاطره انداخت. بدیهی است که هریک از نمادهای هویتی، ویژگی های اجتماعی و فرهنگی خاص خود را دارند؛ اما فرهنگ سایبر از دو طریق این شناسه های کیستی را مناقشه انگیز ساخته است:

  •   حذف یا خدشه دار کردن زمینه ی معنای اجتماعیِ این مفاهیم؛
  • تابوشکنی از جایگاه جنس و جنسیت در طبیعتِ خلقت و برساختن هویتِ پسا انسانی!

با انفجار آگاهیِ کاذب و پدیداری سبکِ زندگیِ مغایر با عقلِ فطری؛ به نظر می رسد درک و نگرشِ بخش اندکی از نسل وب نسبت به واقعیت زنانگی و مردانگی، از بیخ و بن درحال دگرگونی است ...

بنا بر مفروض؛ فرهنگ نوپدید با ابتنا بر تکانه های الکترونیک، هویت (سرچشمه ی معنا و تجربه) را به امری ستیزه جویانه تبدیل کرد، مسئله این است که:

  • چرا هویت های پیشین که مدت های مدیدی ضامن بقای جهانِ اجتماعی (جامعه و فرهنگ) بودند در حال افول و هویت های جدیدی در حال ظهورند؛
  • چگونه از رهگذر دانش فرمانِش (سایبر نتیک ) درست مثل دوره ی پیشا تمدنی؛ " به چه چیزی اندیشیدن "  به نوجوانان و جوانان تحمیل می شود؛

 بالندگی تاریخ فردا مدیون هویت پژوهی امروز است؛ روش اساسی کار در نوشتار حاضر تمرکز بر گسترش سایه ی فرهنگِ سایبر بر ذهنیت نسل وب از منظر پدیدار شناسی است نه نقد آن.

فرضیه:

الف: نسل وب بین دو جهان در کشاکش است:

  •  شهروندیِ فضای مجازی با ماهیتِ هویت زدا و شخصیت خردکن!
  •  مدلی از شیوه ی زندگی روستا نشینیِ نوستالوژیک، اندود شده با رنگ و لعاب تکنیک؛

 ب:  ؛ فرهنگ سایبر، مفهومِ  سنتیِ اجتماعِ مبتنی بر عاطفه ی طبیعی و احترام متقابل را به مفهوم انجمن یعنی روابطِ سست بنیان و مصنوعی و قراردادی؛ تقلیل می دهد. 

ج:  غلبه ی قوه ی تخیل بر وجدان اخلاقی، مهندسان فراسیاسیِ الکترونیک را بسوی طراحی ترفندهای جدید از قبیل کلاب هاوس؛ کشاند:

  •  استهزا و دشنام به ارزش ها بدون هیچ گونه ابا و شرم و حیا؛
  • مجادله و کفرگویی و به هدردادن ارزشمندترین امکان کمال یابی؛

دو رویکرد اصلیِ این مکر جدید در زندگی آنلاین؛ و دارای اهمیت اساسی هستند.

سرمایه ی اجتماعی یعنی حاصلِ جمعِ عملکردِ عواملِ اجتماعی و فرهنگی ( موقعیت جغرافیا یی، نظام خانواده، رسانه های نوپدید )  تضمین کننده ی ثروت ملی و آینده است.

تجربه ی اعتماد و مشارکت فعال در فرآیند سیاسی و دخالت در تعیین سرنوشت؛ با پیروزی انقلاب و دگرگونی تاریخ سیاسی و اجتماعی؛ امکان پذیر شد. عوامل زیر بر این روند تأثیر معنادار می گذارند:

  • ظرفیت های قانون اساسی؛
  • ابزارهای الکترونیکی نو پدید؛
  • ویژگی های هویتی و فرزند خصال خویشتن بودن؛

حکومت ها همواره برای حفظ قدرت خود نیازمند حمایت افکار عمومی هستند؛ بدیهی است که هرگونه تلاش برای بهره گیری از ظرفیتهای پیش بینی شده در میثاق ملی بدون کسب اعتماد اجتماعی و پشتوانه ی مردمی؛ بی نتیجه است.

در الهیات سیاسی، نشانه های هویتِ دینیِ دولت؛ صرفا در بکارگیری همه ی امکانات خود برای تآمین قسط و عدل و  همبستگی ملی و ...؛ پدیدار می شود. دانش ورزان نسبت به هرگونه تعلل در این زمینه هشدار جدی می دهند؛ زیرا نگاه شهروندان را به خارج از جغرافیای سیاسی متمرکز می کند.

این بانگ بیداری! هر انسان دوراندیش را نسبت به تاریخِ فردا نگران می کند؛ حداقل به دو دلیل:

  • نوآوریها ی فن آورانه احتمال واگذاری نتیجه ی بازی با هویت در فرهنگ سایبررا بالا برده؛
  • توقف بیجا درجهان مجازی؛ فرزندان خصال خویشتن را به « خودی هایی بی قید » تبدیل کرده؛

با توجه به وجه غربی و تهدید آمیزِ این بازی و تأثیر ویرانگر آن بر مرز حریم و حیا و ...؛ پیش بینی و تهیه نسخه و دستورالعملِ قابل اجرا برای اقدام؛ از ملزومات عقلانیت سیاسی و حکومت داریِ خوب است.

مانند دارایی های اقتصادی؛ سرمایه ی اجتماعی نیز با شهروندیِ فعال و آموزش و پرورش صحیح ارتقاء می یابد. اما بعضی سوء تدبیرها زمینه ی هدر رفت این سرمایه را فراهم می کند.

 برخی از دلایل جامعه شناختی و قابل تأمل این اتلاف؛ عبارتند از:

  • افزایش تحرک اجتماعی!
  • تحول در سبک فرزند پروری، و کمبود والدین؛
  • اخلال در اقتصاد و تأمین اجتماعی، وکاهش وفا داری و میزان مشارکت؛

اکنون سایبرنتیک ابزار قدرمندی برای تلاش و رقابت ناسالم گروه های قدرت در عرصه ی سیاسی و روند تحرکِ اجتماعی (بالا رفتن از نردبان قدرت بدون داشتن صلاحیت های لازم) شده است. بطوری که کسب آراء و جلب نظر مردم بدون تکیه بر شعبده ی فرهنگ سایبر؛ تقریبا نشدنی است.

چنانکه عبدالرحمن عالِم خاطرنشان کرده « در مرحله ای از روند تحرک اجتماعی (پذیرشِ شخصِ از ریشه کنده به عضویتِ گروه) ارزش های قدیمی، هنجارها، اخلاق، عادت ها، فرسوده یا فرو پاشیده می شود؛ و الگوی جدیدِ رفتار در دسترس قرار می گیرد. (بنیاد های علم سیاست،ص 129)»

یکی از کسانی که اهمیت سرمایه ی اجتماعی را در کانون توجه قرار داده؛ رابرت پوتنَم است، به نظر این مفسراجتماعی «سطح اعتماد و همکاری در یک جامعه چیزی[ است ] که « من » را به « ما » تبدیل می کند.»

 پوتنم با اشاره به علت های فروپاشیِ سرمایه ی اجتماعی،  از جمله « خانواده های دو [یا چند] شغلی و تأثیر آن بر کمیت و کیفیت انجام وظایف پدری و مادری؛ » این پدیده را کاهنده ی سطح موفقیت کودکان (در یادگیری آداب و رسوم  اجتماعی) توصیف می کند.

« کودکانی که در حل مسائل اجتماعی و  تنظیم عواطف (توانایی در کنترلِ تهییج پذیری) به مهارت بیشتری دست پیدا می کنند؛ معمولا توانایی خود را برای برقراری و حفظ روابط با همسالان و بزرگسالان بهبود می بخشند.»

 موضوع زمانی حالت تراژیک بخود می گیرد که این امر خطیر به آموزش و پرورش سپرده می شود؛ به قول آلوین تافلر «والدین انتظار دارند که بچه ها را برای زندگی در آینده آماده سازد، اما بی بهره شدن از آموزش و پرورشِ مناسب،  شانس و اقبال بچه ها را در دنیای آینده تباه می کند ... ؛ »

بازی هویتی در فضای سایبر، پرسش از چرایی و چگونگی اندیشه در موضوعات سرنوشت سازی مثل:

  • احساس تعلق و وفاداری؛
  •  شالوده ی سنتیِ عواطفِ طبیعی؛
  • ضرورت احترام متقابل در امور اجتماعی؛

را به پاسخ هایی ارجاع می دهد که به صورتی عامدانه گمراه کننده اند؛ اعتماد به این جواب های دلبخواهانه؛ موجب وقوع بحران هویت در نسل نوظهور می شود. این بحرانِ پر مخاطره ممکن است ساختار و چارچوب سایبانی را که سر مایه ی اجتماعی در قالب یک تکیه گاه ثابت و محکم برای جامعه و فرهنگ خودی فراهم کرده است را متزلزل کند.

تآکید بر این مسئله ازاین رو حائز اهمیت است که سیاست قدیمیِ موسوم به «تفرقه بیانداز و حکومت کن» که در جامعه ی ایرانِ جدید میراثی از تلخی و ناخشودی و رنجش و بیزاری به جای گذاشت؛ دربازیِ فرهنگ سایبر با هویت نقش اول را پیدا کرده است.

اکنون فرهنگ سایبر بدلیل امتزاج آلیاژ گونه ی تغییر و تحول اجتماعی  با هویت های تلفیقی؛ بیش از پیش مهم شده و به نظر می رسد هرگونه تصمیم راهبردی در شرایط کنونی! پیش شرط و سنگ محک تعیین کننده ای نسبت به عملکرد حکومت دینی و حکومت داری خوب باشد.

نتیجه گیری

پرتو افکنی بر موضوع سرمایه ی اجتماعی و پدیداری نتیجه ی بازی با هویت؛ اهمیت رابطه ی حکومت با مردم و رسانه در سیاست مدرن را نمایان می کند.

گسترش فرهنگ سایبری مفاهیمی چون هویت، بدن، و حتی جنسیت و صورت بندی پیشین آن را وادار به باز اندیشی کرده است؛ گویی قرار است آدم و حوایی جدید بر زمین مجازی هبوط کنند!  

اساسا هرگاه مسائل مربوط به هویت با عینکِ جنس و جنسیت و حلال و حرام و حریم و حیا نگریسته شود؛ مسائل موجود در بافت فرهنگ سایبر شفاف تر نشان داده خواهند شد. پرسش های اصلی و نظریه های حلقه زده در پیرامون  هویت؛ اهمیت توجه به این شناسه های فرهنگی و جامعه شناختی را بیش از پیش نمایان می سازد.

 دید و باز دید از فرهنگ هایِ تاکنون ندیده و نشناخته و مسئله ی پدیداری « هویت های در حال ظهورِ تلفیقی» امری سرنوشت ساز است. دیجیتالیسم مرز جامعه و فرهنگ خودی را برای ورود هر نوع اندیشه ای گشود؛ از این پس تور گردشگریِ هویت؛ مردم اقصی نقاط جهان را حتی با دعوت به نشستن بر سر میز شام به تماشای تزیینات اتاق نشیمن نیز می بَرَد!

بدلیل امکان تغییر کامل هویت در فرهنگ سایبر؛ هر گونه توهین روا دانسته می شود؛ آمریکای تازه به دوران رسیده از رهگذر زبان دیجیتال؛ درتبلیغات، از تصاویر مربوط به فرهنگ ماقبل تکنولوژیک بسیار بهره می گیرد؛ به قول دیوید بل «برای مثال عرب شتر سواری که لب تاب در دست دارد، (درآمدی بر فرهنگ سایبر،ص190)»؛ این تحقیر از سوی کشوری انجام می گیرد که خودش از تاریخ و تمدن دیرینه و قابل اعتنایی برخوردار نیست.

به جای سخن آخر:

قانون اساسی؛ یک قانون مکتوب،کوتاه، کلی و با استحکام و در واقع مجموعه قواعد حاکم بر سیاست های یک ملت است. مواردی از قبیل:

  • آموزش و پرورش رایگان و تسهیل آموزش عالی؛
  •  بالا بردن سطح آگاهی عمومی از طریق استفاده از رسانه های گروهی ،
  • ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی؛
  • مبارزه با کلیه ی مظاهر فساد و تباهی و ریشه کنی فقر و محرومیت؛
  • ... ؛

 در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت آمده و بالاخص از حیث اقتصادی؛ بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی تأکید شده است.

 از عوامل پر تنوعِ شالوده ساز در سرمایه اجتماعی برای دو عاملِ:

  •  نظام خانوادگی؛
  • موقعیت جغرافیایی؛

هیچ بدیلی نمی توان یافت؛ این واقعیتی غیر قابل انکار است ...

در حالیکه «در محیط طوفان زای، ماهرانه در جنگ است/ نا خدای استبداد با خدای آزادی» برای بسیاری از خانواده های ایرانی نیز سختی معیشت و نگرانی و غم نان به وجود می آید و نوجوان و جوانشان با فراموشی خصال خویشتن و اخذ هویتی شبه غربی دهن بین تجّار اندیشه می شود؛

 بعد از عدول از اصول قانون اساسی؛ مهم ترین دلایل این امر عبارتند از:

  •  هیاهوی رسانه ای و غبارآلودگی فضای سیاسی و فرهنگی؛
  • بی تدبیری برخی سیاست پیشگان و در پیش گرفتن سیاست یک بام و دو هوا؛

این نکته از این رو بسیار مهم است که برخی تبیین های بنیادین مرتبط با بحرانِ حاصل از نتیجه ی بازی هویت در فرهنگ سایبر؛ در شرایطی ظاهر شده اند که جامعه با مسائل بزرگی رو بروست که ذهن تحلیل گران بی طرف را به خود مشغول دارد.

* جانباز دکتر سیدمهدی حسینی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi