سه شنبه 22 شهريور 1401 , 15:57
پنهانکاری رسانههای معاند در مواجهه با اربعین
دشمنان از همان سالهای نخست پس از شهادت امام حسین(ع) از همه ابزارها برای پنهان کردن فاجعه کربلا بهره بردند، تلاشی که امروزه نیز به وضوح دیده میشود و پنهانکاری بزرگ رسانههای معاند در مواجهه با زیارت اربعین نمونه بارز آن است.
رسانههای معاند از دیرباز و در همان سالهای نخست پس از شهادت امام حسین(ع) از همه ابزارها برای پنهانکاری فاجعه کربلا بهره بردند؛ رسانههایی همچون منابر نماز جماعت و جمعه که به عنوان رسمیترین رسانه دولت و حاکمیت در آن برهه زمانی شناخت میشد درباره شهادت امام حسین(ع) تجاهل میورزیدند و هیچگاه از مصائب اهل بیت(ع) سخن به میان نمیآوردند.
در این بین ادیبان، محدثان و مورخان نقش ویژهای در مخفی نگاه داشتن زوایای مختلف کربلا ایفا کردند، بلکه برخی اخبار و مفاهیم آن را به نفع دستگاه فاسد بنیامیه روایت کرده و به ثبت رساندند. سکوت رسانهای بنیامیه در مقابل فاجعه کربلا یک اقدام هماهنگ از سوی مرکز تصمیمگیری رسانهای بنی امیه بود که تا قرنها بعد اثر خود را در فضای روایی، حدیثی و فرهنگی جامعه بر جای گذاشت.
تاریخ گواه روشنی بر تلاش مذبوحانه بنیامیه در سانسور واقعه عاشورا است؛ تلاشی که در راهبرد رسانهای رسانههای عربی عصر حاضر نیز به وضوح دیده میشود و پنهانکاری بزرگ رسانههای عربی در مواجهه با زیارت اربعین نمونه بارز آن است.
نمونههای متعددی در تلاش رسانهای بنیامیه در القای مفاهیم ضد عاشورایی و سانسور گسترده شخصیت امام حسین(ع) وجود دارد از جمله:
۱. پارازیتهای مکرر
در روز عاشورا نهاد رسانهای بنیامیه در متن واقعه عاشورا فعال شده و مانع از رسیدن سخن امام به لشکر عمر بن سعد شده بود و با ایجاد پارازیتهای مکرر به نقشآفرینی مشغول بود.
«فَأَحاطوا بِالحُسَینِ مِن کُلِّ جانِبٍ حَتّى جَعَلوهُ فی مِثلِ الحَلقَةِ. خَرَجَ الحُسَینُ علیه السلام مِن أصحابِهِ حَتّى أتَى النّاسَ فَاستَنصَتَهُم فَأَبَوا أن یُنصِتوا، فَقالَ لَهُم: وَیلَکُم! ما عَلَیکُم أن تُنصِتوا إلَیَّ فَتَسمَعوا قَولی، و إنَّما أدعوکُم إلى سَبیلِ الرَّشادِ، فَمَن أطاعَنی کانَ مِنَ المُرشَدینَ ، ومَن عَصانی کانَ مِنَ المُهلَکینَ، وکُلُّکُم عاصٍ لِأَمری، غَیرُ مُستَمِعٍ لِقَولی، قَدِ انخَزَلَت عَطِیّاتُکُم مِنَ الحَرامِ، ومُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرامِ، فَطَبَعَ اللّه ُ عَلى قُلوبِکُم»:
امام حسین(ع) را از هر سو، مانند حلقهاى در میان گرفتند. در این هنگام، امام حسین(ع) از جمع یارانش بیرون آمد و نزدیک سپاه عمر سعد آمد و از آنان خواست که ساکت شوند؛ اما آنان نپذیرفتند. امام علیه السلام به آنها فرمود: «واى بر شما! چه زیانى مىکنید اگر ساکت شوید و به سخن من گوش بسپارید، در حالى که من، فقط شما را به راه هدایت، فرا مىخوانم؟ هر کس مرا فرمان بَرَد، از رهیافتگان است و هر کس نافرمانى کند، از هلاک شدگان و همه شما از فرمان من، سرپیچى مىکنید و به گفتهام گوش نمىدهید؛ زیرا عطایاى شما را از حرام پرداختهاند و درونتان از حرام، پُر شده است و از این رو خداوند، بر دل هایتان مُهر زده است. (مقتل الحسین علیه السلام للخوارزمی: ج ۲ ص ۶ ؛ بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۸).
۲. سوءاستفاده از رسانه منبر
سب و شتم اهل بیت(ع) جزو روشهای حکومت بنیامیه بود و این ساختار توسط معاویه پیریزی و از نهاد رسانه رسمی حکومت یعنی «منبر» پیگیری میشد. طبری مورخ شهیر مینویسد:
«ان معاویة بن ابی سفیان لما ولی المغیرة بن شعبة الکوفة فی جمادی سنة ۴۱ دعاه فحمد الله واثنی علیه ثم قال: ... ولست تارکا ایصاءک بخصلة لا تتحم عن شتم علی وذمه والترحم علی عثمان والاستغفار له والعیب علی اصحاب علی والاقصاء لهم و ترک الاستماع منهم ...»: معاویه، وقتی که در سال ۴۱ مغیرة بن شعبه را والی کوفه قرار داد به وی دستور داد و گفت: یک مطلب را فراموش مکن و بر آن پافشاری کن و آن فحش و ناسزاگویی به علی (علیهالسلام) است و در مقابل از عثمان به عظمت یاد کن و همیشه برای وی طلب آمرزش نما و از یاران علی (علیهالسلام) بدگویی کن و آنان را تبعید نما و به سخنانشان گوش نکن. (طبری، تاریخ طبری، ج ۵ ص ۲۵۳).
این رویه تا زمان عمر بن عبدالعزیز سالیان سال به طور رسمی دنبال شد و برای همگان تبدیل به یک عادت شده بود. ابن زیاد پیش گام سوء استفاده منبر در قضیه کربلاست. او در بهرههای مختلفی از منبر کوفه به عنوان ابزاری در جهت منافع خود و حکومت بهره برد. ابن اعثم کوفی مینویسد:
«صَعِدَ ابنُ زِیادٍ المِنبَرَ، فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَیهِ، وقالَ فی بَعضِ کَلامِهِ: الحَمدُ للّه ِِ الَّذی أظهَرَ الحَقَّ وأهلَهُ، ونَصَرَ أمیرَ المُؤمِنینَ وأشیاعَهُ، وقَتَلَ الکَذّابَ ابنَ الکَذّابِ. قال: فَما زادَ عَلى هذَا الکَلام ِشَیئا ووَقَفَ، فَقامَ إلَیهِ عَبدُ اللّه ِ بنُ عَفیفٍ الأَزدِیُّ رَحِمَهُ اللّه ُ.....فَلَمّا سَمِعَ مَقالَةَ ابنِ زِیادٍ، وَثَبَ قائِما ثُمَّ قال: یَابنَ مَرجانَةَ، الکَذّابُ ابنُ الکَذّابِ أنتَ وأبوکَ ومَنِ استَعمَلَکَ وأبوهُ، یا عَدُوَّ اللّه ِ أتَقتُلونَ أبناءَ النَّبِیّینَ وتَتَکَلَّمونَ بِهذَا الکَلامِ عَلى مَنابِرِ المُؤمِنینَ ؟!»: ابن زیاد از منبر بالا رفت و خدا را حمد و ثنا گفت و در میان سخنش گفت: ستایش خدایى را که حق و اهلش را چیره کرد و امیر مؤمنان و پیروانش را یارى داد و دروغگو پسر دروغگو را کشت. او دیگر چیزى بر این سخن نیفزود و توقف کرد. عبد اللّه بن عفیف اَزْدى ـ که خدا، رحمتش کند ـ هنگامى که سخن ابن زیاد را شنید، از جا بر جَست و سپس گفت: اى پسر مرجانه! دروغگو پسر دروغگو تو و پدرت هستید و هر کس که تو را به کار گماشت و نیز پدرش. اى دشمن خدا آیا فرزندان پیامبران را مىکشید و این سخن را بر منبرهاى مؤمنان مىگویید؟! (الفتوح: ج ۵ ص ۱۲۳ ، مقتل الحسین علیه السلام للخوارزمی: ج ۲ ص ۵۲).
۳. القای عمومی دیدگاه حکومتی
همانگونه که اشاره شد تلاش بنی امیه برای تزریق دیدگاه خود به جامعه به عنوان یک فرهنگ عمومی و باورپذیر تا حدودی در منطقه شام و بخشهایی از کوفه با موفقیت همراه بود. طیفهای مختلف مردم در سده نخست اسلامی با دیدگاه اموی که از طریق رسانههای وابسته به حکومت به بطن جامعه دائماً تزریق و القا میشد همراه شده بودند. نمونه روشن آن واکنش یک پیرمرد شامی به حضور اهل بیت(ع) در دمشق است که نشان از دیدگاه کلی مردم آن دیار به شمار میآید. سیدبن طاووس مینویسد:
«جاءَ شَیخٌ، فَدَنا مِن نِساءِ الحُسَینِ علیه السلام وعِیالِهِ ـ وهُم فی ذلِکَ المَوضِعِ ـ وقالَ: الحَمدُ للّه ِِ الَّذی قَتَلَکُم وأهلَکَکُم وأراحَ البِلادَ مِن رِجالِکُم ، وأمکَنَ أمیرَ المُؤمِنینَ مِنکُم! فَقالَ لَهُ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام: یا شَیخُ! هَل قَرَأتَ القُرآنَ؟ قالَ: نَعَم. قالَ: فَهَل عَرَفتَ هذِهِ الآیَةَ: «قُل لَا أَسْئلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى» ؟ قالَ الشَّیخُ: قَد قَرَأتُ ذلِکَ. فَقالَ لَهُ عَلِیٌّ علیه السلام: نَحنُ القُربى ـ یا شَیخُ»: پیرمردى آمد و به زنان و خاندان حسین علیه السلام که در آن جا بودند، نزدیک شد و گفت: ستایش خدایى را که شما را کشت و هلاکتان کرد و کشور را از [شرّ] مردان شما، آسوده کرد و شما را در اختیار امیر مؤمنان نهاد. امام زین العابدین علیه السلام به او فرمود: «اى شیخ! آیا قرآن خواندهاى؟». گفت: آرى. فرمود: «آیا آیه: بگو: بر آن (رسالت)، اجرى، جز مهروَرزى با نزدیکانم از شما نمىطلبم را خواندهاى؟». پیرمرد گفت: آن را خواندهام. امام علیه السلام به او فرمود: «آن نزدیکان، ما هستیم، شیخ». (الملهوف: ص ۲۱۱، بحار الأنوار: ج ۴۵ ص ۱۲۹ الفتوح : ج ۵ ص ۱۲۹).
۴. سوءاستفاده از حدیث
بازتاب تفکرات اموی و چارچوب فکری آنان به صورت جدی در منابع حدیثی دیده میشود، چراکه حدیث به عنوان دست آویزی مهم و رسانهای با اثر گذاری گسترده شناخته میشود. صحیح بخاری و صحیح مسلم که صحیح ترین کتب اهل سنت پس از قرآن هستند، روایتی را که دلالت بر فضیلت انکار نشدنی امام حسین(ع) است بهطور کلی سانسور میکنند.
روایت مشهوری وجود دارد که سیدالشهدا(ع) در ظهر عاشورا خطاب به لشکر اموی یادآور شد و حتی آنان محتوای این فضیلت را تایید کردند، ولی کتب صحیح بخاری و مسلم که گویا بر اصول طرحریزی شده امویان پایبند بودهاند، این حدیث مهم را در کتابهای خود ذکر نکردهاند. حاکم نیشابوری عالم متبحر اهل سنت در سخنی صریح میگوید: «تعجب میکنم چرا بخاری و مسلم این روایت را در کتاب خود ذکر نکردهاند».
روایت این است: «حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ، ثنا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ عَفَّانَ، ثنا عَبْدُ الْحَمِیدِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْحِمَّانِیُّ، ثنا الْحَکَمُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نُعْمٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ قَالَ: «الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلَّا ابْنَیِ الْخَالَةِ». پیامبر خدا(ص) فرمودند: حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند.
سخن حاکم نیشابوری چنین است: «هَذَا حَدِیثٌ قَدْ صَحَّ مِنْ أَوْجُهٍ کَثِیرَةٍ، وَأَنَا أَتَعْجَبُ أَنَّهُمَا لَمْ یُخَرِّجَاهُ» این روایت از طرق و سندهای زیاد و صحیحی وارد شده است و من تعجب میکنم که چرا بخاری و مسلم آن را در کتابهای خود ذکر نکردهاند. (مستدرک علی الصحیحین - حاکم نیشابوری – ج ۳ ص ۱۸۲).
رسانههای تصویری عربی در روزهای گذشته و در مواجهه با زیارت میلیونی اربعین به عنوان بزرگترین تجمع انسانی جهان با بیش از ۲۰ میلیون جمعیت، در ادامه دیدگاه بنیامیه به سانسور جدی پرداخته و از تهیه و پخش یک گزارش ساده نیز دریغ میورزند. در عین حال همین رسانهها که نام عربی و اسلامی را یدک میکشند، به پخش مستقیم درگذشت یک ملکه از کشورهای اروپایی می پردازند.
به درستی که حضرت زینب(س) فرمود: «فَکِد کَیدَکَ وَاسعَ سَعیَکَ وناصِب جَهدَکَ، فَوَاللّه ِ لا تَمحُوَنَّ ذِکرَنا، ولا تُمیتُ وَحیَنا ، ولا تُدرِکَ أمَدَنا، ولا تَرحَضُ عَنکَ عارَها»: حیلهات را به کار ببند، تلاشت را بکن و همه توانت را به کار گیر؛ امّا به خدا سوگند، نخواهى توانست یاد ما را [از خاطرها] پاک کنى و وحىِ ما را بمیرانى و مهلت ما را در نمىیابى و ننگت شُسته نمىشود.(الملهوف، سید بن طاووس، ص ۲۱۵).
*محمدرضا سلمانی عبیات، پژوهشگر تاریخ شیعه