13 ارديبهشت 1403 / ۲۳ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 93611
دوشنبه 11 مهر 1401 , 12:04
دوشنبه 11 مهر 1401 , 12:04
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
هرچه داریم از تو داریم ای....
جانباز ع. شاطریان
مراحل هشتگانه تبدیل شدن ایران به ابرقدرت
حجت الاسلام سید محمدحسین راجی
کابینه تناقضها و کلاهی که سرشان گذاشتند
سید محمدعماد اعرابی
ای نشسته صف اول
علیرضا ضابطی
امنیتِ خودبسنده و ماهواره ی همراه
سید مهدی حسینی
هنر رهبری شکستن قدرتهای بزرگ است
احمد رضا بهمنیار
به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
محمدحسین آزادی
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعهی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
هفتسر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
کمترین وظیفه ما
ابوالقاسم محمدزاده
یکی از افسرها جلو آمد و در حالیکه حیرت و تعجب در کلام و رفتارش موج میزد، معترضانه گفت:
- من اصلا متوجه نمیشم. شما میگید به قلب دشمن بزنیم. از دشمن تلفات و اسیر بگیریم و سالم برگردیم.نمیشه!
سرهنگ آبشناسان خنده ملایمی کرد و دستی به صورتش که حالا تهریشی اونو پوشونده بود کشید و گفت:
- این کار من است. کار یک نیروی مخصوص اینه که عملیات نفوذی انجام بده و به دشمن، داخل خاک خودش ضربه بزنه و برگرده. این کمترین وظیفه منه.
اون روز 10 کیلومتر پیشروی کرده بودیم و جناب سرهنگ حسن آبشناسان بیهیچ ترس و واهمهای پیشاپیش ما حرکت میکرد. سه خودروی مهم دشمن رو منهدم کردیم و با تعدادی اسیر سالم به مقرمان برگشتیم..
موضوع: سرتیپ شهید حسن آبشناسان
منبع: kayhan.ir
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب