شناسه خبر : 94775
یکشنبه 22 آبان 1401 , 11:00
اشتراک گذاری در :
عکس روز

شارلاتانیسم رسانه و نسل دیکتاتور ندیده

یکی از بزرگترین موهبت های الهی به ایرانیان جرأت و شهامتی است که با آن دیکتاتوری پهلوی را سرنگون کردند...

فاش نیوز- یکی از بزرگترین موهبت های الهی به ایرانیان جرأت و شهامتی است که با آن دیکتاتوری پهلوی را سرنگون کردند. همین عنصر بیدارکننده ی اجتماعی؛ امروز نیز بدخواهان را از هر گونه نگاه چپ به این آب و خاک به شدّت پشیمان می سازد و جامعه ایران اسلامی را متحد و یکپارچه نگه می دارد!

از هر نظرگاهی و در هر زمان و مکانی که به سرزمین اراده و عشق یعنی ایران بنگریم؛ با یک اصل اساسی روبرو می شویم:

 "  ایرانیان خواهان زندگی فضیلت مندانه هستند و سایه ی این خواست را برای بر روی تمام مباحث اندیشه و اجتماع گسترده اند." 

چنان که مشهود است، اکنون رسانه های شارلاتان (حقه باز و متقلب) بر نگرش نسل نوظهور جامعه ی ایران اسلامی نسبت به جایگاه رهبری دینی و سیاسی تمرکز کرده اند:

" بلحاظ تحلیلی؛ پرتو افکنی بر چراییِ هجوم به یکی از عبادالله الصالحین در عصر حاضر؛ مهمترین جنبه ی اغتشاش و بلوای پیچیده ی اخیر را پدیدار می کند."

 عقل فطری؛ هر ناظر مسائل سیاسی و اجتماعی از طایفه ی انصاف و معنا اندیش و نکته دان، را نمی گذارد از کنار عملکرد امروز رسانه هایی که با کلام «شهریار» « صبح را خوانند شام و آسمان را ریسمان »؛ بی خبر بگذرد!

مفروض است:

 از همان سال 1372که اینترنت یا « وعده گاه بده بستان ها » وارد ایران شد؛ با کار ویژه ی «واقع زدایی از کل جهان» هرگونه فرصت برای:

  •  به خود آمدن؛
  •  اندیشه ورزیدن؛
  • بالغ و پخته شدن؛
  •  به خصال خویشتن بالیدن؛ 

وتحقیق و تفحص در پیشینه ی فرهنگ و میراث کهن را از نسل جدید گرفت. هدر رفتِ این زمانِ کسب آگاهی و فراخوان به گوناگونی فرهنگیِ مغایر با سرشت ایرانی! « یکی از خاستگاه های مستعد شورش است.»

 فرضیه را می توان"حدس هوشمندانه از تأثیر وقایع آینده بر مرزهای فرهنگی"  معنا کرد؛ بنابراین:

الف: آگاهی نسل جدید از چرایی تأثیر« مذهب بر رفتار اجتماعی و بالعکس» دسیسه ی رسانه های نوپدید را خنثی خواهد ساخت.

ب: همواره؛ بن مایه ی این تأثیرمتقابل (دوستی خاندان عصمت و طهارت (ع) و دلرباییِ گل های سرسبد آفرینش از ایرانیان!) ضامن انسجام اجتماعی خواهد بود.

ج: فرهنگ انقلاب اسلامی؛ پند « شاه نعمت الله ولی:  در دو عالم چارده معصوم را باید گزید» را به مثابه یگانه نقشه ی راه رسیدن به زندگی فضیلت مند؛ به جهانیان نشان خواهد داد.

در یک چشم انداز کل گرایانه، فرهنگ؛ مثل یک متنِ نوشته و درونی سازی شده و منحصر بفرد است که مردم واژه ها و دستور زبان آن را آموخته اند؛ و در زندگی روزمره بکار می بندند.

 چنانکه« برایان فی» بحث کرده، انسان« با درونی کردن نظام باورهایِ خاص؛ و شکل های احساس و عملِ متناسب با آن، ارکان اصلی هویت خود را بدست می آورد. (پارادایم شناسی علوم انسانی، ص105)»

 بر اساس این خوانش، می توان فهم عمیق تری از عمل ملت بزرگ ایران پیدا کرد:

" مردم با گوش سپاری به فرامین رهبری فرزانه که اندیشه ی ولایت فقیه را مطرح کرد؛ و تصویب و تأکید بر آن در قانون اساسی؛ به سازمان دولت خصلت مذهبی دادند و تصمیم گرفتند تا سرشت و سرنوشت خود را از نو بنویسند! "

قرار گرفتن قطار تحول اجتماعی / فرهنگی درمسیر پیشینه های مذهبی و ملی « این باور را به همراه آورد که سیاست دیگر ورزش شاهانه یا نتیجه ی اراده ی خارجیان نیست.»

هر چند نسل جدید در مدرسه و دانشگاه با مفاهیمی چون  اسلام فقاهتی، سنتی، سیاسی، اصولگرایی، اصلاح طلبی...، مطالبی را البته بصورت غیر منسجم، شنیده و خوانده است....

  اما به نظر می رسد منطق درونی خصلت مذهبی دولت، و چرایی پاک نویسی از انشای سرشت و سرنوشت! به درستی برای او توضیح داده نشده است.

این نسل که به شدت به کسب اخبار از منابع غیررسمی علاقه مند شده است! دراغتشاش و بلوای اخیر با چشم خود دید که چگونه از«کیسه ی پر از فرمول های رستگاری دروغین» در فضای مجازی؛ چیزی به غیر از دین زدایی و « نابودی تدریجی روح و شأن انسانی» بیرون نمی آید.

 اما به نظر می رسد هنوز پای بخش قابل توجه ای از نوبالغان در" تله ی خشمی ضد دینی"  گیر کرده است....

تا حدی که دروغ های سوداگران بازار اندیشه مبنی بر « ایجاد بهشتی زمینی و صرفا با منطق بشری» را راست پنداشته ند!

ولی تحقیقات نشان داده اندکه « ایدئولوژی سیاسیِ محصول تفکر جدید، کمترین شباهتی با تفکر سیاسیِ دینی ندارد. (رجایی؛ تحول اندیشه ی سیاسی در شرق باستان،ص24) »

بنا بر نتایج پژوهش های کیفی؛ حداقل دو عامل جامعه و فرهنگ را به اینجا کشاند:

اول: رسانه های نوپدید و خصلت آموزه ای" ایسم"؛

دوم:کژکارکردی و ندانم کاری برخی از متصدیان امور سیاسی و اقتصادی؛

اشاره ی فوق ناظر بر احتمال پیشگیری از فراهم شدن زمینه ی تحمیل هزینه ی بیشتر به تاریخ فردا و خسران از افراط و تفریط است....

 در نگاه واقع گرایی؛ برخی از امورِ جانبی در گذر زمان؛ به ناچار تاریخ مصرف خود را از دست می دهند. در همین راستا، اشاره به برخی قواعدِ بازی در تاریخ دیروز که علی رغم تأیید و پذیرش عرفی؛ به طنزی تلخ تبدیل شده اند خالی از لطف نیست.

چنانکه راویان اخبارو طوطیان شکر شکن و شیرین گفتار نقل کرده اند:

  از یک سو « برای ورود سفیر خارجی، باید جایی را که قدم میگذاشت خاک می ریختند که نجس نکند؛» و از سوی دیگر، در بحبوحه ی بحث از اختلاف ایران و روس؛ حاج میرزا آغاسی گفته بود: « برای مشتی آب شور، کام شیرین دشمن را تلخ نخواهیم کرد.»

ولی امروزه "پالوده خوردن" با سفیرخارجی امری واجب؛ و چکاندن حتی قطره ای آب شور درکام دشمن، حقیقتا گناهی کبیره است!

تبیین درست مسائل، راهکارهای کاربردی پیش روی تصمیم گیران سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی برای عبور از بسیاری از مسائل و مشکلات کنونی قرار خواهد داد....

اهل نظر به خوبی می دانند که تصریح اصل دوازهم قانون اساسی به مذهب جعفری اثنی عشری؛ بیانگر تأثیردو سویه ی رفتار مذهبی و اجتماعی بر یکدیگر است....

تصویب این خودآگاهی و همدلی درکتاب قانون؛ نشان دهنده ی معیار خاص و درونی شده ی شأن و شرف در اندیشه ی ایرانیان است.

  زیباترین شکل تجلی این رفتا مذهبی و اجتماعی؛ در احترامی سرشار از عشق و ارادت و اعتماد به امام خمینی (ره) تجلی یافت.

علی رغم میل صحنه گردانان رویدادهای اخیر! همین عواطف و محبت ناب نسبت به سلف صالح او نیز ابراز می شود....

 البته با تأکید باید از برخی موبایل بدستان شبرو! پرسید:

آیا می دانید: آمریکا در چه فکریه؟

که به خود جرأت می دهید تا نام  کسی که خمینی دیگر است و لرزه بر اندام خصم دون انداخته! را با الفاظ هنجار شکن بر زبان می آورید؟

اندیشه ورز آلمانی درست می گفت که پرسش تقوای اندیشه است. این سؤالِ روشن، انعکاسِ «نوعی رجعت به اصل آمیخته با تقوا و پارسایی» است.

حتی اگر با گم شدن کلید دَرِ گنج تفکر نقاد در فضای ستیزه جویی سیاسی؛ نفع آنیِ  عده ای بی خبر! بخواهد جای لذت شرب مدام را بگیرد!

اما چنین پرسمانی، هر واقع پژوهِ منصف و معنا اندیش و نکته سنج در « دنیایِ تَصنُّع فاجعه آمیز و خاطره زدا» را به تأمل و اظهار نظر وا می دارد!

زیرا در سردی ناجوانمردانه ی هوای  این شبها؛ پنجه بر" عکس رخ یار" ی کشیده می شود که طعم تلخ دیکتا توری را با پوست وگوشت و استخوانش حس کرده؛ و در مبارزه ی با آن سیلی ها خورده و زندان ها رفته و تبعید شده است....

پر واضح است که برای نسل جدید  باید به زبان خودش معنی آموزه ای پسوند" ایسم" را توضیح داد و مدیریت فرایند کسب آگاهی او را از "ماشین دسیسه وب" پس گرفت....

به عنوان مثال:

« چشم ملت سیاه شد، بس که از بعضی رجال خطاکاری دید؛ و همان چشم ها از انتظار سفید شد، از بس که محاکمه ی رجال وطن فروش را ندید؛ تا رسم خیانت اندک اندک به جوانان نیز سرایت کند. کاتوزیان؛تضاد دولت و ملت، نظریه ی تاریخ و سیاست در ایران، ص 324 )»

علی رغم انتقادات وارده برگوینده ی این نقل قول جوان پسند و البته واقع گرایانه؛ می توان با قدرت مند کردن رسانه های خودی درعصر دیجیتال؛ و آگاهی دهی و اطلاع رسانی هرچه دقیق تر و درست تر؛ بر دیگران پیشی گرفت!

آنگاه نسل جوان خودش به خوبی درمی یابد که چرا باید به انقلاب اسلامی« به مثابه بخشی از یک مبارزه ی مداوم برای آزادی و عظمت انسان» بنگرد! و به شارلاتانیسم رسانه ای می فهماند که رهبری سیاسی و دینی  در ایران اسلامی؛ تجسم زنده ی چنین مبارزه ای است.

ناگفته نماند که هرگز هیچ نگرشی به اندازه ی تفکر سیاسیِ دینی برای سرشت و سرنوشت نوع بشر اهمیت قائل نشده است.  به قول « اقبال لاهوری» « زندگی بشری در اصلِ خویش روحانی است؛ کسی که در تاریخ اسلام تفحص کرده به خوبی آگاه است که خبرگان مسائل فقهی در گذشته مجاهدتی بی وقفه داشتند تا ثروتِ اندیشه های فقهی را جمع آوری کنند.... (بازسازی اندیشه، ص 168)»

اما قدرت شگفت انگیز رسانه های شارلاتان در پوشاندن واقعیتِ الهیات سیاسی، و اصرار برشیوه ی انحراف آمیز اعتراض؛ زاویه ی دید نسل جدید را  به این سرمایه و ثروت محدود و مشروط ساخته است.... 

 نتیجه گیری:

 هر ملتی که از خزینه ی اسرار تاریخ اعراض کند، به بیان «بیهقی» « دست زمانه بر وی دراز شود.»

« ایّهاالنّاس! هیچ چیز مملکت شما را آباد نمی کند، مگر عمل کردن به دین یعنی قانون خدایی...؛ معنی معصیت یعنی خلاف قانون؛ اطفال باید در مدارس بخوانند که هیچ معصیتی در شریعت و دین بالاتر از مخالفت قانون نیست.»

موضوع مهم این است که آموزه های دین  که به مثابه « مکتب انضباط از افراد می خواهد بر اساس قانون معنوی زندگی کنند؛» راهنمای سیاست اجتماعی است. به ساده ترین بیان، قانون اساسی؛ دفترچه ی راهنما و نقشه ی راه است....

هرچند ورود شعارهای ساختار شکنانه به میدان نبرد فرهنگی امری جدید نیست؛ اما به نظر می رسد نهادن کلمات جدید بر دهان نوبالغان! نقطه ی اوج  مباحث مطرح شده از سوی سوداگران بازار اندیشه و زمینه سازی ها در چند ماه اخیر است!

به نظر می رسد از سپیده دم قرن 21 و پس از ورود موبایل به ایران؛ این رسانه  موفق شد با حقه بازی و هوچیگری؛ مدیریت در تعیین جهت عقربه ی  افکار نوجوانان و جوانان را به دست بگیرد....

کاملا قابل پیش بینی بود که پس از سایر رسانه های نوپدید ( ویدئو، مطبوعات زیر زمینی، رادیو های بیگانه،...) این نورسیده! قدرت جذب کننده ی الهیات سیاسی را خواهد کاست و در نتیجه نسل جدید« با مرامِ رسمی! بیگانه شده و یک بینش سیاسی جدید- ولو مبهم – پیدا خواهد کرد.»

 این بینش سیاسی جدید به دلایلی از جمله:

  • اشتباه در سیاست گذاری های اقتصادی و فرهنگی؛
  • کم بازدهی تلاش معاش و بی رحمانه شدن زندگی!

 فرصتی طلایی به سوداگران بازار اندیشه داد تا آن را تبدیل به تقاضایی برای نیل به اهداف بی شرمانه و حیا زدا و حتی ابزار خدشه در میثاق ملی کنند!

اکنون ضرورت آشنایی نسل جدید  با منطق درونی  دو راهبردِ شارلاتانیسم رسانه ای:

اول: تلاش در زوال معنای سایبان قدسی!

دوم: تهییج برخی از نوجوانان وجوانان جوّگیر!

حتی بیش از  مشکل خانواده ها در اقناع فرزندان و نقش غم نان در صورتبندی دانایی نوجوانان و جوانان! اهمیت یافته است.

شاید از همین روست که لبیک نسل جدید به دعوت برای گوناگونیِ فرهنگیِ نوپدید! باعث شده تا جامعه با وضعیت بسیار عجیبی مواجه شود بطوری که:

" در ترم اول از سال تحصیلی؛ در مواردی جای صندلی کلاس با دورهمی در سلف سرویس دانشگاه یا نشستن بر زمین چمن! عوض شد؛ و یا مقنعه ی دختران مقاطع پایین تر تحصیلی نیز در مدرسه بر سر دست ها چرخید..."

چه بسا اگر اندیشه ورزانی چون صاحب کتاب تحول اندیشه ی سیاسی در شرق باستان که به جای ایران، اندیشه ی دانشجویان در غربِ الآن! را ورز می دهد، و یا دیگر صاحب نظران علوم اجتماعی پا پیش می گذاشتند؛ در شروع سال تحصیلی خبرهایی از این دست به جهان مخابره نمی شد!

سخن آخر:

یکی از بنیادی ترین دست آوردهای سیاسی انسان؛ مهارت تدوین قانون اساسی است. ارزش مهمترین مکتوب زیست سیاسی در ایران جدید بدلیل شأن والای مردمی است که پس از سرنگونی دیکتاتوری پهلوی؛ با تصویب اصول میثاق ملی؛ آرزوهایشان را مکتوب کردند!  

  سوداگران بازار اندیشه و رسانه های شارلاتان باید به این پرسش پاسخ دهند که بر اساس کدام  نظریه ی استاندارد تاریخ و سیاست و درحال تدریس در دانشگاه های معتبر جهان؛  بین کارویژه ی قانون اساسی جمهوری اسلامی ( بویژه اصل  پنجاه و هفت؛ و صد و ده) و مفهوم دیر آشنای دیکتاتوری ملازمه برقرار کرده اند؛ که آن را بر دهان بخشی از نسل دیکتاتور ندیده! گذاشته اند و در شبکه های اجتماعی باز تاب می دهند!

به راستی چگونه می توان ازجایگاه و نقش و دغدغه رهبری برای سربلندی ایران اسلامی و دفاع از زندگی فضیلت مندانه ی مردمان در عصر نوین؛ و ایستادگی تمام قد حضرت آقا در مقابل تباهی دیجیتال محور! آگاه شد و به یاری او برنخاست؟

 

* جانباز دکتر سیدمهدی حسینی

اینستاگرام
بنام یار بخشنده و مهربان
سلام
...
ای کسانیکه ظاهرا‌ از ادبیات مذهبی و اسلامی الهام میگیرید و دل در گرو پیروی راه بزرگان دین دارید و این کشور را به نامش مزین کرده اید یک بار دیگر به این سخنان توجه کنید:
۱- پیامبر (ص)  :الخَلقُ عِيالُ اللّه ِ ، فأحَبُّ الخَلقِ إلى اللّه ِ مَن نَفعَ عِيالَ اللّه ِ ، و أدْخَلَ على أهلِ بَيتٍ سُرورا .
مردم عائله خدا هستند؛ پس محبوبترين كس نزد خدا، آن است كه به عائله او سود رساند و خانواده اى را خوشحال كند.

۲- علی ( ع) : «یَدُ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ»؛ 
دست خدا با جمعیّت است
خطبه 127 نهج البلاغه
به خدای رنگین کمان که در زندگی معمولی آحاد جامعه منتشر است قسم که زور آزمایی با عیال الله کافی است .
بگذارید خدا ( شور زندگی)  جاری شود و مثل باران ببارد و جهل و کینه و دشمنی را بشوید و با خود ببرد.
با نام و یاد خدا
سلام ورحمت الله و برکاته
با تشکر از تجدید دیدار
۰۱ پاراگراف اول:
( ای کسانیکه ظاهرا‌ از ادبیات مذهبی و اسلامی الهام میگیرید و دل در گرو پیروی راه بزرگان دین دارید و این کشور را به نامش مزین کرده اید) خطابی عمومی است و به شیوه ی گرمشینها در لفافه پیام یا پیامهایی را انتقال می دهد ...
۰۲ کلام نورانی نبی مکرم اسلام( ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) همواره و تا قیم قیامت ترسیم کننده ی نقشه ی راه زندگی فضیلتمند و سعادتمندانه است!
۰۳ زور آزمایی کی با کی؟
( به خدای رنگین کمان که در زندگی معمولی آحاد جامعه منتشر است قسم که زور آزمایی با عیال الله کافی است . )
۰۴ نقش شارلاتانیسم رسانه ای که مانع از این است تا با بیان عالمانه و زیبا و روح نواز شما :
خدا ( شور زندگی) جاری شود و مثل باران ببارد و جهل و کینه و دشمنی را بشوید و با خود ببرد.) را چگونه ارزیابی می کنید؟
۰۵ ایضا:
اصرار آنها که با نادیده انگاری تمامی اصول قواعد پژوهش علمی؛ به نوجوانان و جوانان القا می کنند که دین صرفا بازی قابل توجیه برای سالمندان است ، را چگونه می توان توجیه کرد؟ و یا در همین زمینه برای تاریخ فردا چه پاسخی را پیشنهاد می کنید؟
با سپاس مجدد
ایام بکام
پاینده و برقرار باشید و به امید دیدار دوباره
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi