شنبه 14 آبان 1401 , 16:04
چرا دروغها را باور میکنند؟
حتما شما هم تعجب کردهاید؛ اینکه چطور برخی هر دروغ شاخداری را باور میکنند. داعش برای اثبات کشتار شاهچراغ هرچه در توان داشت بهکار بست، اما باز هم گفتند: «کار خودشونه.» چرا؟
پروژه کشتهسازی هم همین اندازه عجیب است؛ پدر و مادر متوفیان ادعای کذابها را تکذیب میکنند، اما باز هم عدهای باور نمیکنند. چرا؟
اول ببینیم دروغ چطور وارد ذهن ما میشود. هر پیامی که به ما می رسد طی یک فرایند چندمرحلهای در ذهن تثبیت میشود؛ مرحله اول تصویر دروغ در ذهن است؛ این مرحله کاملا خودبهخودی صورت میگیرد. هرچه وارد ذهن میشود، یکجا ثبت و ضبط میشود. مرحله دوم تصدیق دروغ است؛ ذهن بررسی میکند که این دروغ راست است یا خیر. مرحله سوم برانگیختگی است؛ دروغ منشأ هیجان و احساسات میشود و مرحله چهارم ایجاد کنش است. حالا چطور دروغ باور و تکذیبیه رد میشود؟
۲متغیر در تثبیت ذهنی دروغ مؤثر است؛ متغیر اول زمینه است. خبری که دارای هماهنگی شناختی با مخاطب است به سرعت پذیرفته میشود؛ به همین دلیل است که پیش از انتشار خبر دروغ، رسانههای آشوب، ذهن مخاطب را با اخبار منفی مشابه، بمباران میکنند تا پذیرش دروغ نرمالیزه شود.
متغیر دوم تکرار دروغ است؛ آنهم توسط کسانی که نادانسته آن را توزیع میکنند. سهم این گروه چیست؟ سهم این گروه تصدیق خبر پس از فرایند تصور است.
این فرایند را توهم جمعی میگویند. حالا چرا توهم جمعی در تصدیق دروغ مؤثر است؟ چون ذهن در شرایطی که حجم اخبار بالاست، توان و انگیزه ارزیابی سریع اخبار را ندارد و در نتیجه بهنظر دیگران رجوع میکند.
اما ماجرا به اینجا هم ختم نمیشود. دروغی که با زمینه قبلی و توهم جمعی تصدیق شد، احساسبرانگیز است و این برانگیختگی منجر به کنش میشود؛ مثلا متنی مینویسد یا کامنتی میگذارد یا در خیابان فریادی میکشد.
همین باعث میشود دروغ از داده ذهنی فراتر رفته و تبدیل به هویت فرد شود. اینجاست که تکذیبیهها تنها تکذیب خبر نیست و تکذیب هویت افراد میشود و طبیعی است که نسبت به پذیرش آن، مقاومت جدی صورت میگیرد. اما چه باید کرد؟
اول باید ابر روایت رسانه کذاب شکل بگیرد؛ یعنی اعتبارزدایی از رسانههای دروغگو تا ذهن اخبار این رسانهها را با عینک و ابرروایت بیاعتباری تحلیل کند و خودکار پس بزند.
دوم، تکرار تکذیبیهها به زبانهای مختلف توسط شهروند رسانهها. خلاصه، برای اینکه حقیقت پشت ابر نماند، همه باید نور شوند!
حتما یکی از دلایل اساسی این است متاسفانه، اینقدر ، تناقض، و وعده توخالی ، علی الخصوص ، در فصل انتخابات ، شنیدیم و، حتما شنیدید ، یکبار هم که صادقانه مطلب یا خبری اعلام میشود باورش بسیار دور از واقعیت است همانند چوپان دروغ گو ، یا قوانین جامع ایثارگران ، که بسیاری از آن اجرا نشد که عمری باقی نیست که بشود ،
( که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن )
حافظ علیه الرحمه
اینگونه موارد فساد توسط مسئولین جمهوری اسلامی باعث شده تا مردم حرف مسئولان را باور نکنند لذا هر دروغی که از آنسوی آبها منتشر شود باور میکنند.
طی روزهای گذشته مردم با حضور فرزندان مسئولان نظام در کشورهای غربی اعتراض داشتند در حالیکه جوانان خودمان بدون آینده روشن و ایجاد زمینه اشتغال و مسکن و ازدواج موجب سرخوردگی از عملکرد نظام اسلامی گردیده است.
طبق فرمایشات رهبر معظم انقلاب جهاد تبیین باید در تمام امور حکومت اجرا شود اما طبق سنوات گذشته اقدام لازم توسط مسئولان مربوط بعمل نیامده و همچنان فرامین رهبر معظم انقلاب بر زمین مانده است. از آنسوی دیگر دشمنان نظام اسلامی حداکثر استفاده از فرامین رهبر معظم انقلاب را بعمل آوردند و توانستند از موجهای خیزش مردمی آن کشورها عبور کنند.
سوال اصلی و اساسی در اذهان مردم اینست که چرا فرامین رهبر معظم انقلاب معمولا بر زمین مانده و عملی نشدند. از مجلس و دولت انقلابی انتظار داریم کلیه فرامین رهبر معظم انقلاب را در قالب سازمان یا نهادی مشترک در سه قوه پیگیری و اقدام نمایند. بدیهی است فرامین و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در صورت اجرایی شدن موجب رفع کلیه مشکلات نظام اسلامی و حتی فراتر از مرزهای جمهوری اسلامی راهگشا و راه حل رفع مشکلات باشند.