شناسه خبر : 96829
سه شنبه 13 دي 1401 , 09:07
اشتراک گذاری در :
عکس روز

تو هم چفیه‌ات را بده تا خودم را تبرک کنم

حاج قاسم نه سردار دلهای ما بلکه برای مسلمانان تمام دنیا سردار دلها بود عرب‌های سوریه و لبنان سر تا پایش را غرق در بوسه می‌کردند و لباس‌هایش را برای تبریک به سر و چشمانشان می‌کشیدند.

تو هم چفیه‌ات را بده تا خودم را تبرک کنم / این مرد گویی از غیب خبر داشت

 دقایقی از اذان مغرب و عشاء گذشته که به مسجد جامع نیشابور می‌رسم. قرار است با جانبازی ملاقات کنم که ۸ ماه در مناطق تحت اشغال داعش در سوریه همراه حاج قاسم سلیمانی بوده و اصابت ترکش‌ به دستانش سبب بازگشتش به ایران می‌شود.

با نشانی‌ها که دارم خیلی زود محمد دیده‌بان را در شبستان مسجد جامع می‌بینم. مردی میانه‌سال، خنده‌رو و خوش‌صحبت که با اشتیاق در مورد خاطراتش با حاج قاسم سلیمانی در جنگ با داعش اینطور روایت می‌کند؛ در سال ۹۴ و ۹۶ که در سوریه بودم ۳ بار برای آزادی شهر بوکمال اقدام کردیم اما هر ۳ بار زیر آتش سنگین داعش مجبور به عقب‌نشینی شدیم بوکمال یکی از شهرهای استان دیرالزور از استان‌های‌ نفت‌خیز سوریه و هم مرز با کشور عراق و سوریه بود که شط فرات از وسط آن می‌گذشت.

زمستان سال ۹۶ بود که یک روز ساعت ۱۰ صبح حاج قاسم در پایگاهی واقع در ۴۰ کیلومتری بوکمال جلسه‌ای برگزار کرد و گفت: امروز تا ساعت ۴ بعد‌از‌ظهر بوکمال آزاد می‌شود من و چند نفر دیگر که در جلسه بودیم می‌خواستیم بگوییم آزادی بوکمال آسان نیست ما ۳ بار این راه را رفته‌ایم اما حاج قاسم با چنان اقتدار و صلابتی صحبت می‌کرد که دلمان قرص شد.

در همان جلسه سردار دلها هماهنگی‌های لازم با توپخانه، پهباد، هواپیما و گردان تکاور و پیاده را انجام داد یک ساعت بعد دقیقا ساعت ۱۱ عملیات را با حمله از زمین و هوا شروع کردیم. بعد از گذشت ۱۰ دقیقه موشک‌های داعشی چند تانک ما را منهدم کردند همان لحظه حاج‌قاسم با بیسیم به مسئول زرهی سوریه گفت دوباره چند تانک دیگر وارد عملیات کنید دستور حاج قاسم سریع اطاعت شد در نهایت همان روز ساعت ۳ بعدازظهر این عملیات با فرماندهی سردار سلیمانی پیروز و بعد از ۴ سال بوکمال برای همیشه از دست داعش آزاد شد. نتیجه عملیات همانی شد که سردار پیش‌بینی کرده بود.

بوکمال ۴ بعد‌از ظهر آزاد می‌شود

همزمان با آزادی شهر هلی‌کوپترهای آمریکا آمدند و فرماندهان داعش را فراری دادند. درون شط و میان نیزارها پر شده بود از جنازه داعشی‌ها، آزادی بوکمال آمریکایی‌ها را بسیار خشمگین کرد زیرا دستش از استخراج نفت چاه های این منطقه کوتاه شده بود.

این مدافع حرم دوباره خاطراتش را مرور می‌کند و می‌گوید: این مرد گویی از غیب خبر داشت اصلا از ابتدا آسمانی بود تحمل نبودنش سخت است، یادم می‌آید سال ۹۴ برای آمادگی قبل از عملیات آزادی شهر العیس، یکی از شهرهای حلب ۴ تانک را در شیار قرار داده بودیم من بالای تپه‌ای ایستاده بودم که دیدم حاج‌قاسم به همراه یک بسیجی سوار بر موتور به طرفم می‌آید به حدی از دیدن حاج‌قاسم خوشحال شدم که با عجله به استقابلشان رفتم اما حاج قاسم قبل از هر حرفی گفت تانک‌ها را از شیار بردارید. هم‌اینکه تانک‌ها را برداشتیم کمتر از ۵ دقیقه موشک‌های آمریکایی شیار را بمباران کردند. مستقیم همانجایی را هدف گرفته بودند که تانک‌ها قرار داشت. یک لحظه با خودم فکر کردم حاج قاسم از غیب خبر دارد.

 

اخلاص بی مثال حاج قاسم

این مدافع حرم بغض در گلو سرش را پایین می‌اندازد و می‌گوید: حاج قاسم همیشه یک چفیه مشکی بر گردن داشت یک روز یکی از نیروهای بسیجی با شرم و حیا گفت: سردار می‌شود چفیه خودتان را به من بدهید؟ حاج قاسم با لبخند پرسید: چرا پسرم؟ گفت: شما حاج قاسمی من یک نیروی عادی حاج قاسم چفیه‌اش را به طرف بسیجی گرفت و گفت پس تو هم چفیه‌ات را بده تا خودم را تبرک کنم.

دیده‌بان به اینجا که می‌رسد بی‌اختیار اشک‌هایش جاری می‌شود و می‌گوید: مثل حاج قاسم مادر نخواهد زایید رفتارش، شجاعت و اخلاصش بی‌مثال بودحاج قاسم نه برای ایران که برای مسلمانان همه دنیا سردار دلها بود عرب‌های سوریه و لبنان با دیدنش سر تا پایش را غرق بوسه می‌کردند و لباس‌هایش را برای تبرک به سر و چشمانشان می‌کشیدند. هر چه از تواضع سردار بگویم قطره‌ای است از اقیانوس.

حاج قاسم به زبان عربی کاملا تسلط داشت صحبت که می‌کرد مردم سوریه دور او را می‌گرفتند و سعی می‌کردند فاصله‌شان را با او کم کنند وقتی محافظ‌ها مردمی که دورش را گرفته بودند کنار می‌زدند حاج قاسم به محافظان می‌گفت: ما از مردمیم! این جانباز و برادر شهید در ادامه صحبت‌هایش اینطور روایت می‌کند: قبل از اینکه به سوریه بروم با خودم فکر می‌کردم محل فرماندهی و اسکان حاج‌قاسم دمشق است اما وقتی برای جنگ با داعش رفتم دیدم که سردار سلیمانی در نقطه صفر مرزی کنار بقیه مدافعان حرم است.

تاکید حاج قاسم بر حفظ مال مردم

حاج قاسم در تمامی جلسات از مدافعان حرم بسیار تشکر می‌کرد و همیشه به یک مسئله تاکید داشت: به وسایل مردم دست نزنید. اگر شب را در خانه‌ای ماندید و از وسایل آن خانه استفاده کردید حتما کفاره آن را بپردازید. در حالی‌که قانون جنگ اینگونه نیست اما حاج قاسم سفارش می‌کرد مال مردم، مال مردم است باید مراقبت کنید این همه تاکید آن هم برای خانه‌های خالی که مردم آن را ترک کرده و رفته بودند.

دیده‌بان آه سردی می‌کشد و ادامه می‌دهد: هر چه از ارادت و محبت مردم ما به حاج قاسم سلیمانی می‌بینید من چند برابر این عشق را در بین عرب‌ها دیدم او را عاشقانه ستایش می‌کردند و می‌گفتند تو برای ما امنیت و آرامش آورده‌ای، هنوز هم عکس حاج قاسم زینت‌بخش خانه‌ها و مغازه‌های سوریه و لبنان است.

منبع: خبرگزاری فارس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi