17 ارديبهشت 1403 / ۲۷ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 97705
یکشنبه 09 بهمن 1401 , 11:44
یکشنبه 09 بهمن 1401 , 11:44
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
وعده صادق و جنگ احزاب چه شباهت عجیبی؟!
حسین شریعتمداری
۱۴ وجه از مظلومیت امام صادق(ع)
سیدجواد هاشمی فشارکی
هرچه داریم از تو داریم ای....
جانباز ع. شاطریان
مراحل هشتگانه تبدیل شدن ایران به ابرقدرت
حجت الاسلام سید محمدحسین راجی
کابینه تناقضها و کلاهی که سرشان گذاشتند
سید محمدعماد اعرابی
ای نشسته صف اول
علیرضا ضابطی
امنیتِ خودبسنده و ماهواره ی همراه
سید مهدی حسینی
هنر رهبری شکستن قدرتهای بزرگ است
احمد رضا بهمنیار
به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
محمدحسین آزادی
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعهی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
هم خواهر شهید، هم دختر شهید
مریم عرفانیان
وقتی برادرم علی اصغر گفت: «فردا عازمم.» دلم هری ریخت.
فوری گفتم: «بابا که رفت و شهید شد، تو دیگه کجا میخوای بری؟ الان بیشتر از هر وقت دیگه بهت نیاز داریم. دیگه طاقت نداریم، دوری تو رو هم تحمل کنیم و...»
آنقدر گفتم که خودم خسته شدم؛ اما...
او بیهیچ کلامی فقط گوش میداد!
ساکت که شدم، خندید.
- مگه دلت نمیخواد هم خواهر شهید بشی و هم دختر شهید؟
با ناراحتی گفتم: «خدا نکنه.»
هر چه من و همسرم اصرار کردیم، فایدهای نداشت!
حرف حرفِ خودش بود: «فردا عازم هستم و البته به مادر چیزی نگی.»
***
کمی بعد، علی اصغر هم به پدر پیوست...
خاطرهای از شهید علی اصغر سمیعی
راوی: فاطمه سمیعی، خواهر شهید
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب