14 ارديبهشت 1403 / ۲۴ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 97796
سه شنبه 11 بهمن 1401 , 15:52
سه شنبه 11 بهمن 1401 , 15:52
هرچه داریم از تو داریم ای....
جانباز ع. شاطریان
مراحل هشت‌گانه تبدیل شدن ایران به ابرقدرت
حجت الاسلام سید محمدحسین راجی
کابینه تناقض‌ها و کلاهی که سرشان گذاشتند
سید محمدعماد اعرابی
ای نشسته صف اول
علیرضا ضابطی
امنیتِ خودبسنده و ماهواره ی همراه
سید مهدی حسینی
هنر رهبری شکستن قدرت‌های بزرگ است
احمد رضا بهمنیار
به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
محمدحسین آزادی
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعه‌ی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
هفت‌سر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
آمدی و با خودت آورده‌ای، «احسن‌التقویم» با «حسن الماب»
محمدی‌ست گل این چمن که عطر خوشش/ به یک کرشمه گرفته تمام دنیا را/ هوای سرد زمستان دگر نخواهد ماند/ به پرتوی که ز خورشید می‌رسد ما را/ خجسته باد قدوم همیشه سبز بهار/ که جان تازه دهد باغ و دشت و صحرا را ...
فاش نیوز - در آستانه سالگرد ورود حضرت امام خمینی، رهبر بی بدیل انقلاب شکوهمند اسلامی به میهن و آغاز جشن های پیروزی انقلاب در سراسر ایران و بلکه در اقصی نقاط دنیا، چند سروده خاطره‌انگیز که در سال های مختلف و به همین مناسبت سروده شده تقدیم قدوم امام عزیز می گردد.
قدم نهاد در این باغ گل تماشا را
نوید می‌دهد این گل بهار زیبا را
محمدی‌ست گل این چمن که عطر خوشش
به یک کرشمه گرفته تمام دنیا را
هوای سرد زمستان دگر نخواهد ماند
به پرتوی که ز خورشید می‌رسد ما را
خجسته باد قدوم همیشه سبز بهار
که جان تازه دهد باغ و دشت و صحرا را
به آب دیده بشویید راه را که نسیم
پیام روشنی آورد نسل فردا را
چراغ لاله برافروختند منتظران
فرودگاه و مسیر بهشت زهرا را
امام صبح برای نماز قامت بست
قیامتی‌ست بین سرزمین معنا را
طلوع فجر امید است و صبح پیروزی
سرای یاد شهیدان کنید دل‌ها را
-----------------
گذشت فصل زمستان و نوبهار آمد
رسید مژده به یاران که آن نگار آمد
سپیده سر زد و خورشید شد جهان‌افروز
که روز روشن ما بعد شام تار آمد
بگو به اهل ولایت که چشمتان روشن
امیر لشکر خورشید شب‌شکار آمد
فرشته سیرتی از جنس آرزوهامان
و آن یگانه‌ترین مرد روزگار آمد
شکست قفل و کلون تمام زندان‌ها
به دست او که به این عرصه سربه‌دار آمد
چمن به خون شقایق هنوز رنگین بود
که سرو خوش قد و بالای این دیار آمد
گرفت پرچم سبز و سفید و خونین را
به اوج قله ایمان و افتخار آمد
امام صبح ردای محمدی(ص) بر دوش
برای تسلیت باغ داغ‌دار آمد
زمینه‌ساز ظهور شکوفه گشت بهار
نهال سبزی و آزادگی به بار آمد
-----------------------------------
فریاد می زد درد را یک مرد یعنی تو
رعدی که می غرید و طوفان کرد یعنی تو
هر کس خدا ا می شناسد آشنا با توست
ای آشنای هرچه اهل درد یعنی تو
خورشید عبا بردوش و عمامه به سر آمد
شب را به پای صبح قربان کرد یعنی تو
از روشنایی ها پیام آوردی ای خورشید
پیغمبر این عصر تار و سرد یعنی تو
ای روی تو بدر منیر نیمه خرداد
ماهی که شب را تا سحر آورد یعنی تو
---------------------------------------------
ای دو چشمت هر یکی یک آفتاب
ابروانت بیتی از یک شعر ناب
دست‌هایت عالمی در سایبان
قد و بالایش عمود انقلاب
آمدی و با خودت آورده‌ای
«احسن‌التقویم» با «حسن الماب»
عشق را با خود جهانی کرده‌ای
تالی پیغمبری و بوتراب
همچو جدت ساقی کوثر علی
آب دادی تشنگان را آب‌آب
در جواب آیه «امن یجیب»
آمدی و خلق را کردی مجاب
هرچه داریم از تو داریم ای امام
از تو ای احیاگر اسلام ناب
--------------------
چو صبح در پی شب پرغرور می‌آمد
هوای عاشقی از راه دور می‌آمد
شنیده بود که می‌کاهد انتظار مرا
سوار توسن رهوار نور می‌آمد
ز پشت کوه فراق آفتاب عالم‌تاب
به سردخانه بس سوت‌وکور می‌آمد
شکوه قامت آن سرو سبز و خوش‌سیما
به‌سادگی و صفای ظهور می‌آمد
گلوی باغ پر از بغض ناشکیبی بود
ولی نسیم بهاری صبور می‌آمد
و مثنوی بلند قدش چه شیوا بود
دو چشم زیبا با آن چه جور می‌آمد
دلیل روشن بودن مجال سبز سرود
مفسر سور عشق و شور می‌آمد
به دست حادثه تقویم‌ها ورق می‌خورد
کسی که داشت خیال عبور می‌آمد
|| بهروز ساقی
نظری بگذارید
