چهارشنبه 26 بهمن 1401 , 10:26
همزمان با سفر رئیسجمهور ایران به پکن
نگرانی آمریکا و جریان غربگرا از گسترش روابط ایران و چین
ارتقای همکاریهای راهبردی ایران و چین کابوس بزرگ آمریکا و پادوهای داخلی آن
در حالیکه رسانههای مختلف منطقهای و بینالمللی به اهمیت راهبردی سفر آیتالله رئیسی به چین و گسترش تعاملات راهبردی با این کشور اذعان دارند، آمریکا و نیز امتداد داخلی آن آشفتگی خود را از ارتقاء روابط و مناسبات میان ایران و چین بیرون ریختند. ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در کنفرانس خبری درخصوص سفر آیتالله «سیدابراهیم رئیسی» رئیسجمهور ایران به چین واکنش نشان داد. وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه ایران و چین به عنوان تشکیل یک جبهه مشترک علیه ایالات متحده هستند، گفت: «بحث در مورد موضوع این نشست را به این کشورها واگذار میکنم. هر کشوری باید ماهیت رابطه خود با جمهوری خلق چین را تعیین کند. اما وقتی صحبت از ایران به میان میآید، ما فکر میکنیم که مهم است که بقیه جهان باید کاملاً این مسئله را شفافسازی کند که پیشرفتهای هستهای ایران، تلاشهای این کشور برای صدور تروریسم و نفوذ بد در سراسر منطقه و احتمالاً فراتر از آن، چیزی نیست که هیچ کشوری باید تحمل کند و مطمئناً از چنین چیزی حمایت نخواهند کرد.»
شبکه نیابتی دشمن در داخل نیز طی همپوشانی با نظام سلطه، از گسترش روابط راهبردی میان ایران و چین عصبانی است. روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «چشمانداز مبهم ارتباط با چین» نوشت: «سفر رئیسجمهوری ایران به چین با توجه به فضای خاص ارتباطی که طی ماههای اخیر در روابط میان دو کشور جریان دارد، همراه با پرسشهای فراوانی است. بسیاری میخواهند بدانند، چه دستاوردهایی قرار است از دل این سفر استخراج شود؟ در شرایطی که دولت سیزدهم حساب زیادی روی توسعه مناسبات ارتباطی با چین باز کرده بود، سفر اخیر رئیسجمهوری چین به کشورهای حاشیه خلیجفارس و رویکردی که درخصوص ایران در پیش گرفته شد با انتقادات فراوانی در داخل کشور مواجه شد...هنوز جزئیات دقیقی از این قرارداد در اختیار تحلیلگران قرار نگرفته است. ابراهیم رئیسی هم تلاش میکند با توجه به مشکلات اقتصادی ایران و نیازی که کشور به جذب سرمایههای خارجی دارد، این قرارداد را احیا کند و زمینه را برای ورود چینیها به حوزههای زیرساختی ایران فراهم سازد. برخی زمزمهها هم شنیده میشود که قرارداد ۲۵ ساله چینیها با ایران از نوع قراردادهای نازل است. بهطور کلی ایران باید تلاش کند تعادل را در حوزه سیاست خارجی خود همواره ایجاد کند و موازنهای را میان غرب و شرق در این زمینه شکل دهد تا بتواند منافع حداکثری از ارتباط با کشورهای مختلف برداشت کند.»
توصیه بزک گران آمریکا و پادوهای دشمن به تعادل در سیاست خارجی طنزی تلخ است. مدعیان اصلاحات ـ اعتدال سیاست خارجی را به آمریکا و اروپا منحصر کردند و با اعتماد به دشمن و شرطی سازی اقتصاد در جهت افزایش لطمات تحریم، خسارتهای سنگین به کشور زدند که باید پاسخگوی آن باشند. روزنامه هم میهن نیز در مطلبی با عنوان «نگاه دوباره به شرق» نوشت: «سفر رئیسدولت سیزدهم به پکن، آن هم در شرایطی که ایران به دلیل تحریمها از سویی و از سوی دیگر به دلیل اعتراضات اخیر مورد تحریمهای بیشتری قرار گرفته، نشاندهنده این است که تهران به دنبال حامی قدرتمندی است. اما این حامی آذرماه امسال با حضور در اجلاس سران شورای همکاری کشورهای خلیجفارس در ریاض، بیانیه کشورهای عربی که علیه منافع تهران بود را امضا کرد...طبیعی است که مشکل ما این نیست که چینیها تا چهاندازه میتوانند به ایران کمک کنند، مشکل ما این است که ایران تحریم است و مشکلات متعددی از جمله نقل و انتقال مالی دارد، بنابراین چین تلاش میکند منافع کشورش به دلیل ارتباط با ایران به خطر نیفتد. سطح روابط چین با آمریکا، با ایران قابلمقایسه نیست.»
روزنامه آرمان ملی هم در مطلبی با عنوان «چین وجه المصالحه نمیشود» نوشت: «چینیها آنگونه که ایران انتظار دارد که نیازهای ایران را برطرف کند، اقدام نمیکنند. چین خود را برای ایران در برابر غرب قرار نمیدهد و این دیدگاه همیشه در نگاه چین نسبت به ایران ساری و جاری بوده است. چینیها هدفگذاریهای ویژهای کردهاند تا به پیشرفتهایی برسند و یک نقطه اوجی را برای خود در نظر گرفتهاند تا به اقتصاد اول دنیا تبدیل شوند و در حال حاضر هم اقتصاد چین اقتصاد دوم دنیاست و در ابعاد مختلف تلاش دارند خود را به قدرت دوم دنیا تبدیل کنند. از این رو چین توسعه خود را در گرو کشور دیگری قرار نمیدهد. کشورها همیشه منافع ملی خود را در نظر دارند. از این رو جمهوری اسلامی نیز باید خواستههای خود را منطبق با آنچه چین به دنبال آن است، تنظیم کند؛ در این صورت در توسعه روابط خود با چین با مشکلاتی روبهرو نخواهد شد. اگر ایران انتظار داشته باشد که چین خود را وجهالمصالحه برای ما در برابر غرب قرار دهد، همکاری ایران با چین تعمیق نخواهد یافت.»
اذعان مقامات غربی به «انتقال محور قدرت جهان از غرب به شرق»
در تحلیل ماهیت نگرانی و هراس مشترک آمریکا و مدعیان اصلاحات از ارتقاء همکاریهای ایران و چین، لازم به یادآوری است که مقامات غربی بسیاری طی چند سال اخیر، «انتقال محور قدرت جهان از غرب به شرق» را به عنوان خبر اعلام کردهاند:
ارتقاء راهبردی مناسبات ایران و چین برای غرب و نوچههای آن در داخل یک کابوس بزرگ است. سیاستمداران غربی در این سالها درباره انتقال محور قدرت جهانی از غرب به شرق خبر میدادند، اکنون عضویت ایران در پیمان شانگهای و اجرای سند جامع همکاری ایران و چین، یک عامل و متغیر اساسی در تسریع این موضوع است. به این موارد دقت کنید؛
- نیکولا سارکوزی رئیسجمهور اسبق فرانسه: «محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچ وجه مسلط نیستیم. روی کارآمدن فردی مانند ترامپ که باور کردنی نبود، نشانه وخامت شرایط غرب بود، نه علت آن».
- جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: «تحلیلگران از مدتها پیش درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفتهاند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است. شیوع بیماری کرونا، نقطه عطفی برای تغییر توازن قدرت از غرب به شرق است».
- ولفگانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ: «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. بازیگران غیرغربی، امور بینالمللی را شکل میدهند. برخی از اساسیترین ارکان غرب و نظم جهانی تضعیف شده».
- ویلیام برنز رئیسسازمان سیا: «در صحنه بینالمللی که بیش از پیش پیچیده و رقابتی شده، رویکرد چین، بزرگترین چالش ژئوپولیتیک آمریکاست... روسیه و ایران، دیگر تهدیدهای بزرگ امنیتی هستند... آمریکا باید برای مقابله با تهدیدهای ایران، راهبردی فراتر از مسئله هستهای داشته باشد».
گرا دهندگان تحریم نظارهگر تشکیل قطب قدرتمند ضد تحریم میان ایران، چین و روسیه
در چنین فضایی، حملات رسانهای نیابتی مدعیان اصلاحات به روابط ایران و چین در شرایطی است که این طیف گرای تحریمهای فلجکننده را به دشمن داد تا راه تنفس اقتصاد ایران را ببندد و ایران اسلامی را زمین بزند اما اکنون نظاره گر تشکیل قطب قدرتمند ضد تحریم میان ایران، چین و روسیه است. فقدان سفیر در چین به مدت 5 ماه در دولت مدعیان اصلاحات ـ اعتدال و کوتاهی در انعقاد قراردادهای راهبردی با چین و روسیه و اعتماد و امیدواری به آمریکای عهدشکن حتی پس از خیانت چند باره در برجام بر همین مبنا قابل بررسی است.
اعتراف تلخ اصلاحطلب فراری، اکبر گنجی از این قرار بود؛ «ما کارمندان رسمی پروپاگاندای دولت ترامپ، جانسون، نتانیاهو و بن سلمان هستیم. گمان باطل نکنیدکه مامخالف سیاسی و مدافع حقوق بشر هستیم. وظیفه ما وحشت افکنی است. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریمها نتوانست انجام دهد، ما موظفیم با کرونا هراسی انجام دهیم».
چین مشتری جدید پهپادهای ایرانی!
ماجرا آنجا قابل تأملتر میشود که بدانیم چین به ایران سفارش پهپاد هم داده است. تلویزیون اوکراین اعلام کرد: بعد از روسیه، چین نیز قصد دارد از تولیدات نظامی ایران استفاده کند و سفارش پانزده هزار پهپاد به ایران داده است.
به این ترتیب، نگرانی، خشم فزاینده، تخریب و سنگاندازی آمریکا و جریان غربگرا در داخل نسبت به تعاملات راهبردی ایران و چین حاکی از دستپاچگی و عصبانیت آنهاست زیرا به روشنی میدانند تعمیق روابط ایران و چین، منتهی به دفع تهدیدهای مشترک میشود و نیز موفقیت ایران در ایجاد مقاومت منطقهای، ابعاد فرامنطقهای پیدا خواهد کرد، در این صورت کارشکنی و دست درازی غرب قطع خواهد شد.