جمعه 22 ارديبهشت 1402 , 11:40
برای رویاهایی که منتظراند!
برای رویاهایی که منتظراند به دست ما محقق شوند، در فرصتی که برای بودن داریم، با تمام توانایی ها و ضعف ها زندگی کنیم؛ ما شاهکار زندگی خود هستم.
ما با این باور به دنیا آمده ایم که همه چیز ممکن است؛
این باور را از خودمان نگیریم.
به عقب نگاه کنیم، ببینیم چقدر از راه را طی کرده ایم.
افکار فقیرانه و منحط را از ذهنمان دور کنیم، این افکار زندگی برایمان سخت دشوار خواهد کرد.
باید با توکل به خدا برخاست و حرکت کرد.
قدمهای بزرگ برای زندگی است که ما را می سازد.
قوی و امیدوار حرکت کنیم به بهترین هایی که در انتظار ماست می رسیم.
****
برای رویاهایی که منتظراند به دست ما محقق شوند، در فرصتی که برای بودن داریم، با تمام توانایی ها و ضعف ها زندگی کنیم؛ ما شاهکار زندگی خود هستم.
کافیست لحظات گذشته را رها کنیم و برای ثانیه های حال و آینده، با توکل به خدا، بکوشیم.
ما فقط یکبار فرصت زندگی کردن در این دنیا را داریم.
***
کاش روزی فرا رسد با هم رویِ بال های انسانیت سوار شویم و تمامِ شهر را بگردیم و همه گل های زیبای محبت را تقدیم عابرانِ غمگین و سر به زیرِ پیادهروها کنیم.
دستانِ هم را بگیریم و خیابان ها را قدم بزنیم و لب های خسته و ماتم گرفته دیگران را کمی بخندانیم.
عطرِ لطافتِ انصاف را به قلب و نگاهِ آدم هایِ بی انصاف بپاشیم و حالِ شهر را بهتر کنیم.
آفتاب را به زیرِ سقفِ خانه ها ببریم و کنار تمامِ خیابان ها درخت هایِ پر از شکوفه بکاریم.
با باران و زمین و طبیعت آشتی کنیم، به دیوارهای کهنه، رنگ شادی بپاشیم و کنارِ تمامِ پنجره ها گلدانِ شمعدانی بچینیم؛
دستمال برداریم و آسمانِ شهر را گردگیری کنیم؛
تا همه جا به رنگ خدا شود.
***
ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﻬﺮ ﻧﮑنیم؛ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ کسی را ﻧﻤﯽﮐﺸد.
و ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ؛ ﻭﻟﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎ...
ﺍﮐﻨﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻔس هاﯼ ﺁﺧﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﮐﺸﺪ.
ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮔﻠﻪ ﻭ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﺳﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻧ ﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿمان ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾم:
ﮐﺴﺎﻧﯿ ﮑﻪ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯿ ﻬﺎ ﯾﺎﺭﯾمان ﮐﺮﺩﻧﺪ،
ﮐﺴﺎﻧﯿ ﮑﻪ ﺩﺭﺳﺨﺘﯿ ﻬﺎ ﺭﻫﺎﯾمان ﮐﺮﺩﻧﺪ،
ﮐﺴﺎﻧﯿ ﮑﻪ ﺩﺭﺳﺨﺘﯿ ﻬﺎﮔﺮﻓﺘﺎﺭمان ﮐﺮﺩﻧﺪ!
***
من همان طلبکاری هستم که امشب با دست خالی از تو میخواهم آنچه را در دلم برای تو خالص کردهام
ای بیناترین بیننده
میخواهم امشب با دلم قضاوتم کنی
با لطفت حکم کنی، ببخشی، عطا کنی
***
دلنوشته شب قدر، حقیقتی فوق زمان و مکان است که اگر آن را درک کنیم، به اندازۀ هزار ماه در حرکت صعودی و عروجمان پیش خواهیم رفت.
اگر میخواهیم شب قدر را درک کنیم، باید از سنگینی ماده برهیم؛ از گِل زمین جدا شویم تا آن حقیقت آسمانی را ببینیم.
باید نورانی شویم تا بتوانیم با نور محض، رابطه برقرار کنیم.
***