شنبه 20 خرداد 1402 , 09:35
به رسم همدلی و در واکنش به یادداشت دردمندانه یک دوست همرزم
به راستی شایسته نیست «حرمت و احترام» مردم چنین سرزمین با فرهنگ و تمدن درخشان و غنی، از رهگذر کشف حجاب و گشتن بدون حجاب حداقلی و پارتی های دستهجمعی ...
فاش نیوز - با اهداء شایسته ترین سلام و احترام به دوست عزیز و هم استانی پیشین، جناب فریدون نوروزی، عزیز دل برادر؛
مطلب کوتاه و گویا و بسیار زیبایتان را خواندم و لذت بردم؛ هم حال و هوای روستایم را در ذهن زنده کرد و هم سرشار از نکات مهم جامعهشناختی بود.
- مهاجرت از روستا به تهران
- تبدیل زمین کشاورزی به ویلا
- مصرف بالای آب و ایجاد مشکلات متعدد برای بومیان
- ...
کاش متولیان امور فرهنگی زودتر از تعطیلات تاریخ بر گردند و در مورد سرزمینی که پژواک آوازه و نقش بنیادین مردمان غیور، دیندار، و سربلند آن در لیست بیانتهای افتخارات ایران و اسلام هرگز از یاد آزاداندیشان جهان نخواهد رفت؛ موارد ذیل را به یاد برخی از ازدماغ فیل افتادگان! بیاورند:
1. تاریخ عنوان تشکیل دهندگان اولین دولت شیعی در ایران را به نام آنها ثبت کرده؛
2. نقش لشگر پیروز 25 کربلا در هشت سال دفاع پرغرور هشت ساله؛ و حفظ حکومت شیعی در عصر حاضر؛
3. شهید سیدمجتبی علمدار و سایر شهدای پرشمار این خطه که همراه با سایر همرزمان صلا در دادند که ما می رویم تا به اسلام عمل شود و جانبازان عزیز؛ سربلند و صبور آن؛
4. تاریخ طبرستان و نامهی تنسر (افتخار تاریخ اندیشهی سیاسی در جهان / متنی زردشتی خطاب به حاکم طبرستان ...)؛
5. ... در سال 606 ه.ق روزی در آمل به "رسته ی صحافان" مرا گذر افتاد. از دکانی کتابی بر داشتم و رساله ...؛
6. ...
به راستی شایسته نیست «حرمت و احترام» مردم چنین سرزمین با فرهنگ و تمدن درخشان و غنی، از رهگذر کشف حجاب و گشتن بدون حجاب حداقلی و پارتی های دستهجمعی خدشهدار شود! آگاهی از «آزردن دل اهالی مظلوم روستایی که به شهدایش می بالد و به علت رودربایستی، فقط مجبور به تحمل و خون دل خوردن هستند» هر پژوهشگری را به تکاپو وامیدارد تا حداقل در حد وسع واکنش نشان دهد...
آن هم در مورد قطعه ای از سرزمین ایران سربلند؛ که سخنگوی وجدان ایرانی، فردوسی بزرگ اینگونه توصیف کرده:
که مازندران شهر ما یاد باد
همیشه برو بومش آباد باد
که در بوستانش همیشه گل است
به کوه اندرون لاله و سنبل است
هوا خوشگوار و زمین پرنگار
نه گرم و نه سرد و همیشه بهار
نوازنده بلبل به باغ اندرون
گرازنده آهو به راغ اندرون
همیشه بیاساید از خفت و خوی
همه ساله هرجای رنگست و بوی
گلابست گویی به جویش روان
همی شاد گردد ز بویش روان
دی و بهمن و آذر و فرودین
همیشه پر از لاله بینی زمین
همه ساله خندان لب جویبار
به هر جای باز شکاری به کار
سراسر همه کشور آراسته
ز دیبا و دینار وز خواسته
آیا درست است که حتی بخش اندکی از این گوهر ناب، تبدیل به مکانی امن برای تعیشات لاابالی گرایانه شود؟ حاشا و کلا!
...
با پوزش از اطالهی کلام و تصدیع اوقات.
|| دکتر سیدمهدی حسینی
ولی مردم به برکت فضای مجازی اگاهی زیادی پیدا کردند،
وقتی فرزندان مسئولان . مثلا الگوهای اسلامی ،با ربودن جیب ملت در کشورهای غیر اسلامی در حال زندگی معمولی و تفریح هستند، نمی توان به مردم ایران دستور داد که مثل مردمان 100 سال پیش زندگی کنند و شادی نکنند
روستاهای توریستی با مردم روشفکر، ابادترند
ممنون از حسن نظر حضرتعالی؛
دقیقا« مردم به برکت فضای مجازی اگاهی زیادی پیدا کردند»؛ اما بخش اعظمی از این نوع آگاهی شامل اطلاعات پالایش نشده ومازداد است که برای نوبالغان فکری و نابالغان جسمی ( فرزندان عزیز ایرانِ همواره سربلند که زیر هجده سال سن دارند و خیال سفر به آندلس را در سر می پرورانند!) بدتر از زهر هلایل است. آیا غیر از اینه؟
همگی فرزندان همین مردم هستند ...
نتییجه این شده که «باید مردم روستا در سواحل مازندران» که اتفاقا به استناد میراث فرهنگی بی نظیر از جمله موسیقی فولکوریک و داستان و اسطوره ها از شاد ترین مردمان جهان هستند!!! باید مطابق با خواست عده ای از خود راضی زندگی کنند؛ و در مشاهده ی حریم و حیا شکنی! دم بر نیاورند ...
آیا « هتک حرمت سپیدمویان روستا؛ که در تمام عمر به حجب و حیا شهره بوده اند و به آن افتخار می کنند و ایراد به ساکنین روستایی که تنها منبع درآمدش[ان] از راه کشاورزی و حیوانات اهلی است در مورد نگه داری گوسفند، الاغ و سایر حیوانات» از سوی افرادی که به نظر می رسد اطلاعی از نقش بی بدیل این استان زرخیز در اقتصاد ایران و در اعتلای نام ایران اسلامی در جهان ؛ ندارند درست است؟؟؟
پر واضح است که نباید « مثل مردمان 100 سال پیش» زندگی کرد و باید بر طبل شادانه کوبید! اما مطابق با فرهنگ خودی و خصال خویشتن!
در مورد بحث بسیار مهم توریسم و « روستاهای توریستی» و آبادی حاصل از آن؛ هم نظر هستیم!
اما به شهادت تاریخ و منابع بسیار مستند و مستدل مردمان مازندران گل سرسبد روشنفکری به معنای درست علمی و دینی آن هستند ...؛
اما اگر احیانا منظورتان از کاربرد واژه ی روشنفکر ؛ جریان روشنفکری یا آن چیزی که در حوزه ی اندیشه ی سیاسی؛ غالبا با مقاله ی «در پاسخ به پرسش از روشن نگری چیست؟ نوشته ی ایمانوئل کانت» شناخته می شود؛ باشد، خدمت دوست عزیزم عارضم که بسیاری از اندیشه ورزان غربی نیز به آن؛ نقدهای بنیادین وارد کرده اند! صدای افتادن این تشت؛ چنان در گوش آزاد اندیشان جهان طنین انداز است که بقول برخی از سیاسیون علی برکت الله!!!
با سپاس بیکران از باز خورد و به امید دیدار مجدد
ایام بکام
و با سپاس از دوستان پرتلاش فاش نیوز