شناسه خبر : 102984
دوشنبه 30 مرداد 1402 , 11:18
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نقد یک فیلم؛

«ارتفاع پست»، تحریف تاریخ در پرونده هواپیما‌ربایی

آری؛ ارتفاع حاتمی‌کیا خیلی پست بود و ارتفاع بزرگترین و حساس‌ترین عملیات پیروزمندانه هواپیما‌ربایی که برای جهانیان هم عجیب بود، خیلی بلند بود؛ بلند بلند بلند...

فاش نیوز - ابراهیم حاتمی‌کیا یک ماجرای کاملا حقیقی و واقعی را در فیلم ارتفاع پست به نمایش گذاشت. واقعیت ربایش یک هواپیمای مسافری ایرانی؛ با این تفاوت که هنوز کسی نمی داند تمام آنچه در این فیلم سینمایی به نمایش گذاشته شد کاملا برعکس حقیقت بود.
کسی نمی داند آن پاسدار که جلوی درب اتاق خلبان مقاومت کرد 27 جراحت ناشی از گلوله و چاقو برداشت و تا مرز شهادت پیش رفت؛ ولی مقاومت کرد.
کسی نمی داند آن پاسدار در پرونده دادگاه آن قسمت که حق الناس و حق خودش بود را به هواپیما ربا بخشید.
کسی نمی داند آن پاسدار گمنام هنوز هست و هنوز خاطرات آن روز را چون گنجینه اسراری با خود به‌همراه دارد.
دوستی تعریف می کرد که وقتی گلوله ها و چاقو ها تقریبا او را تا مرز شهادت برد، جلوی کاک‌بیت یا همان کابین خلبان بین هوشیاری و بی‌هوش‌شدن حضرت امام خمینی را می دید که نظاره اش می کرد.
کسی نمی داند اکثر دیالوگ ها و مونولوگ های فیلم ارتفاع پست، کاملا برعکس واقعیت بوده است.
آری؛ ارتفاع حاتمی‌کیا خیلی پست بود و ارتفاع بزرگترین و حساس‌ترین عملیات پیروزمندانه هواپیما‌ربایی که برای جهانیان هم عجیب بود، خیلی بلند بود؛ بلند بلند بلند...

حاتمی‌کیا از زاویه‌ی آه و ناله هواپیماربا و فرزند فلج یا دارای مشکل جسمی هواپیما‌ربا یک پاسدار کاملا لجوج و سرتاسر عقده را نشان می دهد و دختری که وسط هواپیما می‌خواهد برقصد و می‌رقصد و پسری که شلاق خورده؛ چون شرب خمر داشته و همه‌ی اینها دقیقا حقیقت ارتفاع پست است.
ارتفاع پست حاتمی‌کیا چیزی از حقیقت کم ندارد و واقعا به مثابه نامش، پست پست است و ارتفاع آن عملیات آن پاسدار گمنام امام زمان خیلی بلند بود! بلند بلند بلند....
کسی چه می داند، شاید اجر آن پاسدار گمنام با این نگاه ظالمانه سینمایی دوچندان شد.
نویسنده در دهه هشتاد با فردی دیدار کرد که منشی صحنه‌ی ارتفاع پست بود. می گفت چند ماه تلاش کردم تا آن سکانس ماندگار تولید شود. لاک‌پشتی را تربیت کردم تا به محض رسیدن لاستیک خودروی در حال حرکت به سر او، بلافاصله در لاک خود فرو رود؛ و این یکی از جلوه های نمایش بصری ارتفاع پست بود.
کاش حاتمی‌کیا به اندازه همین کارکردن روی لاک‌پشت، حرف‌های واقعی آن پاسدار واقعی را می شنید و بعد فیلم را می ساخت.
نویسنده‌ی این یادداشت در دوران جنگ سوریه با یک پاسدار گمنام دیگر در یک پرواز بیروت به تهران حرف می زد. پاسدار دیگری که در حال حفاظت از پرواز و در آسمان بود. او گفت در حوزه‌ی تولیدات هنری دو ظلم بزرگ به ما شد؛ یکی آسمان من و دیگری ارتفاع پست ......شاید در یادداشتی دیگر از مجموعه نمایشی آسمان من حرف بزنیم؛ مجموعه ای که در آن پاسداران سپاه حفاظت هواپیمایی کشور زندگی مجلل و مرفه و متفاوتی دارند. خودروی شاسی بلند و خانه‌ی مجلل....کسی چه می داند، همین چند وقت پیش وقتی دیدم یک راننده‌خودروی مسافرکش، بسیار نورانی و مودب است، گفتم: پاسداری؟ گفت: از کجا فهمیدی؟! او بازنشسته‌ی سپاه حفاظت هواپیمایی کشور بود که برای نان حلال همچنان کار می کرد.
درود بر پاسداران گمنام و شهدای سپاه حفاظت هواپیمایی کشور.

|| عباس

اینستاگرام
برادر من که فیلم ارتفاع پست را نقد فرمودید و درست فرمودید ، این فیلم یک داستان واقعی بود و حاتمی‌ کیا آن را به تصویر کشید ، اما هر آنچه فرمودید تحریف شده نبود. بنده عاشق سینه چاک حاتمی کیا نیستم ، در سال گذشته که یکی از دوستان در همین سایت از فیلم آژانس شیشه‌ای تجلیل می‌کرد و همه دوستان و مخاطبان این فیلم را بهترین فیلم حاتمی می‌دانند ، بنده کامنتی گذاشتم و از این فیلم به شدت انتقاد کردم ، که چرا حاتمی کیا در این فیلم نقش فاطمه ، همسر حاج کاظم رو سفید نشان داده و نقش نرگس ، همسر عباس را خاکستری نشان داده ، در حالیکه همسران جانبازان وفادارترین یاران جانبازان تا لحظه حیاتشان هستند و خاتمی کیا در این فیلم به همسران جانبازان جفا کرد.
در فیلم ارتفاع پست گذشته از همه نقش خود قاسم هواپیما ربا را نقد نکردید ، چون قاسم اصلاً و ابداً انگیزه سیاسی نداشت و صرفا" از روی فقر اقتصادی و بیکاری ، خودش و خانواده‌اش را می‌خواست ببرد به هر کشوری ، که بتواند در آن کشور شغل پیدا کند و خانواده‌اش را تامین کند. حالا شما محافظ هواپیما ستایش می‌کنید حق دارید ، چون قاسم این مامور را خلع سلاح کرد و سلاح برای یک مامور، حکم ناموس او را دارد و حق داشت تا پای جان از وظیفه‌اش دفاع کند. کار این محافظ مشروع و مشروع بود هر چند کمی خشن ، اما قاسم به خاطر همین کار حکم اعدام گرفت. قاسم مانند جباری که نام کوچکش را به یاد ندارم نبود ، که از روی شکم سیری بر خلاف قاسم ، یکی از خدمه هواپیمای مسافری و شاغل هما بود ، که با مهمات منفجره و با تهدید هواپیما را چندین سال پیش به سرزمین‌های اشغالی ، یعنی اسرائیل برد و در آنجا تسلیم شد ، پس از آن مدتی حبس گرفت و پس از آن پناهندگی گرفت.
اما قاسم زیر حکم اعدام با نمایش فیلم ارتفاع پست و بازخورد آن در جامعه ، حکم اعدامش تعلیق شد و اکنون از سرنوشتش خبری نداریم که اصلاً اکنون زنده است یا خیر ، اما چه خوب است یک ماجرا یا فیلم را نقد می‌کنیم ، زیر بم موضوع رو ببینیم و با عینک بدبینی ننشینیم و فقط ایراد بگیریم ، بالاخره همین فیلم به یک نفر زندگی بخشید و از طرف دیگر به قول خودتان یک نفر دیگر را تا مرز شهادت برد ، در کل قضایا آدم باید بدون تعصب به نقد یک فیلم بنشیند تا تمام ماجرا را دریابد ، یک انسان در شرایط تحت فشار خانواده اش شاید اشتباهات بزرگی مرتکب شود و پس از آن به شدت نادم و پشیمان شود و دادن یک فرصت زندگی برای جبران کار کمی نیست ...!
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi