شنبه 03 مرداد 1394 , 15:18
غفلت از درمان
جانباز 70 درصد- مهمترین ساختاری که بنیاد با ارائه بیمه تکمیلی گسترده از مسئولیتی مهم شانه خالی کرد و خود را به ظاهر رهانید، ساختار بهداشت و درمان بود. بنیاد با این عمل، عواقب ضایعات و صدمات ثانویه وارده به جانبازان با درصد بالای از کارافتادگی را که حاصل ندانم کاری و برخورد های غیرکارشناسانه و غیر تخصصی در مراکز درمانی بود را متوجه دیگران نمود.
در حالیکه دیگر کشورها که جنگ های جهانی را در چنته تجربیات خود داشتند، برای مصدومین، مجروحین ومعلولین جنگی خود، مجتمع های بهداشتی درمانی و کلینیک های تخصصی مربوطه را ایجاد کردند تا در این مجتمع ها، علاوه بر درمان، توانبخشی، آموزش های پیشگیرانه و مراقبت از خود که توسط متخصصین و کارشناسان پرستاری انجام می یابد، افراد و مجروحین و مصدومین قدیمی تر نیز تجربیات و آموزه های خود را جهت بازسازی روحی و روانی به افراد جدید منتقل نمایند.
خلاصه این غفلت (یعنی واگذاری امر بهداشت و درمان جانبازان به دیگران بدون نظارت و پشتیبانی بنیاد)که بچه های جانباز هنوز از این ناحیه هزینه های جانی ومالی متعددی پرداخت می کنند، علیرغم دیرشدگی، باید متوقف و با عزمی ملی و جدی به مسیر اصلی و تجربه شده بازگردانده شود. دردناک آنکه با سیستم فعلی جانباز و خانواده شهید نه تنها رضایتمندی مطلوب از درمان ندارند بلکه به هزینه های مالی که از جیب خود نموده اند نیز دست پیدا نمی کنند. گفتنی است که تنها بهداشت و درمان استان تهران مبلغ 4 میلیارد تومان به ایثارگران بدهکار است.
دوستان عزیز چه انتظاری از وزیر بهداشت و درمان دارید در حالیکه ایشان جزو وزیران هزار میلیارد تومنی دارای سرمایه شخصی هست و بهیچوجه از درد دلهای مردم محروم خبر ندارند واضح است اینگونه افراد با ثروتهای هزار میلیارد تومنی در کنار جانبازانی زندگی میکنند که برای صد هزار تومن هزینه دارو متحمل درد و رنج شدید میشوند تا از جانب حق تعالی گشایشی شود و از راه بی گمان و از پشت پرده های غیب هزینه درمانشان فراهم شود.
اینطور وزیران هزار میلیاردی کجا از درد و رنج خانواده جانبازان اعصاب و روان مطلع میشوند که مجبورند مرد خانه را با وجود حملات عصبی و غیر قابل کنترل پوشش دهند و خودشان دچار انواع ناراحتی اعصاب و اضطراب از خشونت نا خواسته هستند. اینطور وزیران هزاران میلیاردی شب و روز دنبال خرج کردن ثروت هزار میلیاردی در کنار خانواده در بهترین مناطق دنیا هستند زیرا ثروتمند شدند تا ثروت باد آورده را صرف لذت و خوش گذرانی کنند!!!
دولت مکلف است (100 %) هزینه های درمانی مربوط به ایثارگران بازنشسته و شاغل در دستگاههای اجرائی و افراد تحت تکفل آنها اعم از خدمات درمان و بیمه تکمیلی را توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران پرداخت نماید .
معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور (سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشورکنونی )مکلف است اعتبار مورد نیاز را از سرجمع اعتبارات دستگاههای اجرائی و صندوقهای بازنشستگی (اعتبار برنامه 30440 ) کسر کند و به بنیادشهید و امور ایثارگران اختصاص دهد .اعنبارات این بند از محل ردیف 550000-53 جدول شماره (9 ) این قانون تامین میشود.
چنانچه ملاحظه میشود در بند قانونی فوق الذکر جمله کسر اعتبار مورد نیاز از سرجمع اعتبارات دستگاههای اجرائی وجود دارد که به نظر میرسد به مذاق برخی از مدیران دستگاهها ی اجرائی خوش نیآمده و کسر شئون به حساب آورده و مترصد بوده اند که این قسمت از قانون حذف گردد تا شئون آقایان بر مقوله درمان ایثارگران مقدم داشته باشد و صدور بخشنامه شماره 50956 مورخ 3/4/1394 سازمان محترم مدیریت و برنامه ریزی کشور موید این ادعاست که این اقدام سازمان سبب برگشت وضعیت نا بسامان درمانی ایثارگران شاغل که با مشکلات عدیده ای که قبل از سال 1393 مواجه بودند خواهد شد و متاسفانه بنیاد شهید و امور ایثارگران هیچ عکس العملی در قبال اقدام سازمان مدیریت بعمل نیآورده است و فقط نظاره گر و تماشاچی امر بوده و بخشنامه را به مراجعین ایثارگر ارائه می کند و خود را صرفا مجری بخشنامه معرفی می کند و بدین ترتیب در صورت عدم لغو بخشنامه مذکور ایثارگران شاغل دستگاههای اجرائی مخصوصا دستگاههایی که متخلف و ناقض قوانین ایثارگری هستند عملا از تاریخ 1/6/1394 فاقد پوشش درمانی برمبنای قانون مربوطه بوده و بر این اساس بایستی مجددا سرگردان مراجع و محاکم قضائی و اداری باشیم .چرا که اینجانب برای تامین هزینه های درمانی قبل از سال 1393 طی 2 مورد دادخواست تنظیمی به شورای حل اختلاف ایثارگران تبریز و پس از اعتراض شرکت مخابرات به آرای صادره در شهبات تجدید نظر دادگاه حقوقی 24 و 29 تبریز تائید و پس از طی تشریفات لازم و قانونی که هرکدام یکسال و یا بیشتر موجبات سرگردانی شده آرای اصداری به مرحله اجرا در آمده که این سرگردانیها عواقب زیادی را برای ایثارگران از جمله نارضایتی از عملکرد مسئولین در قبال حق قانونی ایثارگران را بدنبال داشته است و این سرگردانیها ثابت می کند که در صورت عدم آشنایی به قوانین و امورات حقوقی و قضائی و عدم توانایی لازم موجبات تضییع حق قانونی ایثارگر را هم بدنبال داشته باشد لذا چه توجیهی پشت این اقدام سازمان محترم مدیریت و برنامه ریزی وجود دارد که پس از رفع مشکل درمانی ایثارگران در سال 1393 نحوه اجرای قانون مربوطه در سال 1394به حالت سال 1392 برگردانده میشود؟ و هرکدام از دستگاههای اجرائی با اعمال سلایق مختلف موجبات نارضایتی قشر کیمیای ایثارگران را رقم می زنند لذا سازمان مدیریت و برنامه ریزی بر اساس وظیفه و ماموریت ذاتی خود باید با برنامه ریزی و مدیریت دقیق قوانین مربوط به تامین هزینه های درمانی کل ایثارگران کشور ، اجرای قانون را برای جامعه هدف جهت بهره مندی ایشان نه در حد رفع تکلیف محقق و برقرار نماید و اجرای قانون را به تعارفات متعارف مدیران اتوبوسی دستگاههای اجرائی حواله نکند.