15 ارديبهشت 1403 / ۲۵ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 90074
دوشنبه 19 ارديبهشت 1401 , 10:29
دوشنبه 19 ارديبهشت 1401 , 10:29
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
هرچه داریم از تو داریم ای....
جانباز ع. شاطریان
مراحل هشتگانه تبدیل شدن ایران به ابرقدرت
حجت الاسلام سید محمدحسین راجی
کابینه تناقضها و کلاهی که سرشان گذاشتند
سید محمدعماد اعرابی
ای نشسته صف اول
علیرضا ضابطی
امنیتِ خودبسنده و ماهواره ی همراه
سید مهدی حسینی
هنر رهبری شکستن قدرتهای بزرگ است
احمد رضا بهمنیار
به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
محمدحسین آزادی
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعهی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
هفتسر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
دعایِ کمیلِ دونفره
مریم عرفانیان
مجلس تازه گرم شده بود که آقا داماد غیبش زد! انگار که آب شده و رفته بود توی زمین! از همه بیشتر، عروس خانم نگران و البته متعجب شده بود! یک نفر گفت:
«آقا محسن رفت مسجد تا نماز بخونه.»
***
مهمانها در حال رفتن بودند که محسن پیدایش شد؛ انگار نه انگار اتفاقی افتاده! کنار عروس نشست و آهسته توی گوشش گفت: «شب جمعهاس، بیا با هم دعای کمیل بخونیم.»
این بود که در اولین شبِ زندگی مشترکشان، اولین دعایِ کمیل دو نفره را خواندند.
خاطرهای از شهید محسن علیان نجفآبادی
راوی: مادرِ شهید
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب