14 ارديبهشت 1403 / ۲۴ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 96380
دوشنبه 28 آذر 1401 , 11:23
دوشنبه 28 آذر 1401 , 11:23
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
هرچه داریم از تو داریم ای....
جانباز ع. شاطریان
مراحل هشتگانه تبدیل شدن ایران به ابرقدرت
حجت الاسلام سید محمدحسین راجی
کابینه تناقضها و کلاهی که سرشان گذاشتند
سید محمدعماد اعرابی
ای نشسته صف اول
علیرضا ضابطی
امنیتِ خودبسنده و ماهواره ی همراه
سید مهدی حسینی
هنر رهبری شکستن قدرتهای بزرگ است
احمد رضا بهمنیار
به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
محمدحسین آزادی
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعهی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
هفتسر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
دلم برایش تنگشده
مریم عرفانیان
یک روز محمد ناصر به خانهمان آمد و گفت: «آقاى کاوه، دعا کن شهید بشم، دلم براى محمود تنگ شده.»
در جوابش گفتم: «آقاى ناصرى، شما بازمانده شهدایید، شما باید راه شهدا رو ادامه دهید. باید دعا کنید و از خدا بخواهید که شما رو زنده نگهداره تا اسلام رو به صاحب اصلیاش امام زمان (عج) تحویل دهید.»
ولی او مدام میگفت: «میخواهم بروم جای شهیدکاوه، دلم تنگ شده برایش.»
دیری نپایید که به محمود پیوست...
خاطرهای از شهید محمدناصر ناصری جازار
راوی: محمدرضا کاوه (پدر شهید محمودکاوه)، از آشنایان شهید
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب