12 ارديبهشت 1403 / ۲۲ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 100233
یکشنبه 31 ارديبهشت 1402 , 15:02
یکشنبه 31 ارديبهشت 1402 , 15:02
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعهی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
هفتسر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
از عدالت و انصاف خارج نشویم!
یوسف مجتهد
فاصله ما تا جهنم تروریستها!
میلاد رضایی
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
جعفر بلوری
عقبنشینیها تا کجا ادامه دارد؟
عبدالرحیم انصاری
رسانهی نوظهورِ پهپاد-موشک
سید مهدی حسینی
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
شاگرد عاشورا
فاش نیوز - در هجوم کلماتی که در ذهنم خطور میکند، واژهها گم میشوند و من سرگردان وادی جملات میگردم.
سرگردانی بد دردی است. گاهی به چپ میروی و گاهی به راست. گاه عقب را نگاه میکنی؛ و در این چرخیدنهای متناوب به دوران میافتی و میچرخی و میچرخی و من چنینم. سرگردان سرگردان. دور خودم میچرخم و واژهها و کلمات را به کمک میطلبم.
سرم گیج میرود و در سایه تاریک روشنای ذهنم نور ستارهای میدرخشد، چشمک میزند و هر بار که دور خودم چرخیدهام نورش را درخشانتر دیدهام.
آنقدر دور خودم چرخیدهام که حروف الفبا پراکنده و گاه در هم تنیده مقابل چشمانم رژه میروند و در این رژه رفتنشان کلمهای صف میبندد؛ و وقتی به خودم میآیم و آرام میگیرم ؛ نام محمدرضا در ذهنم ترسیم میشود و مرا مشتاق پرس و جو و کاوش میکند.
آرام که میگیرم و قرار، به کاغذها، نوشتهها و اسناد و پروندههایی که روی میز تحریرم تلنبار شده نگاه میکنم. آنقدر هجم کاغذها زیاد است که دوباره گیجی و سردرگمی به سراغم میآید. با خودم میگویم:
- حتما ستاره امروزم از لابه لای همین اوراق و دستنوشتهها خودنمایی خواهد کرد و خودش راهنمایم خواهد شد. دوباره مدارک روی میز را زیر و رو میکنم و به نام دانشجوی شهید محمدرضا حدادیان کاخکی میرسم.
بیخود نبود متحیر بودم و سرگردان، آسمان دلم، آسمان اندیشهام پر میشود از نور ستارههایی که هرکدام را نگاه میکنم نور و جذبه خودش را دارد. محمدرضا بسیجی بود، دانشجو بود و عاشقی که همگام با پیروزی انقلاب راهی مسیری شد که مزین به نام شهیدان بود و رهبری بهنام خمینی(ره) جلودارش، انتخابش درست بود. و من در این سردرگمیهایم مینویسم؛ بازهم زمان گذشته و تاریخ تکرار شده بود. حسین زمان ندای هل من ناصر سر داده بود و عاشورا در شرف تکرار بود.
ستارة من محمدرضا؛ در خانوادهای مذهبی زاده شده بود. خانوادهای آشنا با فرهنگ عاشورا آشنا که نوشته بود؛
- عجیب است! مردمی که پیامبر (ص) را میشناسند و بر دین پیامبرند و با علی(ع) آشنایند و عاشورا را میشناسند در دعوت فرزند او روح الله کوتاهی کنند. معلم بزرگ عاشورا ما را به ادامه راهش میخواند و حالا فرصت لبیک است.
ابتدا او با تبلیغ حجاب و توزیع چادر بین دختران بیحجاب کار و حرکتش را در راستای ترویج فرهنگ و ارزشهای اسلامی شروع کرد. کتک خورد، از مدرسه اخراج شد اما مسیر و هدفی که انتخاب کرده بود را تغییر نداد و همپای حرکت انقلابی مردم در راستای مخالفت و راهپیمایی علیه رژیم پهلوی دوشادوش مردم به تظاهرات و توزیع اعلامیه و آگاهیبخشی به مردم و روشنبخشی هم سن و سالانش پرداخت.
دیری نپایید که با حمله ماموران رژیم به منزلشان محمدرضا دستگیر شد و تحت شکنجه قرار گرفت و چون از معلم عاشورا درس آزادگی و استقامت آموخته بود تحمل کرد. مسیرش را تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد.
پس از پیروزی درسش را ادامه داد. دانشجوی تربیت معلم بود که جنگ شروع شد، او که خط سرخ شهادت را خط آل محمد و علی میپنداشت و جنگ تحمیلی را میدان مبارزه. مبارزه بین حق و باطل. مبارزه بین کفر و نفاق، و ادامه راه حسین بن علی(ع) راهی میدان عملی مبارزه شد و چه زیبا به یادگار نوشته بود؛
- از ویژگیهای مبارزه حسینی تحقیر مرگ است. بقای مبارزه است و تلاش میکند به سپاه دشمن و همه انسانها آگاهی دهد که رمز پایداری و ماندگاری آیین اسلام و جهاد است. بیخود نیست که گیج شدهام. هرچند ستارهام زاده کاخک گناباد بود اما نورش را از تبعیت از اولیاءالله و رفتن به راه راست و حقیقت کسب کرده بود. کسب فیض کرده بود تا به اکمال برسد و پس از 52 ماه حضور در مناطق جنگی در مهران و هنگامه عملیات کربلای یک متولد شود.
ستاره امروز من در اوج گرما و اوج تشنگی دشت مهران درخشید، راهی آسمان عشق شد و جاودان، در مسیری که حسین(ع) آموزگارش بود و خمینی روحالله پرچمدار بود گام برداشت، عاشورا را شناخت، جهاد را تجربه کرد و تشنگی و گرمای عاشورا و نبرد عاشورایی را درک کرد و با لبی تشنه آسمانی شد.
محمدرضا روحش ستاره شد و درخشان، تا راهنمای من و مایی باشد که دنبال چراغ روشن افروزی برای روشنگری ذهن و راهمان باشیم.
آری ستاره این پیر و شکسته، محمدعلی حدادیان کاخکی، 17 فروردین 1343 زاده شده بود و 41 تیرماه 1365 در اوج گرمای زمین و آتش بیامان جنگ متولد شد تا رهنما باشد و ما راه را گم نکنیم.
موضوع؛ شهید محمدعلی حدادیان کاخکی
* ابوالقاسم محمدزاده
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب