به بهانه یک حکم دنیایی

فاش نیوز - دیروز بنیادی ها به بهانه یک اجازه ورود دنیایی که گویی خیلی هم توهم قدرتمندی بهشان داده بود، به دفتر جانبازان نجیب فاش نیوز که سالهاست وقف خدمت به همرزمانشان هستند، هجوم آوردند.

 این اقدام که حتی آمبولانس هم برای جمع کردن زخمی ها و کشته ها برایش آماده شده بود و در همه جا هم منتشر کرده اند که ما هیچ خصومت شخصی ای نداریم و دنبال چیزی نیستیم و این فاش نیوز است که اخبار مخرب درباره ما منتشر می کند، کاملا از اعوان و انصار و امکاناتی که برای کم کردن روی جانبازان ردیف کرده بودند، مشخص بود.

حقیقتا خدمتگزار ایثارگران بودن، از رویه کنونی درحال رخ دادن بنیاد بینهایت واضح و مبرهن است!!!!! آیا تعامل و همکاری و صحبت را از بنیاد گرفته اند که به خشونت متوسل شده است؟! و یا جانبازان را لایق تعامل نمی داند؟!

 کارمندان بنیاد با چشمانی جستجوگر به دنبال راهی بودند که زودتر و به هر شکلی، سریع تر از ماموران اجرای احکام وسایل را مانند صاحبخانه ای مدعی بیرون بریزند!... فارغ از دغدغه حال جانبازان پیش رویشان، خدمات ارزشمندشان به جامعه ایثارگری، آسیب روحی وارد شده به قلب جانبازان نجیب فاش نیوز و بی اهمیت به اینکه جانبازانی که 14 سال عمرشان را برای خدمت در این دفتر سر کرده اند، زحماتشان به باد برود و ...

 میتوان از خود پرسید که چه منافع دنیایی ای در این فشار چندباره پر اصرار وجود دارد که بنیادشهید با وجود داشتن اینهمه املاک، حاضر است فاش نیوز را بیرون بیندازد، حتی به قیمت خاک خوردن! و تازه ادعا هم بکند که نیتی در کار نیست! و در این مسیر راه براه کارمندان بنیاد و حراست را به سمت این دفتر کوچک گسیل کند و به قیمت قفل زدن به درب آن، جلوی فعالیت آنها را بگیرد.

 کاش کسی مخصوصا به جوانان و کارمندان بنیاد که از ترس اعمالشان، پشت لایه ای پارچه (ماسک) پنهان شده بودند و غافل از اینکه خدا دارد کارهایشان را می بیند و برخی کارها در دنیا پاخوری دارد، چیزی هم از انسانیت و برخورد با قهرمان وطن یاد داده بود!... عزیزانی که از عکس یک خبرنگار می ترسند، به جان شیرمردانی بیفتند که روزی از حیاتشان دفاع کرده است!

به راستی میشد از خود پرسید، آیا بسیاری از کارمندان بنیادشهید، فرزندان جانباز و شهید هستند و اینگونه با پوزخند زدن های تلخ و سمی اقدام به تخریب زحمات همرزمان پدرانشان می کردند؟!

 واقعا گزینش بنیادشهید در انتخاب کارمندان خود هم عجب دسته گل هایی به آب داده که نمایندگان بنیاد مانند کسانی که برای جمع کردن غنیمت بالای سر دشمن بایستند، با فاش نیوزی ها برخورد کردند؟!

 گاهی یک زن، از خیلی از مردهای با ظاهر مرد، مردتر است! این بسته به مردانگی ست که یاد گرفته باشی یا نه! و بجای دفاع از جانباز که روزی از تو دفاع جانانه کرده، در مقابل جانبازانی که از نان خانواده شان می زنند و برای رفع مشکلات همرزمانشان روی زخم بسترهایشان می نشینند، نایستی و زهرخند بزنی!!!!

اگر هم حکم تخلیه ای باشد، کارمند بنیادشهید موظف است گوشه ای بایستد تا موظفان این قضیه کار را جلو ببرند. او وظیفه ندارد به بهانه اجرای حکم، طعنه بزند و توهین کند، بی حرمتی و بی احترامی کند!، هتاکی کند و بالای سر افرادی که مستاصلشان کرده، با خنده ی پیروزی بایستد!

واقعا گزینش بنیاد با چه معیارهایی برخی را به کار گرفته تا حاضر باشند به بهانه اجازه هجوم بردن به دفتر ایثارگران، هر خبطی که فرصت یافتند، بکنند؟!...

"نشاید که نامند نهند آدمی" را در کتاب های دبستان به ما یاد داده اند؟!... چطور می شود ایرانی باشی و ببینی دست جانبازی زخمی می شود، کسی او را از روی ویلچر می اندازد و به او با عتاب، خطاب می کند که فیلم بازی نکن " و... دیگر ادامه اش را ننویسیم که تاب نوشتن اش را هم نداریم!...

آن هم جانبازانی که روزی برای دفاع از ناموس شما که مادران و خواهران شما هستند، فلج شده اند و سالها زجر کشیده اند...

عجب صحنه های نابی از متولیان خدمت به ایثارگران! که چقدررررر مدافع حقوق ایثارگران هستند...

به بهانه حکم تخلیه، دست بلند کردن روی یک نامحرم به جرم عکس گرفتن... توهین و خنده های شیطنت آمیز... آیا اینها هم جزء مراحل اجرای حکم است؟

نمونه اش گرفتن دوربین های گوشی هایشان در صورت حتی خانم های دفتر بود که از ترسشان گفتند پاک کرده ایم، اما به خبرنگاران، فیلمبرداری و عکاسی را باز هم از ترسشان! اجازه ندادند!... البته خوب است که بترسند برخی... آن هم از جبار عالم که خوب جبران می کند!!!... اگر نمی ترسند، شاهنامه آخرش خوش است...

رئیس بنیادشهید به این صحنه ها خوب است فکر کند، به جای موضع گرفتن و تلافی درآوردن!!!!...

  فکر کند که چقدر ایثارگران فاش نیوز، ایشان را باور داشتند و در زمان کاندیداتوری ریاست جمهوری با باور به خوب بودنش، از او حمایت کردند... چقدر به خاطر حمایت از ایشان حرف سنگین شنیدند و حال، خوب دارند جواب معرفت و باورشان را می گیرند!...

آیا اگر بنیاد این کارمندان را از فرزندان ایثارگران انتخاب کرده، آیا آن شهید و یا جانباز راضی ست و مرام او این بوده که با همسنگر زحمتکش و دلسوزش اینطور رفتار شود؟! آیا کارمندان بنیاد شهید نباید اول مرام برخورد با ایثارگران را یاد گرفته باشند؟! یا فقط قرار است جیب هایمان را به هر قیمتی پر کنیم؟!

و اصلا چرا باید بنیاد حاضر شود به خود اجازه دهد اقشار مختلف ایثارگران را مقابل هم قرار دهد؟! و ده ها سوال دیگر که جوابی برایش نمی یابیم!

یک حرف باقی می ماند... لحظاتی که برای دیگران خلق می کنید را جلوی چشمتان می آورند، در دنیا و آخرت... نگویید نمی دانستیم...

آن لحظاتی که همین صحنه های دل شکستن و احساس قدرنشناسی بدست خدا برایتان تکرار شد، یاد این روزها بیفتید...
 

شهیدگمنام