هرگز ندارد فاطمیه انتهایی

فاش نیوز - فاطمه جان (س)، چگونه تو را زخم زدند که رخ از تمام اهل زمین پنهان کردی و فرمودی شبانه و پنهان دفن شوی؟!

شهر مدینه چه مدینه ‌اى بود که توانست چنین مصیبتى را تاب آورد و در هم نشکند؟!

تا آن زمان کز پرده غیبت درآیی

هرگز ندارد فاطمیه انتهایی

ای سرور و سیده دو عالم یا فاطمه الزهرا (سلام اله علیها)، بعد از رحلت جانگداز پدر گرامیتان، خاتم‌الانبیاء، حضرت محمد مصطفی (صل الله علیه و آله و سلم) بود که شما بزرگوار زیرفشار سخت و ضربات روحی و جسمی شدید و پی در پی بودید.

  بدن مبارک شما در هم شکسته و بیمار گشت و حزن و اندوه بر هستیتان فرو رفته بود. مگر نه شما والاترین محبوبه خداوند بودی؟ مگر نه رضاى خداوند در گرو رضایت شما بود و غضب خداوند در گرو خشم شما. مگر نه شما راز آفرینش زن بودید و بهانه خلقت نسوان؟! مگر نه شما پاره تن پیامبر بودید و عزیز مسلم خداوند اعلی.

یا فاطمه (س)، صبر لایتناهى خدا در جانکاه‌ترین حادثه آفرینش، در سوگ تو به تجلى نشسته است. یا زهرای مرضیه (س)، شهادت می دهیم، پس از رحلت پدر بزرگوارت رسول خدا (ص) آنچه ندیدى آرامش بود و آنچه نیافتى مجالى براى فریاد زدن. 

چه حسرتی بزرگ‏تر از بازماندن از محبت حضرت فاطمه زهرا (س) که رسول خدا(ص) خشم او را خشم خدا می ‏داند و خشنودی او را خشنودی خدا. حضرت فاطمه (س) سکوتش برای خدا بود، فریادش برای خدا بود لبخند و خشمش، صلح و قهرش، همه و همه برای خدا بود.

اگر خداوند حضرت فاطمه (س) را برای آن مقطع زمانی پس از وفات رسول خدا (ص) انتخاب نکرده بود و مبارزات آن بانوی بزرگ دو عالم علیه غاصبان خلافت نبود اسلام ناب تداوم نمی ‏یافت.

سلامت دین و اصالت اسلام در خطر جدی قرار می ‏گرفت؛ امامت و رهبری معصوم برای همیشه از میان می ‏رفت و ره‏‌آورد رسالت نابود می ‏شد.

برای ارزیابی، نتیجه مبارزات حضرت زهرا (س) باید برای نسل امروز روشن شود. مگر مهاجمان چه می ‏خواستند؟ باید احتمالات یاد شده و اهداف اصلی و عمق توطئه برملا شود که چقدر غاصبان خلافت توانستند به اهداف خود برسند و حضرت فاطمه (س) چقدر با اهداف شوم آنان آشنا بود؛ چگونه با آنها به نبرد برخاست و سرانجام کدام‌یک پیروز شدند؛ حضرت فاطمه (س) یا غاصبان خلافت؟

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در بیت نبوت بزرگ شده بود و در دوران ده‌ساله حکومت اسلامی در کانون اصلی حوادث مهم سیاسی و اجتماعی مدینه قرار داشت. با تیزبینی و هوشیاری فوق العاده خود تمامی جریانات آشکار و پنهان را می شناخت و از ویژگی های افراد مؤثر نیز آگاهی کامل داشت. از یک سو پدر گرامی اش رسول خدا (ص)را دیده بود که برای تداوم صحیح حکومت اسلامی و بالندگی و رشد آن، تدابیر مختلفی می اندیشید و زمینه‌سازی های لازم را برای امامت امیرمؤمنان، حضرت علی (ع) فراهم می آورد. از سوی دیگر شاهد نگرانی های رسول خدا (ص) و یاران نزدیک وی از وجود جریانات مخفی و مرموز در بطن جامعه بود که در صدد بودند با دستیابی به قدرت، مسیرحکومت اسلامی را تغییر دهند.

ره‏‌آورد مبارزات حضرت فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) باید بهتر روشن شود. زمانی که مغضوب شدگان به خانه وحی حمله کردند و درب خانه را به آتش کشیدند، تنها مدافع حیدر که پا به میدان گذاشت؛ چرا که حضرت فاطمه حافظ قرآن و بزرگ بانوی جهانیان و آگاه به مسائل سیاسی و روش های استعماری کودتاگران بود.

 با هوش و کیاست خود همه‏ آنها را به بن‌بست کشانده و راه چاره‏ ای جز رسوایی برای آنان باقی نگذاشته بود. حضرت فاطمه (س) کاری کرد که غاصبان خلافت با دست خویش ماسک های دروغین و متظاهرانه خود را کنار زدند.

در آن لحظه ‏های حساس که دشمنان ولایت به خانه ولی‌الله‌اعظم، حضرت علی (ع) حمله کردند تا خانه را آتش بزنند، نقش حضرت زهرا (س) و نقش‌آفرینی کوثر قرآن روشن شد. غاصبان خلافت فکر همه چیز را کرده بودند و گفتند دو راه بیشتر برای علی وجود ندارد؛ یا علی (ع) دست به شمشیر می برد و عده‌ی زیادی را می کشد و بعد خودش هم کشته می شود؛ یا بیعت را قبول می کند و راه سومی برای امام علی (ع) وجود نداشت.

حضرت فاطمه الزهرا (س) با عرفان و معنویتی که از پیامبر و قرآن داشت، با صبر و تحملی که از رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله به یادگار گرفته بود. با جسارت و شجاعتی که از علی علیه‏ السلام آموخت در برابر یورش ‏و هجوم آنان ایستاد و در حالی که مقابل شمشیر برهنه‏ دشمن ایستاده است از ولایت دفاع و امام را نجات داد.

در حالی که حضرت على (ع) مأمور به سکوت بود، حضرت على (ع) که شمشیر را در نیام پسندیده بود اما دشمنانش که احزاب شکست خورده‏ دیروز بودند مصمم به گرفتن خلافت ‏بودند.

کودتاگران سقیفه قدرت را به دست گرفته و از انجام هیچ خلافی پروا نمی ‏کردند و هر گونه برخورد به صلاح اسلام نبود پس چه باید کرد؟

هر لحظه تهاجم و یورش امکان ‏پذیرتر می شود، چه کسی باید از حریم ولایت دفاع کند؟ چه کسی باید از امامت ولایت و حرمت اهل ‏بیت پیامبر (ص) دفاع و حمایت کند؟

چه کسی باید در برابر فتنه ‏ها و آن همه تهاجمات می ایستاد و قامت خم نمی کرد؟ چه کسی باید نقاب از چهره‏ مدعیان دروغین اسلام و ایمان بر می داشت و ماهیت احزاب شکست خورده دیروز و مهاجمان بی ‏پروا را افشا می کرد که آن همه ادعاها و شعارها تظاهری بیش نیست.

سران کودتاگر سقیفه می ‏دانستند که آتش زدن و لگد زدن و سقط جنین و شهادت دخت پیامبر (ص) در میان آن همه مردمانی که به تماشا آمده اند برای آنها بسیار گران تمام می ‏شود.

آنها نمی خواستند ماهیت نفاق ‏گونه خود را به همگان نشان بدهند. خیلی تلاش کردند تا این کار را نکنند و بگویند سیلی و شلاق زدن به دختر پیامبر اسلام (ص) -که ده‏ها حدیث و روایت و سوره در فضیلت او و در میان مردم انتشار دارد- یک خودکشی سیاسی بود.

در حالی که حضرت على (ع) مأمور به سکوت بود، اما دشمنانش که احزاب شکست خورده‏ دیروز بودند، مصمم به گرفتن خلافت ‏بودند. ابتدا انواع تهدیدها را کردند اما فایده‏ ای نداشت. هیزم برای آتش زدن درب خانه آوردند و هشدار دادند. باز هم تأثیری نداشت.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مصمم برای شهادت در تکلیفی الهی در دفاع از امام زمانش، و برای برپایی امامت و زنده کردن غدیر خم در برابر مهاجمان، محکم ایستاده بود.

درب خانه را آتش زدند و درب نیم سوخته را بر اندام او کوبیدند و در بین در و دیوار و با ضربت ‏های وحشتناک محسن او را شهید کردند. اما حضرت فاطمه (س) تا وقتی که بیهوش نشده و بر زمین نیافتاده بود دفاع را ادامه داد. هر بار که آن بزرگ بانوی دو عالم امام را به سوی خود می‏ کشید دهها نفراز روبهان سیاه دل بر زمین می ‏ریختند.

آبروی نداشته سردمداران رو سیاه سقیفه یکجا لگد مال می‏ شد که چطور یک زن در برابر آن خناسان چون شیر می ایستد و امام خود را از دست آن همه مهاجم بی ‏پروا و بزدل نجات می دهد. این واقعه را همه دیدند تاریخ ‏نویسان در کتب تاریخ نوشتند و بینندگان در شهرها و دیار آن روز برای هم نقل می ‏کردند.

در تمام مدینه و شهرهای اطراف این خبر برق‏ آسا به گوش همگان رسید و همه فهمیدند سران کودتاگر سقیفه تنها چند روز بعد از وفات پیامبر اسلام (ص) نگذشته بود که دست به شمشیر و شلاق برده اند. دختر گرامی اش را کتک زده اند و بچه اش را سقط و درب خانه اش را آتش زده اند و باعث شهادت آن بانوی گرامی شده اند.

فاطمه (س) با پهلوی شکسته و دردهای جانکاه پس از سقط جنین با بازوی ورم کرده باز هم دست از دفاع برنداشت. وارد مسجد شد و تهدید به نفرین کرد و هشدار داد که امام را به سلامت به منزل می رساند و این کار را انجام داد.

حضرت فاطمه (س) خط جدیدی را ظاهر نمود و نگذاشت خلافت بر پاشنه صحیفه سازان و سقیفه پردازان بگردد و یاران واقعی علی (ع) در گمراهی بمانند. لذا جریانی را نمایان کرد که قداست دروغین خلیفه های اول و دوم را زیر سوال برد.

چرا که آنها با مقدس ترین زن در جهان اسلام رو به رو شدند. حضرت فاطمه (س) با شهادت خود و فرزند حامله اش خیانت آنان را برملا کرد و خط امامت و ولایت معصوم (ع) را پایه گذاری کرد.

از این به بعد بود که مسلمانان راه واقعی اسلام ناب را پیدا کردند و این اساسی ترین کار حضرت فاطمه (س) بود. چرا که دیگر سلمان، اباذر، عمار و همه یاران علی (ع)حیران نبودند که باید چکار کنند و جایگاه حضرت علی (ع) و امامان بعد از او تثبیت شد و حضرت فاطمه (س) اولین شهید راه امامت گشت.

این چنین بود که حضرت فاطمه (س) در چهره بزرگترین حامى و پشتیبانی از امام مظلوم خویش ظاهر شد و سند حقانیت امیرالمؤمنین (ع) و مظلومیت آن بزرگوار را با خون خود مُهر زد و ابدیت بخشید. حضرت زهرا (س) مى ‏خواست با طرح این سؤال در اذهان مردم که چرا تنها یادگار رسول خدا (ص) قبرش را پنهان نموده است آنان را به فکر وادارد تا خود به دنبال جواب رفته و مسببین اصلى را بیابند.

از همین رو است که مى ‏بینم برخى از مردم برخى دیگر را ملامت مى ‏کردند که تنها دختر پیامبر رحلت و با خلفا قهر کرد و به هیچکدام از آنان اجازه حضور در دفن و نماز نداد و حتی قبرش را هم از آنان پنهان نمود.

حضرت فاطمه سلام ‌اللَّه ‏علیها نمى ‏خواست دشمنانش که دشمنان خدا و رسولش بودند بر سر مزارش نماز بخوانند و بدین وسیله عوام‏ فریبى کنند. این مسئله آن قدر بر خلفای غاصب سنگین و گران آمد و از عواقبش بیم داشتند که به خواست عُمر تصمیم گرفتند چهل قبر را نبش قبر کنند تا قبر حضرت زهرا س) را پیدا کرده تا برجنازه‏ اش نماز بگذارند.

 اما از هیبت و فریاد تهدید حضرت على علیه ‏السلام ترسیدند و از بیم فتنه‏ اى بزرگتر پا عقب کشیدند. امروز توجه ویژه به سیره و مقام حضرت صدیقه‌ کبری (سلام الله علیها) به آن جهت مهم است که حضرت فاطمه الزهرا (س) ما را به تاریخ مردمی در هزار وچهار صد سال قبل می برد که نتوانستند در زیر سایه‌ اسلام واقعی سرنوشت خود راتعیین کنند.

حضرت فاطمه الزهرا (س) با اعتراض ‌های خود به وضعی که بعد از رحلت رسول خدا(ص) پیش آمد ما را متوجه شرایط تاریخی آن زمان کرد و حقایق تاریخی آن زمان رابا شهادت خود و فرزند گرامی شان برای همیشه تاریخ روشن و توطئه غاصبانه خلافت را افشا کردند.

می ‏بینیم که در مقابله با مهاجمان حضرت فاطمه سلام‌الله علیها به همه اهداف خود رسید و مخالفان مهاجم و بی ‏آبرو رسوای خاص و عام شدن. آن بانوی بزرگوار توانست ماهیت شرک و نفاق را در نمایش ماندگار تاریخ به همگان نشان دهد. ایشان قانونی بودن حکومت ابوبکر را زیر سؤال برد و به بهترین شکل ممکن از حریم ولایت دفاع کرد و راه رسالت را تداوم ببخشد.

 با سفارش به پنهان کردن مزار خود منتظران فرصت را برای همیشه تاریخ تا ظهور حضرت مهدی (عج) رسوا کند. فاطمه (س) فدا شد تا اسلام و عترت زنده بماند. محسن خود را در خط مقدم تقدیم خدا کرد تا علی علیه ‏السلام و امامت پایدار بمانند. کتک خورد تا به اسلام و قرآن لطمه ‏ای وارد نشود و ارزش های اسلامی مسخ نگردد.

یا فاطمه جان (س) ای بزرگ بانوی دو جهان در راه دفاع از امامت صورتت را کبود کردند و پهلویت را شکستند ولی نتوانستند عزمت را در دفاع از حقانیت غدیر بشکنند. یا فاطمه الزهرا (س) چه ظلم‌ها که بر تو نرفته بود چه حقایقى که در مقابل دیدگان تو تحریف نشده بود.

تو ای حبیب و دخت گرامی پیامبر خدا (ص) چه خوب که این اعتراض افشاگرانه را بر پیشانى تاریخ حک کردى و دشمن را بر کرسى رسوایى تاریخ جاودانه نشاندی. ای دُخت گرامی پیامبر خدا (ص) یا فاطمه جان (س) این اعتراض تو در تشییع شبانه‌ ات و در مخفى کردن قبرت -اگر چه تاریخ را از تحریف مصون ‌داشت- اما سنگین ‌ترین غم شیعیان تو گشت و عظیم ‌ترین درد اسلام و بزرگ ‌ترین اندوه انسانیت شد.

این چنین بود که حضرت فاطمه (س) در چهره بزرگترین حامى و پشتیبانی از امام مظلوم خویش ظاهر شد و سند حقانیت امیرالمؤمنین (ع) و مظلومیت آن بزرگوار را با خون خود مُهر زد و ابدیت بخشید.

بعد از درگذشت ملکوتی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بشریت سرگشته به دنبال مرهمی بود تا زخم نبود روح بخش ایشان را در عالم فانی التیام بخشد. امروز ما شاهد تلاش انسان ‌های پاکی هستیم که به دنبال معنویت حضرت فاطمه (س) در رفتار روزمره خود هستند.

 آنها با تذکره و یادمان ‌هایی سعی دارند آوای خوش چشمه کوثر را در یادشان زنده نگه دارند. از همین رو است که هر چه انسان برای درک حضرت فاطمه (س) تلاش می‌ کند برکت آن به خودش می‌ تابد و این اصل وجودی نعمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است.

چرا که وجود مبارک حضرت فاطمه (س) تنها یک تفکر یا تصورِ یک حقیقت حیات بخش نیست، بلکه تجسمی عینی و زنده از برکت بسیار ارزشمند خداوند بر انسان است.

اگر تا قبل از حضور ایشان در عالم خاکی انسان معناگرا مجبور بود گوشه‌ هایی از نعمت یک زن مقدس را در اسطوره‌ ها، الهه‌ ها و افسانه‌ ها جستجو کند. یا متوسل به پاکدامنی حضرت مریم(ع) یا خردمندی آسیه و وفاداری سارا شود بعد از تجسم خاکی و عینی حضرت فاطمه (س) برای انسان کمال‌ گرا یک الگوی زنده و جاوید پدید آمد.

 ایشان آن شخصیت والا به نام حضرت فاطمه (س) دختر رسول اکرم (ص) بود که در دامان مادری بزرگ شده بود که حضرت محمد (صل اله علیه و آله و سلم) از آن دامان به معراج رفته بود.

اینک رهروان راستین بزرگ بانوی اسلام با اوتجدید عهد می کنند که به تاسی از اسوه صبر و بردباری و ظلم ستیزی با بیدادگری و تعدی و تجاوز بجنگند و از حریم ولایت تا پای جان ایستادگی نمایند.

خدایا در زمان ما تا زنده ایم ظهور آقا امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) را زودتر برسان تا پسرش آقا امام زمان (عج) اشک های مادرش حضرت فاطمه (س) را پاک کند. تا انتقام مادرش حضرت فاطمه الزهرا را بگیرد و ما هم السلام علیک یا بقیه الله سر دهیم و جزء یاران آن امام همام باشیم.

 شهادت جانسوز یگانه یادگار پیامبر اکرم میوه دل رسول خدا، همسر ولایت، ‌مادر امامت، اسوه حجاب و عفت و یگانه همتای امیر مؤمنان حضرت فاطمه الزهرا(س) بر همه پیروان راهش و قائم آل محمد (عج) و رهبر بزرگوار جهان اسلام امام خامنه ای (دام بقاء) ،مسلمانان و آزادگان جهان و مردم عزیز ایران تسلیت باد.

|| احمدرضا بهمنیار