شناسه خبر : 76072
سه شنبه 17 تير 1399 , 13:05
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گفت و گو با جانباز نخاعی مهابادی

هنرمند ویلچرنشین خوشنویس و اهل شعر و موسیقی

برای ادامه ی زندگی و فعالیت، نیاز به حضور در اجتماع داشتم؛ بنابراین با شعرا و هنرمندان استان آشنا شدم. یکی از همین افراد مرا با انجمن ادبی آشنا کرد و این زمینه سازی باعث آشنایی بیشتر من با استاد خوشنویسی استان...

فاش نیوز - با هنرمند نوازنده و خوشنویس استاد جعفر رشادت در گروه دعوت آشنا شدم. وی که درحال حاضر ساکن شهرستان مهاباد است درشهریور سال 1359 همزمان با آغاز جنگ تحمیلی و غایله کردستان، در شهر مهاباد با اصابت ترکش خمپاره به ستون فقراتش قطع نخاع شده است؛ اما ویلچرنشینی او را از فعالیت بازنداشته و وی با سعی و تلاش و کوشش بسیار، اکنون به عنوان یک جانباز نخاعی هنرمند در رشته ی خوشنویس و موسیقی خطه کردستان شهرت دارد.

با این مقدمه کوتاه به سراغ استاد جانباز، جعفر رشادت می رویم و از نزدیک با فعالیت های این جانباز نخاعی آشنا می شویم.

 

وی ابتدا خود را اینگونه معرفی می کند:

بنده بعد از مجروحیت، ابتدا مدتی را در بیمارستان شهرستان های مهاباد و تبریز بستری بودم و مجدد برای ادامه درمان به تهران اعزام شدم که پس از بهبودی نسبی و ترخیص از بیمارستان، از خردادماه سال 60 تا اردیبهشت سال 63 را هم در آسایشگاه مهاباد سپری کردم.

فاش نیوز: چگونه با فضای هنر آشنا و دمساز شدید؟

- پس از ترخیص از آسایشگاه، هنوز به زندگی جدید عادت نکرده بودم؛ بنابراین در خانه خود را با مطالعه ی کتاب های مختلف سرگرم می کردم. برای رهایی از کسالت و رخوت و همچنین برای ادامه ی زندگی و فعالیت، نیاز به حضور در اجتماع داشتم؛ بنابراین با شعرا و هنرمندان استان آشنا شدم. یکی از همین افراد مرا با انجمن ادبی آشنا کرد و این زمینه سازی باعث آشنایی بیشتر من با استاد خوشنویسی استان، استاد "کاسمی اسماعیل زاده" شد؛ به طوری  که از ایشان درخواست کردم به من خوشنویسی را آموزش بدهد. ایشان نیز از سال 68 در کمال مهربانی و فروتنی به منزل ما می آمدند و مرا تعلیم می دادند.

 

فاش نیوز: استعداد خوبی در این زمینه داشتید؟

- بله خدارا شکر.

 

فاش نیوز: از موفقیت هایی که تاکنون در زمینه ی هنر خوشنویسی کسب کرده اید توضیح دهید.

 - بنده موفق شدم درسال 1372 مدرک ممتاز خود را از انجمن خوش نویسان تهران دریافت کنم. بعد هم با تمرین و ممارست بیشتر، با مدرک فوق ممتازی از انجمن خوشنویسان ایران، در نمایشگاه ها و جشنواره های خوشنویسی مختلف داخلی در مرکز استان های ارومیه، مشهد، تبریز و تهران شرکت می کردم.  بهترین حضورم در جشنواره خوشنویسی "مشق عشق" همدان بود که میان جانبازان و معلولین خوشنویس برگزار شد و در آنجا هم موفق به کسب مقام اول شدم و پس از آن مدتی در ساختمان وزارت ارشاد استان به آموزش خوشنویسی مشغول بودم.

فاش نیوز: با توجه به شرایط جسمانیتان و ویلچرنشینی، برای رفت و آمد دچار مشکل نمی شدید؟

البته اوایل تدریس مشکلی وجود نداشت، اما با جابجایی مکانی این وزارتخانه و دایرشدن کلاس ها در طبقات چهارم ساختمان جدید وزارتخانه یارشاد، به ناچار از این فعالیت کناره گیری و ادامه آن را گاها" در منزل انجام می دادم.

 

فاش نیوز: لطفا بفرمایید با فضای موسیقی چگونه آشنا شدید؟

- در واقع در حین آموزش خوشنویسی بودم که به موسیقی نیز علاقمند شدم و با علاقه ی زیادی که به موسیقی سنتی داشتم و با شنیدن نوای استادان بزرگ موسیقی سنتی، انگیزه ای در دلم ایجاد شد که من هم روزی بتوانم موسیقی را بیاموزم.

آن زمان در شهرستان مهاباد کلاس های آموزش موسیقی دایر نبود و من می بایستی برای آموزش به تهران و یا تبریز می رفتم؛ بنابراین با سفری که به مرکز استان در ارومیه داشتم تاری خریداری کردم و به منزل آوردم و چندماه بعد به تهران آمدم و با خرید چندکتاب در زمینه ی موسیقی، کار را شروع کردم. دوسه سالی بعد هم از طریق یک گروه موسیقی در شهرستان دعوت به کار شدم و با تستی که دادم موفق شدم مدت ده سالی را با آن ها به نوازندگی و اجرا بپردازم. همین موجب شد که حدود صد قطعه آهنگ با کلام و بی کلام را درصدا و سیمای استان ضبط و در جشنواره های محلی و فصلی حضور یابم و توانستیم در جشنواره های مختلف، مقام های گروهی را کسب کنیم تا اینکه پی بردم می توانم در زمینه ی آهنگسازی نیز فعال شوم و همین باعث شد که چندین قطعه از آهنگ های کردی ساخته شده ام در صدا و سیمای استان ضبط شود و حتی مدتی در ترانه سرایی نیز با صدا و سیمای مرکز فعالیت می کردم. در واقع از سال 73 تا 84 نیز در جشنواره های موسیقی محلی به صورت گروهی به نوازندگی تار مشغول بودم. البته چند سالی هست که با ایجاد یک استودیوی کوچک، کار ضبط کارهایم را انجام می دهم. با دوستانی هم ارتباط داریم که اگر بتوانیم کاری درخور شأن صدا و سیما بسازیم حتما اقدام می کنیم.

 

فاش نیوز: با توجه به این که به حرکت درآوردن ویلچر توانایی زیادی را می طلبد و  فشار شدیدی به دست ها می آورد، از طرفی موسیقی و خوشنویسی هم  دستان توانایی می خواهد؛ شما مشکل خاصی در این زمینه ندارید؟

- اتفاقا چندسالی است که با پوکی استخوان و روماتیسمی که انگشتانم را بسیار آزار می دهد درگیر هستم؛ اما همچنان روحیه ی خود را حفظ کرده ام و تا جانی در بدن دارم کارم را ادمه خواهم داد.

فاش نیوز: چه انگیزه ای باعث شده که اینطور با نشاط به دنبال فعالیت های هنری بروید؟

- من همه کارهایم را با عشق شروع کرده و به سرانجام رسانده ام. به نظر من هر هنری که در جای درست خودش اجرا شود، باعث نشاط و ماندگاری می شود.

 

فاش نیوز:  از چه زمانی به سرودن شعر روی آوردید؟

- از آنجایی که هنر موسیقی ارتباط تنگاتنکی با شعر دارد و من از دوران کودکی به شعر علاقه داشتم و اشعار شاعران بزرگی همچون حافظ و سعدی و همچنین شاعران کردزبان را زمزمه می کردم، این علاقه در من ایجاد شد و حس کردم که می توانم شعر بنویسم و برای دانش بیشتر هنر شعر، مدت یک سال مشغول یادگیری عروض و اوزان شعر بودم.

فاش نیوز: اگر امکان دارد یکی از سروده های خود را برای مخاطبین خود به یادگار بگذارید.

- سروده ای در وصف حضرت زهرا(س) با عنوان «نگین شرف» دارم که که تقدیم می کنم:

از بهشت آمده ای ای مه سبزینه قبا

ای نگین شرف و معرفت آل عبا

آمدی تا به جهان حسن خود آغاز کنی

دفتری از ورق عشق بهم ساز کنی

 از تو بگرفته شرر آتش عشق نبوی

از تو بگرفته بقا نسل شریف علوی

لب هر غنچه بخندد به هوای تو به ناز

از تو گیرد مددی هر دل پر سوز و گداز

دوش در محفل ما ذکر گل روی تو بود

سخن از نام تو و قصه ی گیسوی تو بود

من بیفتاده به پایت چو یتیمان پریش

تو کشیدی به سرم دست نوازشگر خویش

آسمان و همه ی چرخ و فلک مست شدند

ذکر یا فاطمه گویان همه از دست شدند

به سماع آمده بودند همه ارض و سما

به نوا آمده بودند همه عرش خدا

 مدد از باطن شوریده ی رندان هنر است

بوسه بر خاک در کوثر قرآن هنر است

من غلامی ز غلامان سر کوی توام

تشنه کوثر عشق و کرم و خوی توام

دل این دلشده را ده تو صفا فاطمه (س) جان

به گدای در خود رحم نما فاطمه (س) جان

فاش نیوز: درپایان اگر توصیه ای دارید بفرمایید.

- بنده تا همین اواخر، هم در زمینه ی خوشنویسی و هم نوازندگی مشغول تدریس بودم و شاگردانی هم دارم که در زمینه ی این هنرها بسیار موفق هستند. بنابراین زندگی بدون فعالیت و بدون امید فرقی با مرگ ندارد. به هرحال تقدیر هرکدام از ما این بوده که در جنگ هرکدام در منطقه ای جانباز نخاعی شویم و این درحالی است که دیگر اعضای بدنمان، و از همه مهمتر، احساس و طرز فکرمان زنده است. پس هرکس به فراخور حال خود، در کار نویسندگی، موسیقی، شعر، ورزش و... که استعداد دارد باید  فعال باشد. مهم این است که امید خود را از دست ندهیم.

به کوشش صنوبر محمدی

 

 

 

اینستاگرام
استاد رشادت دلاور جانبازیه که با تلاش خود وارد عرصه های هنری و فرهنگی کشور شده و باعث افتخار خطه کردستان است.
و این ههنر فاش نیوز که این هنرمندان را برای اولین بار برای جامعه ایثارگری معرفی می کند.
دست مریزاد خانم صنوبر محمدی.
آفرین آفرین بر استاد ارجمندم که نه تنها نا امید نشد بلکه شاگردان خوبی هم به جامعه هنری کشور تحویل داد . انسان باید امثال اینگونه اشخاص شخیص و محترم را نماد همت قرار بده تا از اقتدار قدرت هنر بهره مند بشه . آفرین . زنده باشی .
و آفرین بر خانم محمدی که گفتگو هایی رو تهیه میکنه تا جانبازان هرچه بیشتر در خود بدنبال کارایی منطقی برای جامعه باشند .
گزارشهای متفاوت انگیزهای متفاوت رو تحریک میکنه . ممنون خانم محمدی .
جانبازانی نظیر آقای سخاوت مایه مباهات و سربلندی جامعه بزرگ جانبازان هست.
سلامتی دست و دل شون رو از خداوند منان خواستارم.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi