شناسه خبر : 108011
چهارشنبه 11 بهمن 1402 , 10:22
اشتراک گذاری در :
عکس روز

فراز و فرودهای جشن‌ گرفتن رزمندگان در بحبوحه جنگ

فاش نیوز - رزمندگان دوران دفاع مقدس با وجود ماه‌ها ماندن در شرایط سخت و خاص جنگ اما با روحیه و شادابی، روزهای جشن و ولادت اهل بیت (ع) را سپری می‌کردند.

کد خبر: ۶۴۷۴۷۸
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۹ - 31January 2024
 

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «جعفر طهماسبی» از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در دوران دفاع مقدس در خاطره‌ای از آن دوران و جشن میلاد حضرت علی (ع) روایتی دارد که در ادامه می‌خوانید.

روز‌های اول بهار سال ۱۳۶۵ مصادف با ولادت مولا امیرالمومنین (ع) بود و برای جشن ولادت در گردان مهمان داشتیم. این بار رزمندگان گردان تازه‌تاسیس حضرت زینب (س) مهمان بچه‌های تخریب بودند و ما هم برای پذیرایی از مهمان‌ها شله‌زرد پخته بودیم. شاید بعضی‌ها بگویند شعله زرد چه ربطی به ولادت مولا دارد؟ خب این چیزی بود که به عقل ما رسید.

شهید تابش مداح جلسه بود و من هم میانداری می‌کردم. آن روز مراسم ساعت ۹ صبح و در فضای اطراف مزار شهدای الوارثین برگزار شد. شهید «سید مهدی اعتصامی» همه‌کاره تبلیغات بود و با کمک شهید «مجید رضایی» جایگاه مراسم را با تصاویر شهدای گردان آذین‌بندی کرد. گل‌های شقایق و زمین سبز اطراف مقر هم که فروردین مثل مخمل سبز خودنمایی می‌کرد در طراوت مجلس ولادت مولود کعبه موثر بود.

جشن به سبک رزمنده‌ها

قبل از مراسم بعضی‌ها تذکر می‌دادند که اولا دست نزنید و ثانیا هم دو انگشتی بزنید و من هم این را به شهید تابش تاکید کردم، اما نشد که نشد و این بار هم مجلس از دست در رفت و کف زدن‌های دو انگشتی تبدیل به کوبیدن دست‌ها به هم شد. شهید دهقان، شهید الهی، شهید زند، شهید خوش سیر، شهید مرادی سعی می‌کردند مجلس را به دست بگیرند و شهید مرآتی هم رو سر بقیه سوار می‌شد تا خودش را به این جمع برساند.

شهید «سید محمد زینال حسینی» که بعد از شهید حاج «عبدالله نوریان»، فرمانده گردان شد هم با آن‌ها همراه می‌شد و گاهی هم به من که سعی می‌کردم جلسه را کنترل کنم متذکر می‌شد که بگذار بچه‌ها راحت باشند. اداره مجلس جشن دو گردان واقعا سخت بود. روز ولادت مولا حسابی بچه‌ها شادی کردند و بعد هم چند مسابقه و چند جایزه پایان بخش این جلسه بزم و شادی بود. واقعا شادی و شادمانی در فضای معنوی گردان ما جایگاه خودش را داشت و تمام سعی بر این بود که فضای شادابی برای جوان‌ها باشد.

جشن به سبک رزمنده‌ها

جمعه شب بود و حاج آقای علی فضلی فرمانده لشکر ۱۰ و شهید حاج احمد آجرلو میهمان بچه‌های تخریب بودند. بعد از نماز مغرب و عشا اول حاج علی فضلی در مورد عملیات کربلای ۵ و رشادت بچه‌های تخریب بیاناتی داشت و بعد از آن تصمیم بر این شد که من میانداری کنم و بچه‌ها را کنترل کنم و حاج محمد فرد مداحی کند. بعضی‌ها موافق نبودند بچه‌ها حین سرود خواندن دست بزنند چون بالاخره حاج علی یک طور دیگر به بچه‌های تخریب نگاه می‌کرد. هرچه تلاش کردیم نشد و بچه‌ها شروع کردند به دست زدن.

غوغایی شد. همه هجوم آورده بودن به سمت جایی که من بودم. شهید حاج احمد آجرلو هم بین ما گیر افتاده بود. چندین بار حین دست زدن دستم خورد توی صورتش و اون هم با بزرگواری عذر ما را قبول کرد. شهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده ما از دور به من چشم قُره می‌رفت و خط و نشان می‌کشید، اما بچه‌ها ول کن نبودند. از بعضی بچه‌ها مثل شهید حمید دادو و شهید بیگدلی توقع این همه شیطنت نبود، اما هرچه بود به خوبی و خوشی تمام شد و آن شب بچه‌ها بعد از چند ماه غصه نفس‌گیر شهادت همسنگرانشان، یک جشن مفصل برپا کردند.

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi