شناسه خبر : 84830
سه شنبه 02 شهريور 1400 , 13:00
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گزارشی مصور از گلزار شهدای بهشت زهرا در روز عاشورا

ازدحام جمعیتی که با پای پیاده از ایستگاه مترو تا گلزارشهدا قدم برمی‌دارند، حکایت دیدنی است. خدا می داند چه زیباست و چه حسی دارد قدم قدم تا رسیدن به زیارتگاه امامزادگان عشق....

فاش نیوز - عصر عاشوراست و شام غریبان حسین(ع) در پیش؛ لحظه ها لحظه های دلگیری که هیچ گوشه ای در این دنیا، بی قراری دل های عاشق را آرام نمی کند جز حضور در "بین الحرمین" و زیارت ارباب دل ها حسین(ع) و برادر باوفایش حضرت ابوالفضل العباس(ع).

از پس سال ها هنوز دلم برای تنهایی زینب عجیب می سوزد. ساعتی بیش نمانده که کاروانی از زنان و دخترکان با پاهایی زخمی و دلی زخمی تر به اسارت دشمن درمی آیند و به شام برده می شوند. تصور وسعت این اندوه، قلبم را سخت می آزارد و بی تاب ترم می سازد.

با قطرات اشکی که  ازسر دلتنگی بر ظلمی که در چنین روزی بر خاندان اهل بیت پیامبر(ع) روا گشته، به ناگاه  تنها یاد شهدا بی تابی ام را توان می بخشد. بی درنگ به دوست عکاسم پیشنهاد رفتن به مزار شهدا را درمیان می گذارم و او که ارادت ویژه ای به شهدا دارد، بی فوت وقت می پذیرد. زمان زیادی نمی گذرد که هر دو راهی کوی یاران حسین(ع) در گلزار شهدا می شویم.

ازدحام جمعیتی که با پای پیاده از ایستگاه مترو تا گلزارشهدا قدم برمی‌دارند، حکایت دیدنی است. خدا می داند چه زیباست و چه حسی دارد قدم قدم تا رسیدن به زیارتگاه امامزادگان عشق.
از هرسوی گلزارشهدا نوای نوحه و زیارت عاشورا و زیارت ناحیه مقدسه و زمزمه زائرینی که هرکدام خالصانه و در خلوت و تنهایی آن را با خود نجوا می کنند به گوش می رسد.

اینجا هرکس به تناسب کاری که از دستش برمی آید خالصانه و در حد وسع خود، ارادتش را به شهدا نشان می دهد، یکی با توزیع جزءهای قرآن برای قرائت به نیت هدیه به ارواح طیبه شهدا، دیگری با شستشوی مزار شهدای گمنام و دیگری با تسبیحی و ذکری و دعایی.

بچه های ایستگاه صلواتی گردان انصارالرسول(ع) که غالبا از خانواده معظم شهدا، ایثارگران و جانبازان اند سال هاست پای ثابت پنجشنبه های بهشت زهرا(س)هستند. این هفته نیز این ایستگاه صلواتی با نذری شله زردی خوشرنگ و خوش عطر، میزبان خانواده شهدا و زائران شهداست. ایستگاهی که امروز هم زائرین بسیاری دارد و شلوغ تر از همیشه به نظر می آید.

جالب است در این ایستگاه صلواتی همه می خواهند گمنام بمانند. یکی از خادمین شهدای این ایستگاه که همیشه پای کار بوده و هست، جوانی است که از صبح اول وقت خود را به اینجا رسانده تا هنگام عصر پیاله ای آش نذری را به دست خلق الله برساند. او که بی توجه به شدت گرما و تمام روز در کنار شعله آتش ایستاده، عرق ریزان و بدون کمترین خستگی با ما اینگونه همکلام می شود: بیشتر هفته ها را به عشق شهدا و خدمت به زائرین می آیم و امروز هم که روز عاشوراست و عشق در عشق است.

و محجوبانه و سر به زیر ادامه می دهد: امید این را دارم که شهدا قبول کنند و دست ما را هم بگیرند؛ و درمیانه گفت وگو دو پیاله نذری هم به نیابت تبرک از شهدا، به من و دوست عکاسم می دهد که عجیب می چسبد.

 قطعه 50 گلزار شهدا نیز در روز عاشورا حال و هوای خود را دارد. مزار شهدای جانبازان نخاعی در زیر انبوهی از درختان که بر سر زایرین سایه افکنده رفتن مان را کمی به تاخیر می اندازد. همسر شهید والامقام "مهران عبدالمناف" پای ثابت پنجشنبه های این قطعه نیز از دیدنمان ابراز خوشحالی می کند و با شربتی خنک عطش گرمای ظهر را از تنمان بیرون می کند. ایشان نه تنها برای جانبازان نخاعی که برای خانواده شهدای فاطمیون نیز چهره ای آشناست.

در همان قطعه "مریم حسین نژاد، همسرشهید مدافع حرم "احمد حسین نژاد" از شهدای تیپ فاطمیون به همراه دخترش بر سرمزار همسر شهیدش نشسته اند.

او برایم تعریف می کند: من و همسرم در سال 1379 ازدواج کردیم.  سال 1380خداوند دخترم یلدا را به ما هدیه کرد.  او سال 95  به سوریه رفت و در سال 1396 هم به شهادت رسید.

و در ادامه می افزاید: این سخن که می گویند شهدا زنده هستند یک حقیقت است و تنها جسمشان درمیان ما نیست. با گذشت 4سال از شهادت ایشان، با لحظه لحظه های زندگی ام حضور او را درکنار خود حس کرده ام؛ بخصوص در زمان سختی ها و فشارهای زندگی او حرفذ هایم را شنیده و به کمکم آمده است.

او علت حضور  امروز خود در روز عاشورا، در قطعه شهدا را نیز اینگونه بیان می کند: تمام اوقات شب های قدر، ایام عید نوروز، سیزده بدر و محرم و... من و دخترم اینجا هستیم. در واقع دوست داریم درکنار شهدایمان باشیم؛ همانطور که آنها دوست داشتند درکنار حضرت زینب(س) باشند. اتفاقا یکی از دلایلی که همسر من به سوریه رفت حضرت زینب(س) و غریبی حضرت زینب(س) بود.

وی در توضیحات بیشتری می گوید: من در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده بودم و همسرم در واقع همه زندگی و دارایی ام بود. زمانی که گاها به ایشان خرده می گرفتم که چرا می خواهی ما را رها کنی و به سوریه بروی، می گفت: من شما را رها نمی کنم؛ اما همیشه دلواپس غریبی حضرت زینب هستم؛ زیرا حضرت زینب هنوز هم غریب است؛ چون شیعیان در سوریه کم هستند، حضرت زائر زیادی ندارد.

 و چه زیباست در این میان مادران و پدران جوان بسیاری که خود در سوگ سرور و سالار شهیدان کربلا سیاه‌پوشند و به همین سادگی و تنها با پوشاندن رخت عزای حسین(ع) به کودکان خود، فرهنگ عاشورا را از همان ابتدا به فرزندان خود می آموزند.

در کنار قطعه شهدای فاطمیون، خطاطی مشغول نوشتن خطوط زیبایی است؛ بی توجه به اطراف، با دقت و وسواس عجیب این کار را انجام می دهد. کمی منتظر می مانم تا برای لحظاتی دست از کار بکشد.

وی خود را سرباز ولایت معرفی می کند و اینکه آتش به اختیار و به یاد دوستان شهیدش قدم در این راه گذاشته است. سی سال است که خطاطی می کند و فعالیت های فرهنگی هنری که انجام می دهد بیشتر صلواتی است. می گوید شهدای فاطمیون بسیار مظلوم و غریب هستند و شاید به همین علت باشد که به گفته خودش 4سالی است بساط خود را در اینجا گسترده است.

در ادامه تاکید می کند: ما درهر زمان و مکانی به شهدا مدیون هستیم و فکر می کنم شاید با این کار تنها گوشه ای از دین خود را به آنها ادا کرده باشم و هرکسی که پا به مزارشهدا گذاشته، بدون شک به شهدا وصل شده است.

و پایان سخنانش می گوید: حضرت اباعبدالله الحسین (ع)سرچشمه است و شهدا در امتداد راه حسین(ع) قرار دارند و امروز ما هرچه داریم از سیدالشهدا(ع) است.

گشت و گذار در فضای شهدا و دیدن صحنه هایی این چنین زیبا، زمان را از یادمان می برد و تنها غروب خورشید است که بازگشت مان را یادآور می شود.

به سختی از این مکان مقدس دل می بریم و با حس های زیبا و دلنشینی که از محضر شهدا کسب کرده ایم، راه بازگشت را در پیش می گیریم. در مسیر بازگشت، هر دو هنوز در حال و هوای زیبای حضور در جمع شهدا غوطه‌وریم که دوست عکاسم با این جمله مرا به خود می آورد که: "آمدن امروزمان اتفاقی نبوده و این دعوت یکی از زیباترین دعوت ها به این بهشت زمینی بوده است"!

گزارش از صنوبر محمدی
عکاس: مریم قنبری

اینستاگرام
کوتاه اما جذاب.
اجرتان با امام حسین(ع)
سلام خسته نباشید و خداوند قبول نماید از همه زحمتکشان راه و هدف شهدای عزیز از جمله این مجموعه که خدمات خادمین را منتقل مینماید . تکته ای را خواستم یاد اوری نمایم و بدلیل دلسوزی نکته ای را یاد اوری نمایم . ان شالله اینکه سعی نمایید منتقل کننده زحمات همه خادمین باشید حیف است خود را منحصر به ایستگاه خواستی کرده باشبد یقیا ایستگاه های فعال دیگر هم هست که در ان روزها ویا زمانهای بیشتر وقت میگذارنذ و متعسفانه به چشم نمایند و باعث یک طرف قضاوت کردن است انشالله با دید بازتر خدمات دیکران خادمین را هم منعکس فزمایید و خدا خیرتان دهد التماس دعا
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi