شناسه خبر : 94148
دوشنبه 25 مهر 1401 , 11:46
اشتراک گذاری در :
عکس روز

فدائیان جان و مال و ناموس مردم

کامران پورعباس
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا در پیامی به‌مناسبت هفته نیروی انتظامی که هفتم مهر 1400 صادر نمودند، از این نهاد با عنوان پرافتخار و غرورآفرینِ «یکی از ستون‌های استوار امنیت در کشور» تجلیل نمودند.
اخیراً نیز که فراجا مورد سنگین‌ترین هجمه‌ها قرار گرفته و علیه آن فتنه بزرگی برپا گردیده است، باز رهبری از مدافعان نظم و امنیت میهن اسلامی قاطعانه دفاع نمودند.
11 مهر 1401، رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح فرمودند:
«مسئولیّت اصلی نیروهای مسلّح چیست؟ حراست از امنیّت ملّی.... سازمان‌های مسلّح، تأمین‌کننده این نیاز همیشگی و همه‌جایی برای کشور و برای عموم مردم جامعه هستند؛ این، کم افتخاری نیست. ارتش یک جور، سپاه یک جور، سازمان انتظامی یک جور، بسیج یک جور، هر کدام به نحوی تأمین‌کننده‌ امنیّت هستند. آن کسی که به پاسگاه پلیس حمله می‌کند، [دارد] به امنیّت کشور حمله می‌کند؛ آن که به پایگاه بسیج حمله می‌کند، دارد به امنیّت کشور حمله می‌کند؛ آن که در اظهارات، در سخنرانی، در گفت‌وگوها ارتش را یا سپاه را مورد طعن قرار می‌دهد، به امنیّت کشور دارد اهانت می‌کند. تضعیف سازمان‌های نیروهای مسلّح، تضعیف امنیّت کشور است. تضعیف پلیس به معنای تقویت مجرمین است. پلیس موظّف است در مقابل مجرم بِایستد، امنیّت آحاد مردم را تأمین کند. آن کسی که به پلیس حمله می‌کند، در واقع مردم را بی‌دفاع می‌گذارد در مقابل مجرمین، در مقابل اراذل و اوباش، در مقابل دزد، در مقابل زورگیر. امتیاز بزرگ کشور ما این است که امنیّتی که داریم، امنیّت درون‌زا است.»
به گفته سردار ایوب سلیمانی در خرداد 1398، نیروی انتظامی از اول انقلاب حدود ۱۳ هزار شهید تقدیم انقلاب اسلامی، نظم و امنیت جامعه و جمهوری اسلامی نموده است. هشت هزار و 500 شهید در دفاع مقدس به شهادت رسیده‌اند.
آری آسمان ناجا از آغاز تا کنون نورباران و ستاره‌باران بوده و هست و در آینده نیز خواهد بود.
در ادامه یادی می‌کنیم از چند شهید عزیز و گرامی نیروی انتظامی تا ادای احترامی کرده باشیم در برابر عزت و عظمت اسلامی و ولایی و شهداییِ نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران. 
شهید عباسعلی اوسطی
شهید عباسعلی اوسطی کادر نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران اعزامی از استان خراسان رضوی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بود که سال 1362 در منطقه عملیاتی سردشت اسیر شد و پس از شهادت در اردوگاه عراق در قبرستان الکرخ به خاک سپرده شد. پیکر مطهرش در سال 1395 به همراه 27 شهید دوران دفاع مقدس کشف گردید و در نیشابور تشییع و به خاک سپرده شد. 
در وصیت‌نامه این شهید آمده است: «به نام او که همه چیزم از اوست. به نام او که زندگی من در جهت اوست. پدر ومادر عزیزم، در مرگ من‌گریه و زاری نکنید. مگر من بهتر از علی اکبرِ امام حسین(ع) هستم که در راه اسلام شهید شد. انسان روزی به دنیا می‌آید و روزی از دنیا می‌رود. خوشا مرگی که در راه اسلام و میهن باشد.»
شهید مرتضی آقایی
مرتضی آقایی اهل همدان و سرباز ژاندارمری در تیر 1367 هنگام دفاع از میهن اسلامی در منطقه نهرعنبر ایلام بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید آقایی پس از گذشت ۳۳ سال از شهادتش، طی عملیات تفحص شهدا کشف و هویتش از طریق آزمایش دی‌ان‌ای شناسایی شد و در سال 1400 در همدان تشییع و به خاک سپرده شد. 
شهید پرویز پوردل
شهید پرویز پوردل اعتقاد خاصی به امام و نظام داشت و با این‌که به سن خدمت سربازی نرسیده بود، زودتر داوطلب شد و به خدمت سربازی رفت. هر کاری که در بسیج پیش می‌آمد، پیشقدم می‌شد و اگر امام فرمانی نسبت به بسیج می‌داد، زودتر انجام می‌داد و دوست داشت که گوش به فرمان امام باشد.
شهید پوردل ساکن اسلامشهر استان تهران و از نیروهای ژاندارمری بود که در دوران هشت سال دفاع مقدس به سربازی اعزام شد و در دوران خدمت همراه با دیگر رزمندگان اسلام به جبهه رفت و 21 تیر 1367 در زبیدات عراق به شهادت رسید. سال 1399 پیکر مطهرش در جریان عملیات تفحصی پیدا می‌شود و به همراه یک شهید دیگر در یادمان شهدای گمنامِ شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ایران در شهر اهواز در خاک آرام می‌گیرد.
اخیراً و پس از 34 سال، با انجام آزمایش دی‌ان‌ای، هویت شهید پوردل شناسایی می‌گردد و به مادر گرامی شهید که ساکن اسلامشهر است، خبر داده می‌شود. واکنش مادر ابتدا شکر و سپس‌گریه است و به فاصله کوتاهی نیز به دیدار فرزند شهیدش در اهواز می‌شتابد.
شهید حسینعلی سلطانی‌نگار
شهید سلطانی‌نگار در مبارزات ضدطاغوتِ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در شهر تهران حضور فعال و پرشوری داشت و در این راه زخمی هم شده بود. یک‌بار چند روزی به خانه نیامد و بعد با سر باندپیچی شده پیش خانواده رفت. وقتی باندها را باز کردند، متوجه شدند که تیری به سرش اصابت کرده و رد تیر روی سرش مانده است. 
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران دفاع مقدس به عنوان گروهبان ژاندارمری در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر در سال 1360 در تنگه چزابه به شهادت رسید. 
در یکی از نامه‌هایش که از جبهه برای خانواده فرستاده بود، نوشته است: «من الان که به شما نامه می‌نویسم در سنگر در جزیره مجنون می‌نویسم و وضع ما خیلی خوب است و تمام سخنان منافقین ضدانقلاب‌ها که می‌گویند وضع جبهه‌ها بد است، دروغ است و همین منافقین و ضدانقلاب‌ها هستند که از غضب به جبهه‌ها حمله می‌کنند و سربازان اسلام را می‌کشند. نفرین خدا و خلق خدا بر تمام منافقین و کفار باد.»
شهید جعفر ابراهیمی‌پور
شهید جعفر ابراهیمی‌پور وقتی به سربازی رفت، افتاد سیستان و بلوچستان. سال1371، در ماه‌های آخر خدمتش قرار بود محموله‌ای جابجا شود که قاچاقچیان با 23 نفر از نیروی انتظامی درگیر می‌شوند و تیری به نخاع جعفر ابراهیمی‌پور اصابت کرده و به شهادت می‌رسد. در آن لحظه فقط می‌گفته است: یافاطمه زهرا، یافاطمه زهرا، وای مادرم، وای مادرم....
خیلی آدم با خدایی بود. خیلی راز و نیاز می‌کرد و شبانه نماز می‌خواند با اینکه جوان بود. ولایت‌مدار و خیلی هم طرفدار امام و آقا بود. زمانی‌که امام خامنه‌ای به رهبری رسیدند، خیلی دفاع می‌کرد و می‌گفت: بهترین گزینه همین بوده است که انتخاب شده است و خیلی خوب است. واقعاً تعریف‌شان را می‌کرد.
خیلی حضرت فاطمه زهرا(س) را صدا می‌زد. در لحظه شهادت هم فاطمه زهرا(س) را صدا می‌زده است.
امام حسینی بود و وقتی اسم امام‌حسین(ع) می‌آمد، چشمانش پر از اشک می‌شد. خودش نذری می‌داد. 
 برادر شهید ابراز می‌دارد: «هر گرفتاری که داشته باشم سر مزار برادرم می‌روم و با او درددل می‌کنم، حرف‌هایم را به او می‌گویم و سبک می‌شوم. وقتی مشکلی دارم سر مزار برادرم به او می‌گویم و حل می‌شود و احساس می‌کنم که کنارم است و حضور دارد.... خواهر و برادرهایم هم احساس می‌کنند که جعفر هنوز هم در کنار ماست.
یک خاطره از مادرم دارم که می‌گفت موقعی که جعفر بچه بود، وقتی به او شیر می‌دادم وضو می‌گرفتم و به او شیر می‌دادم. یک‌بار که به او شیر دادم، خوابیدم. در خواب دیدم که یک نفر دارد می‌آید. نگاه کردم دیدم یک سیدی است. می‌گفت در را باز کردم، وارد شد. گفتم حاج آقا بفرمایید. به او گفتم چرا تنها آمده‌ای؟ گفت: من تنها نیستم. دستش را روی صورت جعفر کشید و گفت این سرباز من است. مادرم گفت آن موقع ما عکس امام را ندیده بودم و اسم امام خمینی را نشنیده بودم. وقتی انقلاب شد عکس امام خمینی را دید، گفت این سیدی است که به خواب من آمده بود.... جعفر شهید شد، خواب دیده بود که امام خمینی گفت آن‌قدر ناراحت نباشید این شهید سرباز من است و پسر شما زنده است.»
شهید مهدی نوروزی
شهید مهدی نوروزی، اهل کرمانشاه، از کارکنان نیروی انتظامی است که در 20 دی 1393، در دفاع از حرمین عسکریین در سامرا مورد اصابت گلوله تروریست‌های داعشی قرار گرفته و به شهادت می‌رسد تا عنوان نخستین شهید مدافع حرم استان کرمانشاه را داشته باشد.
شهید تا دقایقی نفس می‌کشیده و همرزمانش می‌گویند دائم زیر لب «لبیک یاحسین» می‌گفته است.
همسر این شهید والامقام خاطرنشان می‌نماید:
«فدایی مقام معظم رهبری بود....همسرم تمامی امور و فعالیت‌های خود را مبتنی بر رضای الهی، اهل‌بیت(ع) و رهبر معظم انقلاب انجام می‌داد....او همواره به این نکته تأکید داشت که باید مالک‌اشتر مقام‌معظم رهبری باشد و قبل از فرموده ایشان، دستورات آقا را اجرا کند.او نسبت به پوشش چادر که یادگار حضرت زهرا(ع) است، غیرت خاصی داشت. علی‌رغم اینکه او در داخل کشور مسئولیت خطیری را برعهده داشت، اما معتقد بود خط مقدم دفاع از اسلام، سامرا است و نباید سامرا را تنها و غریب گذاشت.»
مادر شهید با افتخار می‌گوید:
«شهید عاشق کربلا بود و همواره می‌گفت‌ای کاش در کربلا همراه امام حسین(ع) بودم و بارها تأکید می‌کرد امروز خط دفاع از اسلام و ولایت، سامرا است و در نهایت در همین راه و در خط مقدم دفاع از اسلام شهید شد....پیام شهادت پسرم مهدی، دفاع از حریم ولایت تا پای جان است.»
شهید جواد سروانی
شهید جواد سروانی سال 1396 در 5 کیلومتری خاش منطقه گرانچی در درگیری با اشرار به شهادت رسید. علاقه شدیدی به رهبر انقلاب داشت. خادم آقا بود. همیشه سربند «یاحسین» با شال عکس آقا دور گردنش بود. لحظه شهادت هم به دور گردنش بود. همیشه شال را دور سرش و دور چانه‌اش می‌انداخت.
قرار بود با کاروان پیاده به کربلا برود. می‌گفت: آرزویم این است که پای پیاده کفش‌هایم را دربیاورم، روی شانه‌هایم بیندازم، تا خود کربلا روضه حضرت ابوالفضل‌(ع) را برای مردم بخوانم. صحنه خودش هم صحنه کربلا بود. بعد از شهادت سر و دست نداشت.
خواهر شهید خاطرنشان می‌نماید: «در این سه سال که گرفتاری داشتیم، هر موقع سر مزارش رفتیم ناامید برنگشتیم. روح و روان شهیدان تأثیر دارد. شهیدان زنده‌اند و می‌بینند. همیشه می‌گویم: داداش، شفاعت ما را هم پیش آقا امام حسین‌(ع) بکن....بچه خواهرزاده‌ام را دکترها جواب کرده بودند. خواهرزاده‌ام می‌گفت: خاله، دکترها دیگر برای من کاری نمی‌کنند، دایی را به زخم‌های تنش قسم بده. بگو فاطمه را دوست داشتی، برای بچه‌اش یک کاری بکن.آزمایش سومی که دکترها از او گرفتند، گفتند: بچه خوب است. چون ۸ ماهه به دنیا آمد مشکل داشت.خواهرم وقتی می‌آید، بچه‌اش را سر قبر دایی‌اش می‌برد و تشکر می‌کند.»
شهیدان‌هادی و محمدحسین رئیسی
سال1399، مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان فهرج با اقدامات اطلاعاتی از عبور محموله سنگینی از مواد افیونی از شهرستان فهرج مطلع شدند و در روستای علی‌آباد چاهدگال به یک دستگاه خودرو نیسان برخورد کرده و با سرنشینان مسلح آن درگیر شدند که ستوان یکم‌هادی رئیسی رئیس‌پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان فهرج در این درگیری به شهادت رسید.
خودرو اشرار متواری شد اما در کمتر از یک ساعت توقیف و قاتل مسلح دستگیر شد. مأموران در بازرسی از خودرو ۴۴۳ کیلو و ۸۰۳ گرم تریاک، ۱۱۹ کیلو و ۴۰۱ گرم حشیش، ۱۵ کیلو شیشه و ۱۱ کیلو و۳۰۰ گرم هروئین و ۲ قبضه سلاح ممنوعه و مقادیر زیادی مهمات کشف کردند.رئیس‌سابق این شهید عزیز در زمان خدمت در پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان بم با چشمانی اشکبار گفت: از شهید رئیسی باید چندین کتاب تنها درباره دلسوزی‌هایش نسبت به اعضای خانواده‌هایی که به نوعی والدین‌شان گرفتار جرایم شده بودند، بنویسیم.... هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم در یکی از طرح‌های پاک‌سازی مناطق جرم‌خیز حاشیه یکی از نقاط که در اجرای حکم قضایی، منزل فردی به جرم توزیع موادمخدر را بازرسی می‌کردیم، در کشف مواد توفیقی حاصل نشد اما شهید رئیسی که از همان ابتدای روند بازرسی این منزل درد دل و گلایه‌های اعضای این خانواده را بهتر از دیگران شنیده بود، دلیل ارتکاب صاحب‌خانه به توزیع مواد مخدر را جویا و وقتی با ناله و اظهار ناتوانی وی در تأمین هزینه‌های زندگی‌اش رو‌به‌رو شد، لحظاتی فکر کرد و او را به صورت تلفنی به فردی برای کار در یک واحد سردخانه معرفی کرد. در یک مورد دیگر نیز پس از دستگیری دو متهم به جرم توزیع مواد افیونی شاهد تعلل شهید رئیسی برای انتقال متهمان به خودرو بودیم و وقتی دلیلش را جویا شدیم به تعطیلی مدرسه و وجود دانش‌آموزان در کوچه اشاره کرد و گفت: هر چند که این دو نفر به سبب توزیع موادمخدر مجرم هستند، اما شایسته نیست دانش‌آموزان آنها را با دستبند ببینند و شاید فرزند آنها در بین همین دانش‌آموزان باشد.
دیگر همرزم شهید گفت: این شهید عزیز هیچ‌گاه عادت نداشت دست خالی از هیچ مأموریتی بازگردد و گاهی عدم توفیق در انجام مأموریت‌ها را با برداشتن قدم‌های خیر در همان مکان مأموریت با کمک‌های نقدی یا اعطای برخی اقلام مصرفی به نیازمندان در محله‌های جرم‌خیز جبران می‌کرد و در کنار انجام مأموریت‌های اصلی‌اش که گاهی در گرمای نزدیک به 50 درجه انجام می‌شد، از کمک به سایر شهروندان کوتاهی نمی‌کرد. 
دامادش محمدحسین رئیسی نیز که از پرسنل پلیس تکاوری کرمان بود، سال ۹۶ درگیری با قاچاقچیان به شهادت رسیده بود لذا آقا‌هادی تا دو سال بعد، یعنی تا قبل از شهادتش، برای نوه‌اش امیرعلی هم پدر بود و هم پدربزرگ.
همسر شهید محمدحسین رئیسی و فرزند شهید‌هادی رئیسی در مورد پدر شهیدش می‌گوید: 
«در مراسم ترحیم، تعدادی از مردم که اصلاً شناخت زیادی هم نسبت به آنها نداشتیم پیش ما می‌آمدند و می‌گفتند: سرداری دوباره از نسل سردار سلیمانی را از دست داده‌ایم.... ایشان در سن ۱۷ سالگی در مناطق عملیاتی حضور پیدا کرد و بعد از چند ماه به خانه بازگشت. روز‌ها و لحظاتی که پدر همیشه با اشتیاق از آن ایام یاد می‌کرد. همواره حسرت جاماندنش را از قافله شهدا می‌خورد....پدر ارادت زیادی به اهل‌بیت داشت؛ ارادتی خالصانه. یک هفته قبل از شهادتش به رسم هر سال نذر اطعام داشت. ایشان این نذر را با دادن اطعام میان نیازمندان ادا کرد و این نذری آخرین خاطره به یاد ماندنی‌اش شد.»
و در مورد همسر شهیدش خاطرنشان می‌نماید:«خواندن نماز اول وقت، خوشرویی و صداقت از جمله شاخصه‌های اخلاقی بود که در وجود محمدحسین متجلی بود. اما از همه مهم‌تر حس وظیفه‌شناسی محمدحسین بود که مورد توجه بسیاری از دوستان و همکارانش هم قرار داشت. محمدحسین معتقد بود حقوقی که ما می‌گیریم باید حلال باشد، برای همین مسئولیت‌ها و مأموریت‌هایی که به ما محول می‌شود را باید با دقت و حساسیت بالایی انجام دهیم. اموری که تنها برای رضای خدا انجام بگیرد، اجری معنوی و ماندگار دارد.»
شهید سید نورخدا موسوی
اسفند سال 1387، شهید سید نورخدا موسوی فرماندهی یگان تکاوری زاهدان در مأموریت و طی درگیری با گروهک معاند به سرکردگی عبدالمالک ریگیِ ملعون و معدوم مورد اصابت مستقیم تک‌تیرانداز دشمن قرار گرفت و یک گلوله دو زمانه به سرش اصابت کرد و در منطقه لار سیستان و بلوچستان به درجه جانبازی نائل شد و پس از تحمل حدود 10 سال جانبازی در حالت کما، آبان سال 1397 درشب رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) به شهادت رسید.
این سید بزرگوار در سن 36 سالگی به‌طور صددرصد جانباز شد و حدود 10 سال که در کما بود، در کشور به عنوان «شهید زنده وطن» معروف شده بود.در این سالها همسرش مانند پروانه بر گردش می‌چرخید و از او‌پرستاری می‌کرد و منزلش زیارتگاه دوستدارانش شده بود که با حضور در این مکان یاد او را گرامی بدارند و ازجان‌گذشتگی‌اش را ارج نهند و مأمنی برای آرامش‌شان باشد.
همسر سید نورخدا موسوی قبل از شهادتش گفته بود: سید نورخدا حجت خداوند به‌روی زمین است و‌پرستاری از آقا سید بزرگ‌ترین افتخار من است و این‌پرستاری را عبادت می‌دانم. به‌عقیده من دلیل زنده ماندن آقا سید می‌تواند پس دادن درس خداشناسی باشد و یا اینکه بعضی افراد با دیدن آقا سید از راه منحرف، بازگردند و افرادی که نیز به‌راه مستقیم هستند در راه‌شان مستحکم بایستند. همه مردم از هر قشری برای دیدن آقا سید به منزلمان می‌آیند و افرادی برای گرفتن حاجت آبروی سید را واسطه قرار می‌دهند، بعضی از جوانان هم نزد سید خطبه عقد خود را می‌خوانند، برخی‌ها دسته‌گل خواستگاری خود را قبل از رفتن به مراسم نزد آقا سید می‌آورند، افراد دیگری هم هستند که برای عاقبت‌به‌خیری فرزندان‌شان نزد آقا سید دعا می‌کنند و مسئولان هم می‌گویند با آمدن کنار آقا سید در کارشان موفق‌تر هستند. آقا سید ارتباط کلامی با دنیا ندارد ولی دارای ارتباط روحی با دنیاست که هر وقت مشکلی برای ما پیش می‌آید به خواب خودم یا یکی از اقوام می‌آید و یک‌شب که فرزندانم هر دو تب کرده بودند و من مرتب آنها را پاشویه می‌کردم همان شب آقا سید به خواب یکی از اقوام آمده بودند و بعد از احوال‌پرسی گفته بود که حالم خوب است فقط پاهایم درد می‌کند که پاهایش همان فرزندانش بودند.
همسر شهید با اشاره به پیگیری‌های مقام معظم رهبری و مسئولان لرستان درباره احوالات سید نورخدا گفته بود: مقام معظم رهبری و همه مسئولان لرستان جویای احوال سید نورخدا هستند و مقام معظم رهبری همیشه به‌صورت تلفنی از طریق نماینده ولی‌فقیه در لرستان از حال وی باخبر می‌شوند. 
همسر سید نورخدا به دیدار با مقام معظم رهبری اشاره کرده و گفته بود: در مهرماه سال 92 به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم که این دیدار با پیگیری‌های مصرّانه خودم از طریق نامه‌نگاری با دفتر ایشان و پیگیری‌های مسئولان انجام شد. وقتی نزد آقا بودیم، محمد خیلی دستان ایشان را بوسید و من زیاد متوجه نبودم که بعد از خداحافظی و آمدن ما محمد گفت: مادر، می‌دانی من کدام دست آقا را بیشتر بوسیدم؟ گفتم: نه. گفت: همان دستی که مانند دست پدرم جان ندارد و من در آنجا متوجه شدم که محمد در این مورد یک‌قدم از من جلوتر است. 
وی اظهار داشت: در چند دیدار خصوصی که من و بچه‌ها با حضرت آقا داشتیم، ایشان ما را موردعنایت خودشان قراردادند. در این دیدارها حضرت آقا فرمودند که ان‌شاءالله خودتان و بچه‌های‌تان عاقبت‌به‌خیر شوید. برای‌تان دعا می‌کنم که در این راه ثابت‌قدم بمانید. ایشان فرمودند: شما در‌پرستاری همسرتان کار بزرگی می‌کنید و کارتان بزرگ و عظیم است و سه بار مؤکداً به بزرگی این کار‌پرستاری اشاره کردند.
شهدای سال 1400
53 نفر از پرسنل فرماندهی انتظامی کشور در سال 1400 به فیض شهادت نائل شدند. 19 نفر از این شهدا در مبارزه با اشرار مسلح، هشت شهید در مقابله با قاچاقچیان مواد مخدر، هفت شهید در مبارزه با سارقان مسلح، 6 شهید در مقابله با قاچاق کالا به شهادت رسیده و 6 نفر از آنها نیز از شهدای مرزبانی بودند.
دو نفر از شهدای پلیس در سال 1400، حین مقابله با اراذل و اوباش به شهادت رسیده، یک نفر از این شهدا از مدافعان سلامت بود و یک شهید هم در سانحه هوایی به فیض شهادت نائل آمد. همچنین سه نفر از این شهدا نیز از جانبازان دفاع‌مقدس بودند.
شهدای سال1401
با وجود آنکه هنوز نیمی از سال1401 را سپری نموده‌ایم، قهرمانان همیشه سرافراز فراجا، شهدا و جانبازان زیادی را در راه دفاع از نظم وامنیت ایران اسلامی تقدیم نموده‌اند که یادی از آنها می‌نماییم.
اوایل نوروز 1401، مأموران انتظامی شهرستان ایرانشهر هنگام گشت‌زنی به‌منظور تأمین امنیت و آرامش مردم با تعدادی از اشرار که قصد ناامنی در شهر را داشتند، درگیر شدند که بر اثر تیراندازی اشرار ستوان یکم منصور بزی ساکت بر اثر اصابت گلوله از ناحیه سر مجروح و به علت شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
سرباز وظیفه شهید سید نوید موسوی نیز در نوروز حین انجام وظیفه و تأمین امنیت شهروندان در شهرستان دیلم استان بوشهر در درگیری با سارق مسلح به ضرب گلوله به شهادت رسید.
سرگرد جلیل دازه حین انجام وظیفه و تأمین امنیت شهروندان در شهرستان دیلم استان بوشهر حین درگیری با سارق مسلح مجروح شد، به بیمارستان انتقال یافت و چند روز بعد بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
در پی وقوع سرقت مسلحانه‌ از منزلی با پوشش لباس نظامی و متواری شدن سارقان در ماهشهر، مأموران پلیس آگاهی با رصد و پایش اطلاعاتی محل اختفای اعضای باند سارقان را شناسایی کردند. مأموران پلیس به محل اعزام شدند. سارقان به محض مشاهده پلیس اقدام به تیراندازی کردند. در درگیری مسلحانه استواریکم مصطفی رفیع‌زاده عضو کادر انتظامی ماهشهر به شهادت رسید. یکی از سارقان به ضرب گلوله به هلاکت رسید و دو نفر دیگر از اعضای این باند دستگیر و یک قبضه سلاح کلاشینکف و یک قبضه کلت کمری از متهمان کشف شد.
ستوان یکم علی شیخ کبیر از کادر مرزبانی حین پایش نواری مرزی و تأمین امنیت شهروندان در هنگ مرزی زابل به شهادت رسید. 
 استوار دوم مجتبی میر از کادر مرزبانی حین پایش نوار مرزی و تأمین امنیت شهروندان در مرز سراوان به شهادت رسید.
ستوان‌یکم مهدی محمدی‌نسب، مرزبان قزوینی در درگیری با افراد مسلح تروریستی در منطقه مرزی هنگ‌های پاوه و بانه به شهادت رسید.
مسلم تقی‌زاده از ماموران انتظامی پاسگاه آسیاب شهرستان امیدیه خوزستان هنگام عملیات مبارزه با کالای قاچاق براثر برخورد عمدی کامیون قاچاقچیان به‌شهادت رسید. 
استواریکم رضا احترامی عضو نیروی یگان امداد بندرعباس هنگام متوقف کردن یک‌دستگاه خودروی سواری متعلق به قاچاقچیان سوخت، براثر برخورد عمدی خودرو قاچاقچیان زیر گرفته شد و به‌شهادت رسید. در این عملیات ۳۰ هزار لیتر گازوییل قاچاق کشف و ضبط شد.
سرگرد «عباس راه‌انجام» از مأموران پلیس پیشگیری شهرستان دلگان سیستان‌وبلوچستان هنگامی که به‌همراه همسرش در جاده زابل با خودروی شخصی در حرکت بود، توسط اشرار کوردل شناسایی و با گلوله‌های کلاش ترور می‌شود.
علی شبانی سرباز وظیفه دهه هشتادی کلانتری کاخک از توابع گناباد هنگام گشت‌زنی به‌منظور تأمین امنیت شهروندان و برخورد با قاچاقچیان در محور کاخک، مشغول تعقیب‌وگریز قاچاقچیان سوخت شد، اما به‌علت عدم‌دیدکافی و بر اثر استفاده مجرمین از وسایل دودزا و ناهمواری جاده، خودروی سازمانی‌اش واژگون شد و به بیمارستان انتقال یافت که به‌علت شدت جراحات به شهادت رسید. 
ستوان‌دوم مصطفی سوسرائی حین تعقیب و‌گریز سارقان، بر اثر برخورد با کابل برق فشارقوی قطع‌شده در شهرستان آزادشهر مجروح و به بیمارستان منتقل شد و به‌علت شدت جراحات به شهادت رسید. 
مهدی برزگری نیروی کادر مرزبانی هنگ مرزی سردشت هنگام پایش نوار مرزی در منطقه بِلَفت سردشت بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. ستوان‌دوم جواد زارعی از پرسنل اداره مبارزه با مواد مخدر فرماندهی انتظامی یزد حین انجام مأموریت و تعقیب‌وگریز خودروی حامل مواد مخدر، براثر واژگونی خودرو به‌ شهادت رسید. 
استواردوم محمد صیاد از نیرو‌های کادر مرزبانی هنگام دفاع از مرز‌های کشور در پاسگاه مرزی دوست‌محمدخان استان سیستان‌و‌بلوچستان و مبارزه با اشرار مسلحی که قصد ورود به خاک ایران را داشتند، بر اثر اصابت گلوله مستقیم این اشرار از خاک افغانستان به شهادت رسید. 
سرگرد محمد یاسمی مأمور کلانتری 108 نواب درپی اجرای حکم قضایی مبنی بر دستگیری یک مرد به خانه‌ای در خیابان رودکی مراجعه کرد و در حال اجرای حکم قضایی بود که ناگهان توسط مرد جوان در راه پله ساختمان هدف تیراندازی قرار گرفت و براثر شلیک گلوله از پشت به قلبش به شهادت رسید.
گروهبان یکم مرتضی کریم‌‌زاده و سرباز وظیفه ابوالفضل هیبتی حین درگیری با یک قاتل فراری مسلحِ گروگان‌گیر و آدم‌ربا در شهرستان فارسان چهارمحال‌وبختیاری به شهادت رسیدند.
علی برزگرپور رئیس‌عملیات ویژه پلیس اطلاعات فرماندهی انتظامی استان کرمان در عملیات مبارزه با قاچاقچیان موادمخدر براثر اصابت گلوله سوداگران مرگ به شهادت رسید.
نیما حاجی‌پور سرباز پاسگاه کوزه‌رش هنگ مرزی سلماس ارومیه هنگام پایش مرزی به شهادت رسید.
امیر آقاوردی‌زاده نیروی پاسگاه کوزه‌رش هنگ مرزی سلماس هنگام پایش مرزی براثر واژگونی خودرو به شهادت رسید.
مهدی دامن باغ نیروی کادر کلانتری 15 شهرستان کرمانشاه، هنگام تأمین امنیت شهروندان در عملیات دستگیری اراذل و اوباش براثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
محمد احمدی محمدآبادی از کارکنان اداره مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر استان مرکزی در عملیات مبارزه با قاچاق در محور میمه به دلیجان براثر حادثه به شهادت رسید.
ستوان سوم سیروس میرحسنی حین انجام مأموریت در اجرای ایست و بازرسی موقت جهت کنترل و توقیف خودروهای حامل قاچاق، یکی از عاملان قاچاق عرصه را برخود تنگ دیده و با سوءقصد با خودرو به این مأمور تلاشگر حمله‌ور شد که منجر به مجروحیت شدید وی شد و در نهایت علی‌رغم تلاش‌های پزشکان، به شهادت رسید.
مظفر مرشدی مرام از کارکنان اداره مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر استان مرکزی در عملیات مبارزه با قاچاق در محور میمه به دلیجان براثر حادثه به شهادت رسید.
اسماعیل جلالی از کارکنان کادر یگان تکاوری کرمان در عملیات مبارزه با اشرار مسلح در محور روستای پنگ شهرستان رودبار جنوب براثر اصابت گلوله اشرار به شهادت رسید.
امیر کیوان‌لو در شهریورماه برای امنیت و دفاع از ناموس مردم به شهادت رسید.سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ ماجرای شهادتش را چنین شرح می‌دهد: حدود ساعت پنج صبح بود که تیم‌های مختلف گشت در حوزه استحفاظی خود متوجه حضور سارقان حرفه‌ای و تعرض به زن جوانی در یک خانه شدند و در این میان تیم شهید کیوان‌لو به خانه مورد نظر مراجعه کردند. مأموران پلیس در گام نخست یکی از سارقان را دستگیر کردند که در ادامه شهید کیوان‌لو به خانه زن جوان مراجعه می‌کند که توسط یک سارق هدف ضربه چاقو از ناحیه قفسه سینه قرار می‌گیرد. امیر کیوان‌لو می‌توانست از کمر به پایین به قاتلی که به ناموس مردم تعرض کرده، شلیک کند ولی این کار را نکرد و همین موضوع پهلوانی وی را نشان می‌دهد. امیر کیوان‌لو فردی فداکار و پهلوان‌ بود. این شهید بزرگوار نیز برای برقراری امنیت و دفاع از ناموس مردم جانش را فدا کرد. پهلوان‌ترین و قهرمان‌ترین مأمور نیروی انتظامی برای آرامش و امنیت مردم و دفاع از نوامیس مردم تقدیم شد.
رضا شریفی از کارکنان مرزبانی گروهان مرزی بانه استان کردستان هنگام تأمین امنیت و پایش مرزی به شهادت رسید. استوار یکم شهید علی سراوانی پس از گزارش مردمی به پلیس ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک درگیری خانوادگی در منطقه‌ای از محله رامیان واقع در استان گلستان، به محل مورد اعزام می‌شود و همزمان با شب اربعین حسینی بر اثر تیراندازی شروری مسلح و اصابت گلوله به شهادت می‌رسد. امیرحسین خالص‌خمر از مرزبانان گلستانی حاضر در استان سیستان و بلوچستان حین کنترل و مراقبت از مرز مجروح شد و پس از تحمل دو ماه رنج جراحت به شهادت رسید.
شهدای اغتشاشات سال 1401
در حوادث شهریور و مهر 1401، در اثر فضا‌سازی‌ها و افترازنی‌های شبکه‌های معاند ودشمن علیه نیروی انتظامی، متاسفانه یک‌سری از جوانان تحت تأثیر این موضوع هیجانی و احساسی شدند اما یک‌سری سازمان‌دهی شده وارد عمل شدند و اغتشاشاتی ایجاد شد و نیروی انتظامی تا کنون با متانت و تدبیر و فداکاری از نظم و امنیت در برابر فتنه‌گران دفاع نموده است. 
به گفته سردار حسین اشتری فرمانده کل انتظامی حدوداً هزار و ۸۰۰ نفر از نیروی انتظامی در این حوادث مجروح شدند. البته سطحش متفاوت بود، حدود ۱۲۰ تا ۱۴۰ نفرشان به بیمارستان مراجعه کردند، مابقی سرپایی بود و از این تعداد هم ۳۰، ۴۰ نفر تقریباً یک مقدار شدیدتر بود.
علاوه‌بر اینها، فراجا در جریان دفع این فتنه، شهید امنیت نیز تقدیم انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نموده است.
منبع: کیهان
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi