شناسه خبر : 101756
دوشنبه 19 تير 1402 , 11:42
اشتراک گذاری در :
عکس روز

پاسداشت زبان فارسی توسط شهید متوسلیان در کردستان

فاش نیوز - مجتبی شاکری در کتاب «برادر احمد» به ذکر خاطره‌ای از حضور حاج احمد متوسلیان در کردستان و برخورد ایشان نسبت به مسئله استفاده از یک کلمه فرانسوی می‌پردازد.

 

 

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «برادر احمد» جدیدترین کتاب با موضوع و محوریت حاج احمد متوسلیان فرمانده شجاع و مقتدر لشکر حضرت محمد رسول الله (ص) در دوران دفاع مقدس است که به روایت حیاتِ جهادی این فرمانده می‌پردازد و مصاحبه‌های این کتاب را حمید داوودآبادی و محمدعلی صمدی برعهده داشته‌اند و علی اکبری مزدآبادی نیز تدوین آن را عهده‌دار بوده است. 

«علی اکبری‌مزدآبادی» مدیر انتشارات یازهرا (س) و نویسنده کتاب «برادر احمد» درباره کتاب برادر احمد اظهار داشت: این کتاب حاصل شش جلسه گفت‌وگوی همرزمان و دوستان حاج احمد متوسلیان است که سال ۱۳۸۵ دور هم جمع می‌شدند و گفت‌وگو و تحلیل و ذکر خاطرات می‌کردند.

وی این کتاب را یک اثر کاملا مستند معرفی کرد و افزود: مجری این جلسات اقای محمدعلی صمدی و حمید داودآبادی بوده‌اند؛ حاصل این جلسات حدود ۲۵ سال در آرشیو بود تا اینکه صوت آن به‌دست ما رسید لذا کتاب برادر احمد حاصل همان جلسات است.

اکبری‌مزدآبادی در پاسخ به‌اینکه کتاب‌های زیادی درباره احمد متوسلیان چاپ شده، ویژگی برادر احمد چیست؟ گفت: درباره حاج احمد کتاب زیاد چاپ شده است اما جز کتاب همپای صاعقه که به دوره فرماندهی ایشان در عملیات بیت‌المقدس و فتح‌المبین می‌پردازد، کتاب خاصی درباره ایشان که دارای عمق باشد نداریم.

پاسداشت زبان فارسی در کردستان/ برخورد احمد متوسلیان بخاطر یک کلمه فرانسوی!

مدیر انتشارات یازهرا(س) تصریح کرد: برادر احمد چون به دوران فرماندهی حاج احمد در مناطق غرب می‌پردازد، کتاب بسیار منحصر‌به‌فردی است و افراد درجه یک نزدیک به‌ایشان ذکر خاطره کرده‌اند و شامل حدود ۳۰ نفر از اعضای پیشمرگان مسلمان کُرد، سپاه و بسیج در این کتاب از متوسلیان گفتند که نمونه این کتاب نیست.

در بخشی از این کتاب آمده است؛

در شرق پاوه کوهی قرار دارد که اغلب مواقع سال روی آن برف نشسته و بیشتر نقاطش یخ زده است. برادر احمد نیم ساعت قبل از اذان صبح به بچه‌ها بدارباش می‌داد. بعد از اقامه نماز، هرکس باید سلاح سازمانی خودش را برمی‌داشت و به طرف این کوه می‌رفتیم. یکی از کالیبر 50 داشت، یکی ژ3 داشت، یکی تیربار داشت. طبق دستور احمد هر کس باید سلاح خودش را حمل می‌کرد. 

ما باید حدود یک ساعت از ارتفاع بالا می‌کشیدم. وقتی به بالای ارتفاع می‌رسیدیم، خورشید در حال طلوع کردن بود. بعد، تمام این مسیر را غلت می‌زدیم و پایین می‌آمدیم. این کار هر روز صبح ما بود. بیشتر بچه‌ها به‌جای غلت زدن، سور می‌خوردند. این حرکت، صدای احمد را درمی‌آورد و فریاد می‌زد: «سور نخورید! غلطت برنید!» اما کسی گوش به حرف نمی‌داد. احمد هم کنار بچه‌ها تیر می‌زد. 

یکی از روزها، من پشت به پایین نشستم و در حالی که سرم به طرف آسمان بود، خودم را عقبکی سر دادم و به پایین آمدم. احمد بالای ارتقاع در حال داد و فریاد و تیرخالی کردن بود. در حین سرو خوردن، سرم محکم به شیئی برخورد کرد. تصورم این بود که احمد به سرم تیر زده و گفتم بلاخره این آدم کار خودش را کرد. بعد هم چشمانم سیاهی رفت و بی‌هوش شدم. 

وقتی به هوش آمدم، دست زدم به سرم، متوجه شدم قلمبه شده و باد کرده است. احمد هنوز بالا بود، نگاه کردم و دیدم سنگ بزرگی از برف‌ها بیرون زده و چون عقبکی و با سر پایین می‌آمدم، این سنگ را ندیده‌ام و به آن برخورد کردم.

احمد معمولا یک بسته خرما از قبل آماده می‌کرد و وقتی بچه‌ها به پایین ارتفاع می‌رسیدند، خسته نباشیدی به آن‌ها می‌گفت، دستی به سر و صورتشان می‌کشید و به آن‌ها خرما تعارف می‌کرد. یک روز وقتی نوبت من شد و خرما برداشتم، به‌عنوان تشکر به احمد گفتم: «مرسی!» این را گفتم، بلا گفتم! احمد پرسید: «چه گفتی؟» درجا متوجه اشتباهم شدم و گفتم ای داد بیداد! چه حرفی جلوی برادر احمد زدم! او دوباره تکرار کرد: «چه گفتی؟» گفتم: «هیچی!». گفت: «نه! یه بار دیگر بگو چی گفتی!» خیلی زیر لب و آرام جواب دادم: «گفتم مرسی.» گفت: «بخواب!» اول کمی مرا سینه‌خیر برد، بعد آمد بالای سرم، با قنداق ژ3 محکم به کمرم کوبید؛ طوری که نمی‌توانسم راه بیایم. بیچاره هاشم فراهانی نزدیک یک کیلومتر زیر بغلم را گرفت تا توانستم کشان‌کشان خودم را به سپاه برسانم. در بین مسیر، احمد آمد نزدیکم و گفت: «بکش! حقته! باید بفهمی مرسی کلمه‌ی فرانسویه! برای چی گفتی مرسی؟.

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi