شناسه خبر : 91465
چهارشنبه 22 تير 1401 , 11:00
اشتراک گذاری در :
عکس روز

ترازوی انصاف و روحِ شاعرانگیِ ایرانی

تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که مسببانِ ایجادِ « آشفتگی در فکر تاریخی»، در سیاه چاله ی خودبینی افتاده اند؛ آنها با ظاهری آراسته و جدی و قرار گرفتن در پشت تریبون دیجیتال خود را مرکز عالم می بینند...

فاش نیوز- ناگفته پیداست که جهان معاصر زیر سیطره ی رسانه های الکترونیکی قرار گرفته و جهان بینی دنیایی مذهب مختار و وجدان زمان شده است. برخی صاحب نظران این امر را خیانت به تسلسلِ تاریخی و سرمستی از اندیشه ی روشن نگرانه ی قرن هجدهمی توصیف کرده اند.

 پیش از این، مسئله ی همبستگی انسانی در کل بشریت محور تفکرات دین مدارنه بود:

خلق همه یکسره نهال خدایند

هیچ نه برکن تو زین نهال و نه بشکن

 و بر سر تنها راه رسیدن به زندگی فضیلتمندانه یعنی اصلاح رفتارِ آحاد جامعه! درجه ی بالایی از اجماع وجود داشت. عقلایِ بلاد معتقد بودند:

  •  هر فردی خود باید پلیس درونی( تقوا ) داشته باشد تا در مجموع جامعه اصلاح شود؛
  •  اندرزگویی تنها راه عملیِ به خود آمدن و به راه آمدن و ادای حق انسانیت تلقی می شد؛

پیامد مهم دگرگونی دوران و باب شدن مباحثی از قبیل دموکراسی و پارلمان و حزب و صنف و سندیکا و...؛ بعد از انقلاب فرانسه تاکنون این بود که حکومت نیز مسؤل اصلیِ اصلاحات اجتماعی شناخته شود...

 به لحاظ تاریخی؛ ایران اسلامی وزنه ی فرهنگ و نبوغ ایرانی را بر کلام شاعرانه نیز متمرکز کرده است؛

همین روح شاعرانگی، معنویتی لطیف فراهم کرده و از فشار حاصل از تکنیک و فلز بر روح اجتماع می کاهد.

مطالعه ی حاضر سر آن دارد تا در دوره ی شکل گیریِ:

  • انتظارات به جا و رو به افزایش از حکومت داری اسلامی! در ملتی که برای اسلام جنگیده؛
  • افت ناگهانی و سریع در توازن دخل و خرج و فشاری که بویژه بر نهاد خانواده وارد می شود؛

قدرتِ عامل اصلیِ دگرگون ساز تاریخ سیاسی و اجتماعی؛ (رهبر دینی) را برای رفع مشکلات و فشارها در جامعه ی امروز ایران نیز یادآوری کند.

 هدفِ بحث پیشنهاد سرنخِ دستیابی به منطق درونی این اندیشه است نه ارزیابی آن.

فرضیه:

از آنجا که انجام اصلاحات اجتماعی امری حکومتی است؛ بنابراین:

  • پدیداری نتایج شب نشینی در کلبه ی الکترونیک برزندگی روزمره؛
  • فهم ناصحیح از چرایی ایمان به آموزه های فضای مجازی و گوش سپاری به آن؛

 کار رهبری دینی برای نسل آینده را بسیار پر هزینه خواهد ساخت.

ب: دو عامل آزادی و اختیار/ لذت و خوشی ازنیازهای انسان با خوانش ویلیام گلاسر؛ بر این امر نیز دلالت دارد که اولویت نیازها برای هرکسی متفاوت است؛ این امر نیروی عقلانی تازه تری می طلبد.

ج: علیرغم شک و تردیدهای حاصل ازکژکارکردی برخی کارگزاران تاجر پیشه ی دولتی؛ چرخ انقلاب بخوبی و با آهنگی مُعَیَّن می چرخد؛ کم توجهی به نیازها! کار ماشین را درهم می ریزد و از قدرت تآثیر آن می کاهد.

در پژوهش های اجتماعی؛ باید سخنی گفت که مستند باشد و سندی ارائه داد که معتبر باشد. امر اعتبار جنبه ی مطالعه ی تطبیقی را فوق العاده مهم می کند.

 ملت ایران در یک روند طاقت فرسا و چشم اندازی نامشخص و بلندمدت:

  • موجب فرو ریختگی حیرت آور ماشین حکومت سلطنتی شدند؛

و بر اساس اعتقاد دیرینه به حکومت حق و عدلِ قرآنی، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند...

و در بزنگاه جنگ تحمیلی که به دقیق ترین معنای کلمه نابرابر بود:

  •  همه ی آزاد اندیشان جهان را وادار کردند تا تمام قد در مقابل ایشان از جای برخیزند و در میان بهت و حیرت سایر نظاره گران؛ کلاه خود را به احترام از سر برداشته و در مقابل این ملت تعظیم کنند!

پر واضح است که در سال های بسیار پر حادثه ی اخیر ظاهرِ ایران خیلی تغییر کرده و طرز تفکر و نگرش نسل نوظهور به مسائل متحول شده است. انگار نورافکن صفحه ی صاف وبی چشمان نسل جدید را زده که ناخودآگاه در" طاسِ لغزنده ی شاه مورچه " افتاده اند و طوطی وار موعد فصلی جدید از تحولات اجتماعی را تکرار می کنند...

اما بنا بر اعتقاد راسخِ تَنسَر « قانون گریز ناپذیرِ عقل جهانداری نیز مانند اکثر اقدامات بشری؛ فوت و فنّ خاص خود را دارد»؛ امروز نیز اهل قلم با نگاه تحلیلی به تاریخ و ترازوی انصاف! و دوری از تند روی و تعریف یا تکذیب بی جهت؛ می توانند راه برون رفت از بحران اجتماعی قابل پیش بینی را ارائه کنند.

ز هندوستان تا بیابان روم

ز ویران زمین تا بِه آباد بوم

چو در طاس رخشنده افتاد مور

رهاننده را چاره باید نه زور 

[جا دارد از سایت وزین فاش نیوز که با وسعت نظر و گشاده رویی؛ امکان فرستادن این اندیشه به جهان مجازی که در آن فاجعه پردازی به یک سناریوی دائمی و یک سریال بلند تبدیل شده را فراهم کرده اند؛ تقدیر و تشکر شود.]

بررسی تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که مسببانِ ایجادِ « آشفتگی در فکر تاریخی»، در سیاه چاله ی خودبینی افتاده اند؛ آنها با ظاهری آراسته و جدی و قرار گرفتن در پشت تریبون دیجیتال خود را مرکز عالم می بینند.

تحلیل این امر صرفا از رهگذر« الگو داشتن به کمک مطالعه ی تطبیقی» امکان پذیر است.

نتایج نقد و بر رسی دموکراسی غربی نشان می دهد که مثلا کسی مثل هری ترومن تنها در این ساز و کار قادر است در رأس دستگاه اجرایی یک کشور قرار بگیرد و با صدور فرمان استفاده از بمب اتم؛ و تبدیل یک کشور دیگر به مظهرِ مهاجم ترین وجهِ خشونت آمیز تفکر تکنیک محور؛ داغ ننگ انسان نمایی را تا ابد بر پیشانی خود بزند.

 امروز نیز همین طرز فکر؛ از رهگذر رسانه های نوپدید می کوشد تا تفکری درخشان را با چالش روبرو کند؛ به طور مشخص اندیشه های:

  •  رهبری دینی که خود را خدمتگزار مردم می دانست؛
  •   سَلَفِ صالح او که بعد از روز واقعه ی ترور با بیان «سَرخُمِ می سلامت شکند اگر سبویی»؛ عناصری پر قدرت برای سوخت قطار اندیشه فراهم نمود.

 راد مردی که در راه گسترش قسط و عدل اسلام و تبدیل ایران به خانه ی خوبان:

  •  خطرها کرده!
  • رنج دوران برده!
  • خون دلها خورده!

و طبق اصل صد و ده قانون اساسی؛ سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی را تعیین می کند.

 تفکر تکنیکی با بهره ی خلاقانه ی آنتونی گیدنز از استعاره ی« گردونه ی بی مهار و خدا واره و ماشینی بی فرمان که سواریِ بر آن شور انگیزاست؛ ولی هرگز نمی توان احساس امنیت کامل کرد؛ ( پیامدهای مدرنیت، ص 119)» مثل ماشین مشدی ممدلی! بهتر فهمیده می شود.

نکته ی اساسی این است که از ده ها قرن پیش تا به حال؛ حرف چندان تازه ای نمانده که کسی بگوید؛ به بیان گوته: هر آنچه شایسته ی اندیشیدن بوده، پیش از این اندیشیده شده؛ تنها باید بکوشیم تا آن اندیشه ها را باز اندیشی کنیم و بس.! الهیات سیاسی نیز بر قرار دادن زندگی و اهداف مردم در دین و دنیا تآکید دارد...

وضعیت اخلاقی همواره مورد توجه اندیشه ورزان قرار داشته؛ و افرادی که به هیچ قاعده ی بشری گردن نمی نهند به نوابت یا گیاهان خودرو توصیف شده اند؛ امروز در حیاط کلبه ی الکترونیک می توان دو نوع از این آفت ها را با بیان خواجه نصیرالدین طوسی؛ نشان داد:

  • مارقین [خوارج]؛ غافلینِ از اصل هدفمندی در جهان...
  • مغالطه گرها؛ کسانی که بدون اعتراف به جهل خود با غلط گویی مردم را گمراه می کنند؛

 در یک جامعه ی نیرومند، اخلاقی و پاکیزه ریشه ها تغییری نمی کند؛ اگر نسل نوجوان و جوان تغییر کرده باید او را فهمید و به زبان خودش با او صحبت کرد.

عدم توجه به تفاوتِ نیاز و دنیای مطلوب نوجوان و جوان و اساسا طبیعت او؛ با اراده ای که بر اساس آن «ریاضت کش چو برخود سخت گیرد بر دیگران هم» پیامدهایی پر هزینه را به جامعه تحمل می کند...

طبایع جز کشش کاری ندارند

حکیمان این کشش را عشق خوانند

مسئله ی بیان و طرز گفتن از آنجا که با سرشت انسان سرو کار دارد بسیار مهم است؛ «همه ی راه های تفکر از زبان می گذرد؛ ما نمی توانیم خدا را چنانکه هست بشناسیم، اما زبان ما تواناست که به طور درست و حقیقی در باره ی خدا بحث کند؛» و یک منظور واحد را از راه های بسیار ادا نماید.

ایرانی؛ شیوه ی اندیشه در باره ی عشق را به خوبی آموخته و می داند چگونه « بر گِردِ وجودِ زیبایی طواف کند.» امروز آموزش اینترنتی در انجمن دختران انقلاب:

  •  نه اجازه ی رشد؛
  •   نه اجازه ی شکفتگی؛

 می دهد و آنها را در حالت سرخوشی های کودکانه نگه می دارد.

 سبک لباس پوشیدن؛ تعلق افراد یک جامعه به نوع خاصی از فرهنگ را نشان می دهد. مسئله ی حجاب مشخص کننده و مُعَرِف جوامعِ اسلامی است. به عنوان مثال در کشور الجزایر چنانکه فرانتس فانون اشاره کرده:

« این مسئله موضوع مبازه ی عظیمی قرار گرفت؛ وامپیرهای فرانسوی [خفاش های خوناشام] برای هجوم به تار و پود این جامعه و غلبه بر استعداد مقاومت او؛ بر چادر زنان تمرکز کردند! و مأموریت داشتند اصالت ملت را نابود سازند و هر سبک زندگی که از نزدیک اصالت ملی را خاطرنشان سازد؛ را تجزیه کرده از هم بِدَرند. (بررسی جامعه شناسی یک انقلاب، ص34-37 ) » 

در جامعه ی ایران نیز بر اثر تأثیر هیجانات حاصل از به زیر کشیدن شاه از اریکه ی قدرت و دفع هیولای استبداد، از برخی تصمیمات، سوء برداشت شد؛ حتی دانش ورزی چون هیوود در اظهار نظری نسبت به چادر زنان و اجبار به خانه نشینی در دولت اسلامی (سیاست،ص 285) » دچار اشتباه شناختی شد.

واین در حالی است که در تاریخِ مِهر در سراسر جهان هیچ معلم عشقی نیامده که به استادی سخنگویان وجدان ایرانی بتواند گرمای جسم را با لطافت روح پیوند دهد.

شایسته ی یادآوری است که حلاوت و ظرافت زبان فارسی قابل ترجمه به زبان های دیگر نیست و همین امر موجب برخی کژفهمی ها شده است.

نمی توان انکار کرد که:

عشق هایی کز پی رنگی بود

عشق نبود؛ عاقبت ننگی بود

ولی رعایت جانب انصاف نیز از اوجب واجبات است:

کاش کان هم ننگ بودی یکسری

تا نرفتی بر وی آن بَد داوری

این نکته از این لحاظ حائز اهمیت است که بخش بسیار مهمی از ادبیات فارسی در وصف عشق است؛ اما باید مراقب باشیم با لای لای شعر به خواب نرویم و از بیدار بودن باز نمانیم. به ویژه اینکه این نغمه امروز در جهان مجازی تبدیل به لالایی بزرگی شده و در صدد است از رهگذر« نخوت فکری» مغز نسل وب را به خواب ببرد.

 

نتیجه گیری

 به راستی که فراموشی خصال خویشتن و « تقلید از کیفیات بیرونی! برای خلاقیت واقعی زیانبار است و با [گسترش] دورویی در سخن، کار و نوشته؛ موجب تخریب شخصیت گردیده و به نتایج منفی می انجامد.» به ویژه اینکه امروز نوجوانان و جوانان در زیر نور افکن بسیار قوی فضای مجازی؛ در یک سو:

  •  افراد مزایده طلبی را می بیند که آنچنان نگران خدا هستند که « گویی سرانجام به اینجا می رسند که تصویر خدایشان را قاب کنند و در طاقچه بگذارند» و هرچند چون بید بر سر ایمان خود می لرزند اما " به نام دین سر دین را می برند".

  حال و روز این گروه را سعدی شیرازی که یک مصلح اجتماعی است نه کاوش گر و معترض؛ اینگونه توصیف کرده:

شنیدم که پیری به راه حجاز

به هر خطوه کردی دو رکعت نماز

چنان گرم رو در طریق خدای

که خارمغیلان نکندی زپای

مپندار اگر طاعتی کرده ای

که نُزلی بدین حضرت آورده ای

به احسان آسوده کردن دلی

به از الف رکعت به هر منزلی

و از سوی دیگر بخشی قابل توجه از نسل وب:

  •  گوش به سوداگران بازار اندیشه سپرده اند که با  فرصت طلبی خود را صدای ملت معرفی کرده؛ و از شبکه های اجتماعی « ابزار عمومی بر ای مطیع سازی حاشیه نشینان پر شمار جامعه» ساخته اند؛ اما در واقع حال و روزشان یادآور آه و فغان شکارچیانی است که دارایی شان مصادره شده است.

در قلمرویی که زمینش به آب زر آغشته است! با فرجام تلاش هایی جسورانه در مسیر تحول؛ در سپیده دم 22 بهمن 57 پیوند معنویت و سیاست به طور رسمی اعلام شد و نظام سیاسی به طور کامل در زیر سایبان قدسی قرار گرفت؛ آسوده زیستن آحاد جامعه در زیر این سایبان حق مسلَّم هرایرانی است.

به جای سخن آخر

هرچند فناوری فکری در 2022 پرچمِ نادرستی را برافراشته است، اما به منظور تداوم چتر دین برسر پارسیان و اهتزاز پرچم اسلام؛ جسم و جان بندگانی صالح برای خدا پرورش می یابد:

«آمادگی برای مرگ شرافتمندانه، و با آغوش باز به سوی شهادت شتافتن» وجهِ عملیِ آموزه های دینی و روحِ شاعرانگیِ ایرانی است:

یا رب زباد فتنه نگه دارخاک پارس

چندان که خاک را بود و باد را بقا

چرا که:

در آن بومِ آباد و جای مهان

زمانه بسی گنج دارد نهان

* جانباز دکتر سیدمهدی حسینی

اینستاگرام
سرور ارجمندم جناب آقای دکتر سید مهدی حسینی عزیز سلام و عرض ارادت دست مریزاد بزرگوار از نگارش های بامصمایتان با آرزوی طول عمر وسلامتی برای شما بزرگوار و عزیز دل برادر ...سید جان من نه ان لیلی که لیلای لیلی رامی پرستم... ارادتمند شما ‌وحاج علی رضا ظابطی وحاج مرتضی قنبری وفای عزیز واستادم وحاج بهروز ساقی بزرگوار ...یارب این عزیزان که سپردی به کس ش می سپارم به تو از دوست ودمنش...پایدار و سر بلند باشید ...مخلص ناصر...
سلام بر آقا ناصر ؛ عزیز دل برادر
ضمن عرض تسلیت ایام سو گواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
با پوزش از تاخیر در پاسخ ؛ امشب و بطور اتفاقی پیام سرشار از مهر و محبتتون رو دیدم؛ از حسن نظر حضرتعالی نسبت با این کمترین و سایر دوستان بسیار عزیز و بزرگوار ممنونم ؛ درودخدا برشما
ایام بکام
التماس دعای بیش از پیش
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi