09 ارديبهشت 1403 / ۱۹ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 97473
یکشنبه 02 بهمن 1401 , 11:40
یکشنبه 02 بهمن 1401 , 11:40
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
هفتسر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
از عدالت و انصاف خارج نشویم!
یوسف مجتهد
فاصله ما تا جهنم تروریستها!
میلاد رضایی
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
جعفر بلوری
عقبنشینیها تا کجا ادامه دارد؟
عبدالرحیم انصاری
رسانهی نوظهورِ پهپاد-موشک
سید مهدی حسینی
سفر ترکیه ما
سارا آذری
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
مینشیند تا پیشانیاش را ببوسد...
10 سال تمام، وقتی که صبحها محمدرضا میرفت سر کار، مادر پیشانیاش را میبوسید. عصر حیاط را آب و جارو میکرد. مینشست لب ایوان تا برگردد
چند سال است که مادرش پیشانی اش را نبوسیده، اما هنوز با قامت خمیده و چشمهای کمسویش صحن حیاط را آب و جارو میکند و مینشیند لب ایوان. چشم به راه میکشد و آستانه در را رصد میکند.تا پسرش محمدرضا بیات از در وارد شود و کنار حوض بنشیند. تا او پیشانیاش را ببوسد.
موضوع؛ شهید محمدرضا بیات
الف. م
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
دو روایت در رثای یک مرد
مجتبی شاکری
من و حسن باقری اولین گروه رسانهای در محل حادثه بودیم
بهرام محمدیفرد
معرفی کتاب