09 ارديبهشت 1403 / ۱۹ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 105829
چهارشنبه 01 آذر 1402 , 10:13
چهارشنبه 01 آذر 1402 , 10:13
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
از عدالت و انصاف خارج نشویم!
یوسف مجتهد
فاصله ما تا جهنم تروریستها!
میلاد رضایی
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
جعفر بلوری
عقبنشینیها تا کجا ادامه دارد؟
عبدالرحیم انصاری
رسانهی نوظهورِ پهپاد-موشک
سید مهدی حسینی
سفر ترکیه ما
سارا آذری
ولی فقیه عروةالوثقی و رمز پیروزی
امانالله دهقان فرد
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
خواب مادر
فاش نیوز - دوستمان حسن باخرد میگفت؛ از مادر شهید حریری سؤال کردم که بعد از شهادت «حسین» او را خواب دیدهاید؟ مادرش گفت:
- خیلی کم خواب میبینم.
دوباره پرسیدم؛ شنیدهام شهدا به خواب مادرانشان میآیند. گفت؛
- یک روز بعد از نماز گفتم استراحت کنم و بعد به روضه بروم. خوابیدم. خواب دیدم توی آشپزخانه هستم و حس کردم که یکی از پشت شانههای مرا گرفته. فکر کردم پسرهای دیگرم هستند. دیدم حسین است. «صلوات فرستادم و حسین حسین کردم». سرش را آورد جلو و گفت:
- «مامان! چرا خودت رو اذیت میکنی؟ من همین جا هستم. پیش شما».
بوسیدمش و گفتم:
- بذار دستت رو ببوسم. باز دوباره صورتش را آورد.
گفتم: «دستت درد نکنه پسرم. ممنونم. ما را سرفراز کردی».
موضوع: شهید مدافع حرم حسین حریری
راوی: دکتر حسن باخرد
* ابوالقاسم محمدزاده
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
دو روایت در رثای یک مرد
مجتبی شاکری
من و حسن باقری اولین گروه رسانهای در محل حادثه بودیم
بهرام محمدیفرد
معرفی کتاب