شناسه خبر : 76416
چهارشنبه 01 مرداد 1399 , 13:50
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گفت و گو با جانباز خلبان میرحمید موسوی؛

جانباز خلبانی که هنوز هم دلتنگ پرواز است!

در عملیات خیبر یک شب، شب پرواز داشتیم. چهارپنج نفر روحانی نیز از حوزه‌ی علمیه هم برای بازدید از منطقه آمده‌بودند. فرمانده‌مان تیمسار فتحی به من گفتند این آقایان را به همراه رزمندگان به آن‌سوی جزیره ببرید و پس از آنکه رزمندگان را پیاده کردید گروه روحانی را برمی‌گردانید. ما که با هلی‌کوپتر بلند شدیم...

فاش نیوز - جانباز خلبان، میرحمید موسوی، از خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، متولد 7/1/1332 اصالتاً اهل روستای گندیشمین اردبیل و رییس هیئت معلولان و جانبازان و همچنین رییس گروه پیگیری انجمن جانبازان نخاعی استان اردبیل است.

 باوجود دیسیپلین و اقتدار خاص مردان نظامی، بسیار بسیار باصفاست؛ حرف‌هایش به دل و جان می‌نشید؛ خصوصاً زمانی که با افتخار از رشادت و جانبازی بچه بسیجی‌ها در جبهه می‌گوید.

با افتخار درخدمت امیر میرحمید موسوی هستیم تا با زندگی این خلبان شجاع هوانیروز، بیشتر آشنا شویم.

 

فاش نیوز: امیر، لطفاً قدری از دوران جوانی خود برایمان تعریف کنید.

- با آن که جوانان زمان ما قدری سرکش بودند اما بنده از سال 1352 و ازدوره‌ی جوانی فعالیت انقلابی خود را دراصفهان و از هییت آذربایجانی‌های مقیم، درمسجد مهدویه‌ی محله‌ی ارامنه‌ی اصفهان و با حضور در مراسمات مسجد و عزاداری ایام محرم آغاز کردم.

 

فاش نیوز: آیا شما هم در کودکی سودای پرواز داشتید؟

- بله دقیقا درکودکی زمانی که هواپیماها از آسمان و بالای سرم عبور می کردند این سودای خلبان شدن در سرم بود.

فاش نیوز: لطفا بفرمایید چگونه وارد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی شدید؟

- بنده پس از گرفتن دیپلم، دوره‌ی خلبانی مقدماتی را در دانشکده‌ی هوانیروز، و دوره‌ی پیاده را در شیراز سپری کردم. درتاریخ 30/8/1350 با درجه‌ی گروهبان‌دومی (درجه‌دار فنی) به استخدام هوانیروز درآمدم. در اصفهان ادامه‌ی تحصیل دادم؛ پس از آن در آزمون جذب خلبانی شرکت کردم که پس از اخذ قبولی درمعاینات پزشکی، در امتحانات زبان آن شرکت کردم و تا اینکه در 1357 فارغ التحصیل شدم.

 

فاش نیوز: از زندگی خانوادگی‌تان هم اگر تمایل دارید قدری بیان بفرمایید.

- درسال 1354 ازدواج کردم. دو فرزند دختر دارم که یکی ساکن ارومیه و دیگری هم در اردبیل ساکن هستند. رابطه ام با خانواده ام بسیار عالی است به طوری که با همسرم دوست و با دخترانم هم ارتباط دوستی عمیقی دارم. زندگی خوبی داریم.

 

فاش نیوز: لطفا نقش هوانیروز در دفاع مقدس را قدری تشریح بفرمایید.

- پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هوانیروز اولین ماموریت خود را در 28/12/57 درمحاصره سنندج شروع کرد. به‌طوری که نقش آن برای سپاه مشخص شد. در 4/2/58 درگنبد وارد عمل شد و سپس درجنوب، غایله دریادار مدنی رخ داد که جاده‌های خرمشهر را بسته بودند. بلافاصله هوانیروز وارد عمل شد و نیروهای ویژه و رزمندگان را پشت خاکریزها پیاده کردند، راه را بازکردند و آن غائله به‌پایان رسید. بعد هم غائله‌ی کردستان شروع شد که با تهاجم ناجوانمردانه‌ی ارتش عراق به میهن‌مان هوانیروز هم وارد عمل شد.

ما در ابتدا 9 هواپیما را از دست دادیم و چه خلبانان و کمک خلبانانی که در جنگ به شهادت رسیده بودند؛ اما نقش هوانیروز تعیین کننده بود. هوانیروز در تمام صحنه‌ها هم نقش اول را داشت و هم تاثیرگذار بود؛ چرا که اگر تصور کنید 90هواپیما در آسمان درحالی پرواز می‌کرد که هم هلیبرد می‌کرد، هم تدارکات را انجام می‌داد، هم مجروح تخلیه می‌کرد و از سویی رزمندگانی که در منطقه بودند، با دیدن هلی‌کوپترها نیرو می‌گرفتند.

 

فاش نیوز: اگر خاطره ای از آن روزها در ذهن دارید برایمان تعریف کنید.

- در عملیات خیبر یک شب، شب پرواز داشتیم. چهارپنج نفر روحانی نیز از حوزه‌ی علمیه هم برای بازدید از منطقه آمده‌بودند. فرمانده‌مان تیمسار فتحی به من گفتند این آقایان را به همراه رزمندگان به آن‌سوی جزیره ببرید و پس از آنکه رزمندگان را پیاده کردید گروه روحانی را برمی‌گردانید. ما که با هلی‌کوپتر بلند شدیم، گویا افسر پرواز دستور می‌دهد که همه پیاده شوند و کسی حق ندارد داخل هلی‌کوپتر باشد. این عزیزان روحانی که یکی از آنان از سادات و چهار نفر دیگر طلبه عادی بودند. موقع بازگشت تیمسار فتحی با جی پی اس به من‌گفتند: روحانی‌هایی که با شما بودند چه شدند؟ گفتیم که افسر پرواز دستور پیاده کردن همه‌ی نیروها را دادند. خلاصه تماس گرفتیم و با هماهنگی که شد مجدد به دنبال آنها رفتیم تا برشان گردانیم. از بالای آسمان که نگاه کردیم دیدیم خداوکیلی پنج روحانی که یکی سید و عمامه سیاه داشت و چهارنفر دیگر عمامه سفید برسر داشتند، موقع برگشت، بندگان خدا در لجن و خاک و گل همه "سید" شده بودند! عمامه‌ای که سرشان نبود، نعلین که نداشتند و لباس‌های سفیدشان لجن مالی شده بود. هلی‌کوپتر را خاموش کردیم و پایین آمدیم. احترام گذاشتیم و آنها هم سوار هلی‌کوپتر شدند و به طرف خط پرواز برگشتیم. آن روحانی روبه من گفت خداوکیلی کارخوبی کردید ما را پیاده کردید. چون موقع برگشت به حوزه، چیزی برای تعریف کردن نداشتیم؛ والان حرف‌های زیادی برای گفتن داریم.

فاش نیوز: آموزش‌هایتان همه در ایران بود یا خارج از ایران هم بود؟

- بنده تمام دوره‌ها را در ایران آموزش دیدم؛ البته آمریکایی‌ها در مرکز آموزش حضور داشتند؛ اما پس از اتمام دوره‌ها، دوره‌ی تکمیلی را با خلبانان ایرانی گذراندیم.

 

فاش نیوز: زمانی که در آسمان درحال پرواز بودید معمولا به چه چیزی فکر می‌کردید؟

- وقتی که انسان در آسمان است و از بالا به زمین اشراف دارد، بسیار عالی است؛ زیرا با دیدن کوه و دره و دشت و کویر که زیرپای آدمی است، انسان بی اختیار به عظمت و قدرت خداوند بیشتر پی می‌برد و به نظر من هیچ خلبانی تاکنون نشده که در آسمان به‌غیر از خدا به چیز دیگری اندیشیده‌باشد.

 

فاش نیوز: درباره مجروحیت هایی هم که داشته‌اید لطفا صحبت کنید.

- بنده از 7/7/1357 که از دانشکده‌ی پروازی هوانیروز فارغ‌التحصیل شدم، اولین ماموریت خود را در تاریخ 28/12/57 که با آغاز شرارت‌های داخلی و پس از آن در طی دوران دفاع مقدس آغاز کردم. چهاربار مجروح شدم. درسال 1358 در ارومیه با هلی‌کوپتر مسلح پرواز می‌کردم که درسه راه نوار مرزی ایران و ترکیه یک اکیپی درگیر بودند که ما به کمک رزمندگان رفتیم تا با پشتیبانی آتش، برای آنان حفاظت ایجاد کنیم؛ همان‌طور که تیراندازی می‌کردیم، لانچر سمت راست هلی کوپتر را زدند. لانچر آتش گرفت و سمت راست هلی‌کوپتر آسیب دید و درحالی که مجروح شده بودم به ناچار در فرودگاه ارومیه توانستم هلی‌کوپتر را بنشانم که بعدهم هلی‌کوپتر برای تعمیر به تهران اعزام و مجدد به خط پرواز برگشت.

دومین مجروحیتم در منطقه‌ی پنجوین که هلی کوپترها را پارک کرده بودیم و خودمان در منطقه‌ی دیگری بودیم، بر اثر بمباران دشمن آسیب دیدم.

سومین مجروحیتم در عملیات خیبر، درحالی که رزمندگان اسلام را با هلی‌کوپتر از این سوی جزیره به سوی دیگر منتقل می‌کردیم، در زمان برگشت، هواپیمای دشمن ابتدا موتور شماره 2 و سپس موتورشماره1 را مورد هدف قرار داد؛ که هلی‌کوپتر منفجر شد و ما داخل آب فرود آمدیم؛ حدود 4ساعت داخل آب بودیم.

 و چهارمین مجروحیتم در کمک‌رسانی به مردم زلزله‌زده‌ی گیلان بود که البته با این که در عملیات خیبر گلوله نخورده بودم، اما حس پای راستم را از دست داده بودم و کمرم کلی آسیب دیده بود؛ اما هیچ‌گاه بی‌حسی پایم را عنوان نکرده‌بودم؛ چون حرکت خوبی داشت. با این شکل کار را ادامه می دادم و نخواستم بهانه‌ای باشد که از پرواز جا بمانم؛ تا اینکه در زلزله‌ی گیلان در هلیبرد پروازی که نمایندگان فومن در آن بودند، هلی‌کوپترم عیب پیدا کرد و اعلام کردم که  هلی‌کوپتر عیب دارد؛ و آمدم که آن را بنشانم، جلوی آن را به زمین زدم. هر دو خلبان آسییب دیدیم؛ اما 22نفر مسافر نجات پیداکردند. در آنجا حاج آقا گیلانی، نماینده‌ی فومن، که کمربند نبسته بود، شهید شد و اسکورت ایشان  که باید تفنگ را به ما می‌داد تا زیر صندلی بگذاریم، تفنگ را نداد و ما خشاب را گرفتیم که ایشان هم بر اثر ضربه‌، نوک تفنگ به داخل سرش فرو رفت و به شهادت رسید. در آنجا بود که بنده آسیب نخاعی جدی دیدم.

 

فاش نیوز: مجروحیت و جانبازی چه تاثیری بر روحیه شما داشته است؟

- من زندگی عادی خودم را دارم. به‌لحاظ روحی هم خوشبختانه سلامت و هم اهل بگوبخند هستم. ورزش می‌کنم. مسجد و هییت‌های مذهبی و سفر می‌روم. خوشبختانه ما جانبازان نخاعی نه‌تنها ناتوان نیستیم و کارهای شخصی‌مان را انجام می‌دهیم، بلکه کارهای دیگران را هم درحد توان کمک می‌کنیم.

فاش نیوز: آیا دلتان برای پرواز تنگ نشده؟

- مگر امکانش هست که دلم برای آسمان و اوج گرفتن تنگ نشده‌باشد. اما خدا را شکر شرایط اینقدر ناراحت کننده نیست که غمگین باشم. در هلی‌کوپتر هم چهارچرخ داشتیم، الان هم که روی زمین هستیم ویلچرمان چهار چرخ دارد!

 

فاش نیوز: آماری از جانبازان نخاعی استان دارید؟

- فکر می‌کنم حدود 12نفر جانباز نخاعی هوانیروز در پایگاه‌های مختلف کرمان، مسجدسلیمان، تهران و اصفهان داریم.

 

فاش نیوز: پس از مجروحیت چه فعالیت‌هایی داشته و دارید؟

- بنده سال 1380 بازنشسته شدم و از سال 1381 ساکن اردبیل شدم. قبل از بازنشستگی، در هوانیروز افسر ایمنی پرواز بودم. 10 سال هم مسوول ایثارگران هوانیروز استان اصفهان بودم. زمانی که مسوولیت ایثارگران 6پایگاه هوانیروز به بنده سپرده‌شده‌بود و شرط من با تمامی فرماندهان عقیدتی‌سیاسی آن پایگاه‌ها این بود که همه را با یک چشم ببینم؛ یعنی آن سرباز شهید و آن امیرشهید و آن درجه‌دارشهید در امتیازدهی باید یکسان باشند؛ و قسم به ارواح شهدا که دقیقا همان را هم انجام دادم؛ به‌طوری که خوشبختانه تاحدتوان، بسیاری از مشکلات جامعه‌ی ایثارگری که به بنده مراجعه می‌کردند توانستم حل کنم؛ به‌طوری که هیچ مشکل حل نشده‌ای برای خانواده‌ی شهدا و ایثارگران باقی نمانده‌بود.

فاش نیوز: رابطه‌ی شما با دیگر جانبازان نخاعی و غیرنخاعی استان چگونه است؟

- رابطه‌ی من با جانبازان نخاعی بسیار عالی است. 22 جانباز ویلچری در استان اردبیل داریم که از 12 نفر جانباز نخاعی و 10 نفر بعدی، جانباز دوپا قطع و یک‌پاقطع هستند.

 

فاش نیوز: باتوجه به اینکه حضرت‌عالی مسوول پیگیری مشکلات جانبازان نخاعی استان اردبیل هستید، تاکنون چه اقداماتی برای بهترشدن وضعیت جانبازان انجام داده‌اید؟

- از زمانی که من اردبیل آمدم، برای یک آزمایش ساده و یا رادیولوژی، مشکلات زیادی به لحاظ مناسب‌سازی نشدن برخی مراکز وجود داشت. بنده با صحبتی که با مدیرکل بنیاد استان داشتم، بیمارستان ایثار بسیار مجهز شد؛ به‌طوری که سال‌هاست در این مرکز، این خدمات صورت می‌گیرد و همه راضی هستند. برای مثال محلی را برای فیزیوتراپی جانبازان درنظر گرفتیم و با گرفتن 50میلیون هزینه از نماینده‌ی استان (دکتر سردارحقیقت‌پور) و اهدای هزینه‌ی آن به بنیادشهید، رختشوی‌خانه را تخلیه و مکان آن را برای فیزیوتراپی جانبازان اختصاص دادیم که با 6 تخت خالی، روزهای یکشنبه و چهارشنبه به‌وسیله کارشناس فیزیوتراپ خدمات می‌دهند؛ و جانبازان پس از صرف ناهار به منزلشان می‌روند.  درضمن در همان مکان اطاقی را هم تعبیه کرده‌ایم با دوتخت و یخچال و تلویزیون برای جانبازانی که احیانا همسرشان به سفر می‌رودند و نمی‌توانند به‌تنهایی در منزل بمانند، چند روزی در آنجا مهمان می‌شوند.

بنیاد سالنی داشت که سرویس بهداشتی و تهویه نداشت و سالن دلگیری بود. بنیاد را وادار کردیم 160 میلیون وسایل بدنسازی برای جانبازان خریداری کند. با هماهنگی که انجام شد و سه ماه کار بی‌وقفه درحال حاضر به اندازه‌ی عالی نه ولی مطلوب، با تجهیزات جدید، شوفاژ و فن و آیینه‌کاری برای بدن‌سازی جانبازان اختصاص داده‌ایم.

 

فاش نیوز: امیر، به نظرحضرتعالی حضور جانبازان در اجتماع تا چه میزان در احیای فرهنگ ایثار و شهادت تاثیر دارد؟

- خوشبختانه جامعه‌ ما را قبول دارد. وقتی با ویلچر در راهپیمایی و یا مراسمات ملی و مذهبی و یادواره‌ی شهدا شرکت می‌کنیم، بسیار تاثیرگذار است. نکته‌ی مهم این است که جانبازان در یادواره‌ی شهدا حضور جدی داشته باشند.

فاش نیوز: دلتنگ هم می شوید؟ به کجا می روید؟

- دلتنگی طبیعی است. الان هم هر وقت دلم تنگ شود به زادگاهم در روستا می‌روم؛ چرا که خاک و وطن من است. وقتی شهید می‌گوید می‌خواهم پرچم کشورم کفن من باشد، این جمله بسیار بامعنی است. ما در8 سال جنگ ایران و عراق، با چنگ و دندان وطن را حفظ کردیم و این چیزی است که نه‌تنها فرماندهان ارتش‌های جهان، بلکه تیوریسین‌ها نیز پاسخی برای آن نیافته‌اند که بسیجی‌ها و سپاهی‌ها و نیروهای مسلح چگونه توانستند 8 سال دفاع مقدس را با دستان خالی پیش ببرند.

 

فاش نیوز: توصیه شما به دوستان جانباز چیست؟

- به‌نظر بنده هر جانباز به انداره‌ی 10 فرمانده، جایگاه والایی دارد؛ زیرا در میان آنان متخصص باتجربه، مهندس و پزشک کم نیستند که بنده کمترین آنم. اما توصیه‌ی من به دوستان نخاعی جامعه‌ی ایثارگری این است که گذشته تجربه است؛ بنابراین از تجربیات گذشته در امتحانات زمان حال استفاده کنید تا به آینده‌ی روشن برسید.

به کوشش صنوبر محمدی

اینستاگرام
درود بر آقای تیزپرواز ارتش خلبان موسوی

رشادت و جانبازی تان ستودنی است.
سربلند و سرافراز باشید.
خانم صنوبر محمدی
وقتی مطلبی را از گروه جانبازان نخاعی در واتساپ برمیداری اخلاقا" صحیح نیست که منبع را معرفی نمی کنی تا رونقی به این سایت ورشکسته فاش نیوز بدهی
سلام وخدا قوت به کوشش های خبرنگار خوبتون. واقعا ارزشمنده خواندن و مرور این همه سرگدشتهای ایثار بزرگ مردان که همه ما بهشون مدیون هستیم.تنطیمات ونوع نگارش گزارش عالی بود . به امید شفای عاحل همه بیماران و ایثارگران دفاع مقدس. اجرتون با سبدالشهدا.
درود بر سرباز شجاع وطن خلبان میر حمید موسوی که در زمان جنگ شجاعانه از مملکتمان دفاع کرده و حالا هم جانباز وطن هست.
قهرمان عرصه جنگ'، سلامت و پاینده باشی
با سلام وخسته نباشید
در صفحه اول متن اول هیات ورزش های جانبازان و معلولین استان اردبیل صحیح هست
در صفحه 5 نام حاج اقا گیلانی صحیح نیست حاج اقا افتخاری صحیح میباشد
در صفحه 1 فعالیت انقلابی و مذهبی و اعتقادی میباشد
در صفحه 2 به طوری که نقش ان برای هوانیورز میباشد نه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
درصفحه 3 ما ابتدا 9 هواپیما نه تعدادزیادی قبل از انقلاب
لطفا برای انتشار قبلا با فرد مورد نظر هماهنگ شود سپاس فراوان
به نظر من این گفتگو یکی از بهترین و ارزشمندترین گفتکوهای خانم صنوبر محمدی هست که از ایشان خولنده ام.
برای این خواهر ارجمند و همچنین برادر جانباز گرامی جناب اقای موسوی توفیق بیشتری ارزومندم.
سلام.حمیداقادوست عزیزوهمکارگرامی سالهاست که ازدیدن روی ماهت دوریم.خیلی خوشحال شدم که الحمدااله خوبی.همیشه سالم وخوشحال باشی
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi