08 ارديبهشت 1403 / ۱۸ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 106529
دوشنبه 20 آذر 1402 , 10:39
دوشنبه 20 آذر 1402 , 10:39
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
از عدالت و انصاف خارج نشویم!
یوسف مجتهد
فاصله ما تا جهنم تروریستها!
میلاد رضایی
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
جعفر بلوری
عقبنشینیها تا کجا ادامه دارد؟
عبدالرحیم انصاری
رسانهی نوظهورِ پهپاد-موشک
سید مهدی حسینی
سفر ترکیه ما
سارا آذری
ولی فقیه عروةالوثقی و رمز پیروزی
امانالله دهقان فرد
صد رحمت به توپ میرزا آقاسی!
حسین شریعتمداری
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
مال بیتالمال بود مواظب بودم خیس نشه!
فاش نیوز - زخمی شده بود. پایش را گچ گرفته بودند و توی بیمارستان مریوان بستری بود. بچهها لباسهایش را شسته بودند. خبردار که شد، بلند شد برود لباسهای آنها را بشوید. گفتم: «برادر احمد، پاتون رو تازه گچ گرفتند، اگه گچ خیس بشه، پاتون عفونت میکنه! » گفت: «هیچی نمیشه.» رفت توی حمام و لباس همه بچهها را شست. نصف روز طول کشید. گفتیم: الان تمام گچ، نم برداشته و باید عوضش کرد. اما یک قطره آب هم روی گچ نریخته بود. میگفت: «مال بیتالمال بود، مواظب بودم خیس نشه.»
یادگاران، کتاب حاج احمد متوسلیان، ص 30، انتشارات روایت فتح
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
دو روایت در رثای یک مرد
مجتبی شاکری
من و حسن باقری اولین گروه رسانهای در محل حادثه بودیم
بهرام محمدیفرد
معرفی کتاب