پنجشنبه 09 فروردين 1403 , 11:15
گلزار شهدای تبریز قدم میزدم...
فاش نیوز - گلزار شهدای تبریز قدم میزدم، نوشته ای که بالای سر شهدا نصب بود نظرم را جلب کرد:
هر اتفاقی افتاد، نباید صداتان دربیاید! ما رفتیم زیر آب سرباز عراقی ما را ندید فقط دو سه تا از بچه های دسته یک را دید، هیچ کار نکردند یکی یکی تیر خوردند و رفتند زیر آب حتی ناله هم نکردند.
با خودم گفتم آن روز چرا رزمندهها ناله نکردند؟ درد نداشتند؟ چرا؛ داشتند! جسم عزیزشان را گلولهها سوراخ نکرده بود؟ چرا؛ کرده بود!
آنچه باعث صبرشان شده بود، دو چیز بود:
۱. دشمن نشنود.
۲. زحمت دیگر رزمندهها هدر نرود.
امروز خون همان شهدا نتیجه داده و حکومت جمهوری اسلامی سرپا و سربلند است.
ایراد و اشکال ندارد؟ که دارد؛
اختلاف نداریم؟ که داریم؛
اشتباهات و کوتاهیهای مسئولین درد ندارد؟ که دارد؛
اما همان دو چیز باید باعث #صبرمان شود:
۱. دشمن نشنود و از اختلافات ما خوشحال نشود و نتواند بهره خودش را بگیرد.
۲.زحمت دیگر رزمندهها هدر نرود!
گاهی باید سرمان را زیر آب کنیم و صدایمان هم در نیاید!
انتقاد و مطالبهگری نکنیم؟ چرا نکنیم؟ اینکه واجب است.
بله؛ هست. اما آنقدر سنجیده و هوشمندانه باید باشد که هم دشمن نشنود و هم خون پاک شهدای گرانقدرمان و زحمات بیدریغ چهل و پنج ساله هدر نرود ...
|| سید علیرضا آلداود
آره، درست فرمودی، دو چیز باعث صبر آن مردان مردان شده بود:
۱.دشمن نشنود
۲.زحمت دیگر رزمنده ها هدر نرود
دقیقا در همین راستا کانت، فیلسوف نامدار آلمانی نیز گفته:
< اگر یک فرد نظامی که از فرماندهان فرمانی دریافت می کند، در سر خدمت آشکارا در باره ی نتیجه بخش بودن یا سودمندی آن به جدل بپردازد، کاری است زیانبار. او باید فرمان ببرد.>
منبع، مقاله ی مشهور :
در پاسخ به پرسش روشن نگری چیست ؟ نوشته شده در ۱۷۸۴م