شناسه خبر : 100840
یکشنبه 21 خرداد 1402 , 11:19
اشتراک گذاری در :
عکس روز

کنایه تلخ فرمانده دفاع مقدس به ایده باستانی بنی صدر

فاش نیوز - بنی‌صدر که از بهمن ۱۳۵۸ تا خرداد ۱۳۶۰ فرمانده کل قوا بود، همواره در تلاش برای ایجاد شکاف بین ارتش و سپاه، انشقاق بین خطوط دفاعی و به‌کارگیری سیستم ناکارآمد بود که همه این اقدامات خیانت به ملت و جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شد.

 

ماجرای مجادله مرتضی قربانی و بنی‌صدر در زیر لوله‌های نفت آبادانبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، بیستم خرداد مصادف با سالروز حکم عزل ابوالحسن بنی‌صدر از فرماندهی نیرو‌های مسلح به دستور امام خمینی (ره) است.

در این حکم که امام خطاب به ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران‏ صادر کردند، فرمودند:

«بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏ستاد مشترک نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران‏

آقای ابوالحسن بنی‌صدر از فرماندهی نیرو‌های مسلح برکنار شده‌اند. ‏‎

روح‌الله الموسوی الخمینی‏»

بنی‌صدر که از بهمن ۱۳۵۸ تا خرداد ۱۳۶۰ فرمانده کل قوا بود، همواره در تلاش برای ایجاد شکاف بین ارتش و سپاه، انشقاق بین خطوط دفاعی و به‌کارگیری سیستم ناکارآمد بود که همه این اقدامات خیانت به ملت و جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شد.

‏‎سردار مرتضی قربانی در جلد اول از کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «در مسیر پیروزی» به بازدید بنی‌صدر از جبهه‌های جنگ در آبادان اشاره دارد که این بازدید در مقایسه با دیگر مقامات کشوری و لشکری مورد توجه است. در این کتاب دراین‌باره می‌خوانیم:

یکی از شخصیت‌هایی که به آبادان آمد، آقای رجایی بود. ایشان دو سه روز توی این منطقه بود و به محورها، مناطق و جا‌هایی که امکان داشت سر زد. امام دستور داده بودند در مخالفت با بنی‌صدر صحبت نکنید و ایشان هم که واقعاً یکپارچه اخلاق بود تا وقتی‌که بنی‌صدر روی کار بود، صحبتی علیه او نکرد.

روز بعدش بنی‌صدر به جاده ماهشهر، مقابل ایران گاز آمد. من و خسرو ابوطالبی یک صندوق مهمات دستمان بود و داشتیم پیاده از پشت خط خودمان به آبادان می‌رفتیم تا برای بچه‌های محورمان غذا بیاوریم. نزدیک ظهر بود که دیدیم سرهنگ شکرریز و یک سرهنگ دیگر در گرمای شدید آفتاب، زیر لوله‌ها نشسته‌اند. جا خوردم و با خودم گفتم که آن‌ها اینجا چه‌کار می‌کنند؟! بعد دیدم بنی‌صدر آنجاست و یک کلاه گذاشته است و یکی، دو محافظش هم زیر لوله نشسته‌اند من هم رفتم آنجا کنارشان نشستم.

آقای شکرریز من را به بنی‌صدر معرفی کرد و گفت ایشان مرتضی اصفهانی است که فرمانده محور ایستگاه ۷ و ایستگاه ۱۲ است. بنی‌صدر هم با من احوال‌پرسی کرد. می‌خواست به خطمان بیاید، ولی، چون در چهارصدمتری دشمن بودیم نیامد. به من گفت شما اینجا چه‌کار می‌کنید؟ گفتم اینجا خط پدافندی داریم. بعد نگذاشتم حرفش را بزند و گفتم چرا مهمات و تسلیحات به ما نمی‌دهی؟ چرا قبضه توپ نمی‌دهی؟ چرا چیزی به ما نمی‌دهی؟ ما اینجا داریم با کمترین امکانات می‌جنگیم.

در تدارک عملیات گسترده‌ای همانند ساسانیان و اشکانیان!

خلاصه زیر همین لوله‌های نفت یک‌خرده با او جر و بحث کردم که یک مقدار جا خورد و ترسید. من مسلح بودم و یک ژ ۳ قنداق کوتاه داشتم. گفت آقای اصفهانی، ما در تدارک عملیات گسترده‌ای مثل عملیات‌های ساسانیان یا اشکانیان هستیم. می‌دانی چطوری می‌جنگیدند؟ آن‌ها دشمن را داخل می‌کشیدند و وقتی دشمن داخل می‌آمد به صفوف او حمله می‌کردند و همه نیروهایش را از بین می‌بردند. ما هم می‌خواهیم دشمن را به داخل بکشیم و وقتی آمد، محاصره‌اش کنیم. گفتم می‌خواهی کدام دشمن را محاصره کنی؟! دشمن را در کجا می‌خواهی محاصره کنی؟ ما اینجا خانه به خانه به عراقی‌ها تیراندازی کردیم و شبانه‌روزی با آن‌ها جنگیدیم تا متوقفشان کردیم. اگر اینجا شهید نمی‌دادیم که دشمن الآن اهواز را هم گرفته بود. اگر عراق اهواز را بگیرد، دیگر بابا جانت هم نمی‌تواند بیاید آن را پس بگیرد.

خلاصه یک‌خرده جروبحث کردیم و بعد هم به من گفت تو یک مقدار کله‌ات بوی قورمه‌سبزی می‌دهد. من هم به او گفتم امام خمینی ما را این‌طور تربیت کرده و بار آورده است. حواس خودت را جمع کن. آن‌ها زیر لوله‌ها بودند و نمی‌توانستند روی جاده بیایند. می‌خواستند به خط ژاندارمری بروند. پیش ما نیامدند، چون از کمیته‌ای‌ها می‌ترسیدند.

روز بعد سرهنگ اقارب پرست را دیدم و به او گفتم بنی‌صدر کجا رفت؟ گفت دیشب حالش به هم خورد. به او سِرُم زدیم و دارو دادیم و بعد در گاوصندوق بانک ملی آبادان او را خواباندیم.

بنی‌صدر جز اینکه فتنه به پا کند و وحدت را به هم بزند و بگوید به رزمنده‌ها و نیرو‌های پاسدار در خط سوخت ندهید و سپاهی‌ها و بسیجی‌ها را تضعیف کند، واقعاً کار دیگری نمی‌کرد. بعد از بازدید بنی‌صدر از آبادان ما دو عملیات انجام دادیم؛ یکی عملیات ۱۹ آذر، عملیات دیگرمان هم ۲۰ دی بود که هر دو عملیات با شکست روبه‌رو شد. تا شب عید سال ٦٠ ما با کمترین امکانات و بهترین ارتباطات همه کار‌های خودمان را الحمدالله انجام دادیم و هرلحظه در اینجا آماده عملیات بودیم. منظورم از ارتباطات، ارتباطات حضوری و هماهنگی است.

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi