شناسه خبر : 101478
شنبه 10 تير 1402 , 13:00
اشتراک گذاری در :
عکس روز

اخلاق جوانمردی و آسیب تمدن اطلاعاتی

تمدن اطلاعاتی با سپردن ابتکار هرگونه عملی در آینده! به دست ابزار ارتباطی نوپدید؛ مفاهیم مرتبط با حوزه ی اخلاق و مبتنی بر"رهیافت فرزانگی و خیر" را ممکن است دود کند...

فاش نیوز- در ابتدا از مخاطبان فرهیخته و عزیز و ارجمند؛ استدعا دارم با اندکی تأمل و حوصله ی بیشتر این جستار را مطالعه فرمایند.

تمدن اطلاعاتی با سپردن ابتکار هرگونه عملی در آینده! به دست ابزار ارتباطی نوپدید؛ مفاهیم مرتبط با حوزه ی اخلاق و مبتنی بر "رهیافت فرزانگی و خیر" را ممکن است دود کند و به هوا بفرستد!

 نباید نسبت به پیامدهای قابل پیش بینیِ دود و دَمِ دیجیتال محور؛ بی اعتنا بود و نسل جدید را با «دنیای سایبرنتیک و واقعیت های مجازی» تنها تر گذاشت.

زیرا ماهیت جهان مجازی به گونه ای است که در چنین انزوایی، درک و فهم از مباحث مرتبط با تاریخ قدسی و معاد اندیشی را به تدریج رو به زوال می برد.

مفروض است:

 همدستی فناوری های اطلاعات و شبکه های اجتماعی در تمدن نو بنیاد، در حال به حاشیه بردن جنبه های مهمی از زندگی معنوی در ایران اسلامی هستند.

پژوهشگرانی چون لیلی عشقی و میشل فوکو در نگاه به مسائل ایران به سرچشمه های:

  • الهام و انرژی ؛
  • تسلیِ خاطر و شادمانی؛

و معیارهای انگیزه بخش برای زحمت و تلاش و اخلاق و ... نیز تمرکز کرده اند.

هدف؛ نشان دادنِ محل گنج و منشأ روحیه ی جوانمردانه ی ایرانیان است که از رهگذر رشد و نمو خلق و خوی دین محور؛ منجر به عملیاتی شدن نظریه ی مترقی ولایت فقیه شد.

یعنی تفکری که بر مبنای آن:

  • « حاکمیت تنها ناشی از الله است؛
  • فقیهِ عالِم به قانون الهی، می تواند رهبر مشروع باشد؛»

و همانطورکه« بشیریه» در سیری در نظریه های جدید در علوم سیاسی، تبیین علمی کرده؛ به دلیل وجود اهرم های کنترل (شرایط تعیینی از سوی قرآن، حدیت، سنن النبی) در این صورتبندی؛ دولت اسلامی هرگز تبدیل به دولت «مطلقه یا دیکتاتوری» نخواهد شد!

فرضیه

الف: ویژگی فرا زمانی و فرامکانیِ وقایع قدسی، بر فرایند رفتار فرزانه و مبتنی برخیر عمومی "الی الابد" تأثیر معنا دار خواهد داشت.

ب: بر خلاف تصور غالب، پیشتازان و سردمداران تمدن نوپدید « همه جایی و هیچ جایی اند!» و نسل فردای ارباب رایانه، به مرز خاصی تعلق نخواهند داشت.

ج: معنای زندگیِ خیر در عصر اینترنت؛ در سایه سار نمادهای دائمی هویت ایرانی اسلامی (شأن وشرف، حریم وحیا، غیرت و جوانمردی،...) بهتردرک خواهد شد.

«لیلی عشقی» با بهره گیری از نماد شناسی مذهبی و مفاهیمی چون «امام، عاشورا، کربلا» برای تأیید فرضیه و پیشبرد نظریه ی خود و اعلام آن به جهان؛ اعتراف می کند که «ملتی تحت سلطه و با هویتی نفی شده؛ از نو متولد شد!»

 اَسرارِ بروز جرأت و شهامت و «خطر مسلسل های مقابل را پشت سر گذاشتن» و تسخیر کف خیابان ها در فرایند انقلاب اسلامی! در گنجینه ی« حریمِ حق» نهفته است.

سر چشمه ی این رمزو راز « شهادت امام حسین(ع) و واقعه ی عاشورا» است و این خطر پذیری یعنی:

"« شرکت در سرنوشت معشوق» و اخذ شناسنامه برای انقلاب از ثبت احوالِ عرفانی و آسمانی! و تحقق شعارهر روز عاشورا؛ همه جا کربلا / کلِّ یوم عاشورا؛ کلِّ ارض کربلا "

 در چنین فضای بین الاذهانیِ ناب! که از بنیادی ترین رویداد در تاریخ قدسی تأثیر معنادار پذیرفته بود:

« ارتش شاه به لشگر یزید تبدیل شد و ملت به امام حسین(ع)» و همین سرمشق آسمانی و تجربه ی اندیشه ساز منجر به پیروزی انقلاب شد:

این همه عکسِ می و نقشِ نگارین که نمود

یک فروغِ رُخِ ساقی است که در جام افتاد

اما این ذهنیت در مواجه ی گریز ناپذیر با تمدن اطلاعات، به مسئله ای جدید برخورد:

« آیا اخلاق حسینی یک خاطره است یا یک نیروی محرکِ همیشه زنده؟»

مبنای طرح این سؤال، ناآشنایی تمدن نوپدید با تاریخ قدسی و نیروی محرکه ی مروَّت و جوانمردی است.

یعنی همان نیروی اسرار آمیزی که "هم در بحبوحه ی انقلاب و هم در برهه ی پر افتخار هشت سال دفاع جانانه ی مقدس"  خاطره ی اخلاق حسینی را به گونه ای باز آفرینی کرد که در وهم و خیال نمی گنجد!...

 اما با ورود اینترنت به ایران (1372) و جا سازی آن در اندیشه ی نسل جدید؛ حداقل به دو دلیل:

  1.  « خودبزرگ بینی و جهالت و توهمِ پیشرفت همیشگی» درتمدن نوپدید؛
  2. متصدیانی که به تدریج، وجدان معدودی ازنوجوانان و جوانان را لالا دادند!

گل های خندان دیروز؛ پس از برخی فراز و شیب های سیاسی و فرهنگی، در لحظه ای سرنوشت ساز قرار داده شده اند.

مُعبّرانِ رویاهای دیجیتال بنیان! این لحظه از تاریخ را« نقطه ای مرزی[یا] فاصله ی میانِ "پایانی به تأخیر افتاده و شروعی ناشناخته"» توصیف کرده و نسبت به عواقب این خواب بی موقع هشدار می دهند!

برخی از این خوابگزاران، با استناد به سوابق چندین دهه نزاع فرهنگی! و پیشگویی «گرامشی» بر آنند که بیداری دیرهنگام؛ ممکن است باعث شود تا در این نقطه «سنت قدیم  بمیرد و سنت جدید نتواند متولد شود.»

آنها با اشاره به نتایج بررسی پیامد جدال میان بساط کهنه ی قدما و طرح نویِ متأخرین! دریافته اند که برخی «نه سنت را جدی می گیرند و نه مدرنیته را»

 یعنی :

  • نه فریاد« شبیخون فرهنگی» را شنیده اند؛
  •  نه برای حفظ نظم کنونی تلاش و کوششی دارند؛

و نه قادرند نسبت به پیامدهای سَرَک کشیدنِ نسل جدید به زیر و بَمِ فضای مجازی! طرح و برنامه ی منطقی ارائه کنند!

نتیجه این شد که سوداگران برج عاج نشین در آن ورآب امنیت روانی و ذهنی جامعه را به هم بزنند و «روی اعصاب مردم راه بروند» و به بهانه ی حرف تازه در رسانه های نوپدید! مردم را بترسانند.

در همین راستا، تجربه ی عملیِ بعضی صاحب منصبان نیز درذهن نسل جدید سؤالاتی مهم ایجاد کرده؛ و انتظار دارند جدی گرفته شود!!!

 بر کسی پوشیده نیست که «سبک زندگی غیر مذهبی از سوی نهادهای حکومتی تحت فشار است،» و جامعه و فرهنگ( جهان اجتماعی) نیز هرگز آن شیوه ی زندگی را نخواهد پسندید.

اما پر واضح است که در زندگی اجتماعی، معدودی بر این سیاق می روند و این امر واقعیتی کتمان ناشدنی است. خدای پیشینیان را رحمت کناد! و به قول بعضی به اصطلاح افراد قشنگ کلام! نور به قبرشان ببارد که در چنین موقعی می گفتند: دست شکسته وبال گردنه!

به بیان سعدی، سخنگوی ضمیر آگاه ایرانی:

چه خوش گفت آن مرد دارو فروش

شفا بایدت؛ داروی تلخ نوش

تمرکز بر رنگ و بوی دینی دادن بر سبک و سیاق زندگی روزمره همه ی افراد در عصر دیجیتال! ممکن است به دور شدن از محل گنج و منشأ روحیه ی جوانمردانه نیز بیانجامد. به نظر می رسد "اندکی سهله و سمحه و پرهیز از قال مقال سیاسی!" به عقلانیت سیاسی نزدیکتر باشد!

زیرا این رویکرد فرصت طلایی تر را از تکانه های الکترونیک در «رواج بدبینی عمیق» نسبت به الهیات سیاسی می گیرد!

چراکه به بیان «کارل گوستاو یونگ»:

« کفشی که به پای یک نفر می خورد، پای دیگری را می زند؛ برای زندگی کردن هیچ دستورالعملی[مطلق] وجود ندارد؛»

 دست برداشتن از «به جان هم افتادن و نیروهای خود را هدر دادن» و جلب اعتماد نسل جدید؛ مانع از آسیب بیشتر به اخلاق جوانمردی نیز خواهد شد. ...

این راه کار از این رو ضروری و حائز اهمیت است که اکنون شبکه ها ی اجتماعی به کلیت انقلاب اسلامی حمله ورشده اند، یعنی همان خون بهای شهیدان که به "جان" پاس داشته شد!!! پدیده ی منحصر به فردی که به همه ی ملت بزرگ ایران تعلق دارد.

در همین راستا؛ پژوهش « لیلی عشقی» جالب توجه است:

 « در چهارچوب رساله ی دکتری جامعه شناسی؛ چهار سال قبل از انقلاب برای اولین بار به محله های پایین شهر رفتم و با 464 خانوار تهرانی در محله های قلعه مرغی و مسگر آباد و دروازه غار و...؛ مصاحبه کردم.

در اندیشه ی مردم، خانواده ی شاه فاسد بودند، حیثیت و شرافت ملت لگدمال شده بود، او می خواست ایران را به ژاپن خاورمیانه تبدل کند در حالی که خود ملت را نادیده می گرفت ...

 در آن وقایع صحنه های بسیار عجیب به وقوع پیوست، مثلا:

  •  کار گری که تمام امور زندگی اش در گرو حقوق دریافتی بود اعتصاب می کرد و از "از دست دادن کار" نمی هراسید؛
  • زخمی های در حال مرگ، بر روی دست دوستان خود در راه بیمارستان سرودهای انقلابی می خواندند؛

تشیع، هویتی خاص به ایران داد که از 1340 به بعد باید به این سؤال ها پاسخ می داد:

  •  ایران چیست؟
  • ایرانی کیست؟
  • ما کیستیم؟...

در تحقیقاتم دیدم که 90 درصد مردم؛ وجودشان نفی شده بود، و اصلا آدم حساب نمی شدند. تحقیر می شدند و کسی برای اعتقاداتشان ارزش قائل نبود ...

وقتی صدای امام را شنیدند به آن جواب دادند و به میدان آمدند تا بگویند ما وجود داریم!

با دیدن صحنه های نماز دسته جمعی[جماعت] در خیابان های تهران، اولین بار صدایی در من گفت: ملتی دارد متولد می شود. ...»

آنچه که رساله ی دکتری این پژوهشگر ایرانی مقیم پاریس را پر اهمیت تر می سازد عبارت است از:

  •  توجه به تفاوت و تمایز تاریخ قدسی و تاریخ تقویمی؛
  •  ارائه ی تحلیلی درست از تأثیر سرشت بر تغییر سرنوشت؛

پر واضح است که «ایران اسلامی بر محور کربلا و خون امام حسین(ع) استوار است!» و این فصل از تاریخِ متبرک به نام «امام حسین(ع)» به هیچ روی نباید از سوی هر «روشن فکر نقّاد یا چشمان سِمج دانشمند!» فراموش شود.

بلحاظ نظری ؛ حداقل دو طیف عمده ی فکری در جامعه ی علمی قابل تشخیص است:

  1. برخی از دانشمندان، با خبردار شدن از منطق درونی و اهداف سرنگونگی حکومت ناروای طاغوت به صراحت اعلام کرده اند که «دیگر نمی توان ناشی گرانه از ایران حرف زد!» ...
  2.  عده ای نیز:
  •  از یک سو، با هشدار نسبت به تاریخ فردا؛
  •  از سوی دیگر، با شخم زدن گذشته و ادعای حاصلخیزی آن؛

و قراردادن سختیِ زندگی روزمره ی بخشی از نسل نوظهور در پرانتزِ بینِ:

 "حال و هوای دوره زمانه ی پیشین و چشم اندازی از فردای روزگار! "

نتیجه می گیرند که (راه رفتن بر روی تردمیلِ اکنون) راه به جایی نخواهد برد!

وپس از ناسزا و هزل برزبان راندن، نیچه وار می پرسند:« آیا حرفم شیرفهم شد؟» نان به نرخ روز خورانی که با گشودن پنجره ی اینترنت فرزانگی و زیستِ درست! را ازیاد برده و بخشی ازنسل جدید را به طرزی ناباورانه به زیستی نادرست! فرا می خوانند.

  این عده نتایج رفتار بدور از خلق و خوی جوانمردیِ معدودی از کسبه ی بازار؛ بعلاوه ی:

  •  ندانم کاری برخی سیاسیون تاجر پیشه در بحرانِ "پوشش/ تغذیه/ سرپناه" ؛
  •  ناخرسندی از ننگ بی حیایی و خاصه خرجی برخی از فرزندان صاحب منصبان و ...؛

و برخی مسائل دیگر را به حساب ناتوانی مبانی اندیشه ی دینی در "پرکردن بانک نوازش نوجوانان و جوانان" می گذارند.

حقیقتا این امر؛ جفایی است به حریمِ حق و تفکری که به معاد و معاش توأمان می اندیشد!

کیست که نداند شایستگی های فردی و اجتماعی در ملت امام حسین(ع) همواره «به پیدایش اخلاق جوانمردی منجر می شود و بخشی از خلقیات شیعه را نظم می بخشد.»

در علوم انسانی، درک این خلقیات از حیث نظری؛ نیاز به فهم نظریه ی ولایت فقیه دارد. ...

در همین زمینه تبیینِ علمیِ جایگاه امام در اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران و « قاعده ی لطف» با خوانش «حاتم قادری» خالی از لطف نیست. ...

 بنا بر رویکرد سیستمیکِ «لیلی عشقی» در تحلیل انقلاب اسلامی:

 « آن چیزی که غربیان از امام می دانند پیشنماز معمولی مسجد است»

و صرفا افرادی بار معنایی واقعیِ این جایگاه را درک می کنند که هانری کربن را خوانده باشند. ...

به راستی:

خوشترآن باشد که سرّ دلبران

گفته آید در حدیث دیگران

از این رو سَرَکی به اندیشه ی «میشل فوکو» نیز می کشیم؛ زیرا «چگونگی همدلی بی چون و چرا و انقلابی برای خدا! که تاج و تخت خاندان پهلوی را سرنگون کرد» او را متوجه تکالیف و قواعد و شریعت اسلام نمود.

شوق دیدارِ رفتار شجاعانه ی سینه سپر کردگان در مقابل رگبار مسلسل ها و فریاد برآورندگان که «دیگر این وضع را نمی خواهیم» در کف خیابان؛ پای فوکو را به ایران بازکرد.

 گزارش او خواندنی و تأمل برانگیز است:

« ایرانیان گفتند ما به طور قطع باید:

  • از دست این آدم خلاص شویم؛
  •  رژیم و کارکنان را تغییر دهیم؛
  • ...

و تنها در صورت تغییر ریشه ای در خود و شیوه ی رابطه با خدا و... است که انقلابمان انقلابی واقعی خواهد بود. در همین جا است که اسلام ایفای نقش می کند و این شاید روح قیامشان باشد! (ایران: روح یک جهان بی روح، ص60)»

دانشور فرانسوی نیز به سان همقطار ایرانی اش؛ مات و مبهوتِ شهادت خواهی و بی باکی ایرانیان بود و در جستجوی سرچشمه ی این دلاوری و کشف رمز و راز چرایی «پشت سر گذاشتن مسلسل هایی که همیشه در مقابلشان قرار داشت» سر از محرم و عاشورا درآورد:

"« مُحرَّم! زمانِ از خودگذشتگی...؛ امریکا هم منتظر سالگرد شهادت امام شهید است! (ایرانی ها چه رؤیایی در سر دارند، ص53)»"

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید

کز کجا سرّ غمش در دهن عام افتاد

تأکید بر دیدگاه فوکو نسبت به «نورِ روشن در مردم» و پدیده ای که جذب آن شده بود؛ از این رو حائز اهمیت است که امروزه برخی از ناکامان در تغییرِ ریشه ای در خود! از قطار انقلاب پیاده شده اند!

این منکران ایفای نقش اسلام؛ ناباورانه در شبکه های اجتماعی نمکدان می شکنند و با شارلاتانی و "انکرالاصواتی!" بر سر رهبر انقلاب که  به اعتراف دوست و دشمن! خود تجسم دوران و انقلابی ای بی مانند است؛ با غیظ صدا بلند می کنند!"

هر وجدان آگاه؛ برسر سفره ی انقلاب نشستن و خردی فراموش کردن! و درشت گویی نسبت به "عَلَمدار و یَلِ نام آورِ باقیمانده!" را دور از مرام جوانمردی ارزیابی می کند.

 انگار درست گفته اند که «تن آسایی سبب می شود بخشی از آدمیان با رغبت همه ی عمر نابالغ بمانند.»

و شاید زیاده خواهی است که می تواند فرد را به مثابه عنصری بی تفاوت تبدیل کند به طوری که صرفا« با پول توجه او تحریک شود و حسابگرانه برخوردکند.»

یکی بر سرشاخ، بن می برید

خداوند بستان نظرکرد و دید

بگفتا که این مرد بد می کند

نه برکس، که بر نفس خود می کند

به هر حال؛ علی رغم تلاش شبانه روزی سوداگران بازار اندیشه در فضای مجازی برای راه رفتن بر روی اعصاب مردم! و ناسپاسی نسبت به عبد صالح خدا و سلف صالح روح الله! با صدای بلند باید گفت:

"سید علی الحسینی الخامنه ای تنها نخواهد ماند و  ایرانیان یوسف خود نمی فروشند!"

و از این شاکله ی رفتاریِ نازیبا در پوشش حرفِ تازه! در شبکه های اجتماعی از سوی برخی افراد شریعتمدار، در عجبند.  

 پنجه کشیدن بر چهره ی ماه به هیچ روی از درخشش او نمی کاهد ولی روزنه ی امیدکاذبی برای تمدن اطلاعاتی ایجاد می کند؛ تمدن نوپدیدی که برای ساختن افرادی« ضد مذهبی» خیال موفق شدن دارد!

 

نتیجه گیری

کیست که نبیند و نشنود که نتیجه ی تبدیل تدریجیِ ام القری! به کیف پول بجای مرکز فکر و اندیشه؛ در حال زدایش آخرین بقایای گرایش ذهنیِ مبتنی بر جامعه شناسی مذهب ! در برخی از مناطق کلان شهر تهران امروز! و سایر کلان شهرها است.

 برای نجات زندگی مذهبی؛ که از رهگذر ناجوانمردی انگشت شماری طماع! که روان خود را از گرد و غبار و سر و صدای بازار به سبک سرمایه سالاری غرب پسند و چندش آور! آکنده اند باید تدبیرِ مناسب تری اندیشید.

بدیهی است که اهل ادب و قلم که به زرق و برق کلمات بسیار می اندیشند و به تعبیر «ارنست دیمنه» «در نگاهی دزدکی به حالات واقعی ذهن و گفتگو با خویشتن» روی می آورند، معنای سرخی صورت باسیلی!!! و محکمه ی وجدان را بهتر درمی یابند.

البته هنوز فرهنگ جوانمردی رخت بر نبسته و رابطه ای هر چند خیلی ظریف! با فکر دینی و اقتصادی دارد و مایل است دین و دنیا را به هم ربط دهد و نمی خواهد« راه خود را از هردوی آنها جدا نگه دارد!»

  لیلی عشقی نیز در صورت دعوت برای ارزیابی «تغییرات سیستم ارزش ها در جامعه ای که تحولات سریع [فرهنگی] و اقتصادی را می گذراند؛» می تواند این رابطه را تبیین علمی کند...

زیرا هرکس با خلق و خوی مردم عزیز پایین شهر نشین آشنا باشد می داند که از یک احساس اندیشیدن والا و صاف و ساده اما عمیق و دقیق برخوردارند.

وحتی اگر بر کلمات پر زرق و برق نیز تکیه نکنند، قادر هستند پرمعناترین «تجربه ی عبور از اقیانوس اندیشه را با یک قایقِ آرامش» در اختیار پژوهشگران قرار دهند.

نکته ی تأمل برانگیز اینکه:

متلاشی شدن معنای زمان و فاصله و تأثیر معنا دار آن بر رهیافت و روش فرزانگی و خیر عمومی در حال حاضر! دانشوران را به «درک سرشت شکننده ی سلوک آدمیزادگی» در عصر دیجیتال زده! فرا می خواند.

 زیرا ماهیت امر دیجیتال، صفر و یک (و به قول اهل فنof/on ) است و در بینِ دو حالتِ" یا خاموش یا روشن! جایی برای عمل بر مبنای فرزانگی و خیر و... قابل تصور نیست! منطق درونی همین امر در تمدن اطلاعاتی؛کار ویژه ی ضد فرهنگی و نگرانی از ر«هبوط به بربریت و جهل» را بیش از پیش افزایش می دهد!

بجای سخن آخر

به شهادت تاریخ؛ رهیافت فرزانگی مبتنی خیر با محور معانی و مفاهیم پرپندار  امام و عاشورا وکربلا و حج و اعیاد قربان و غدیرو مبعث و نیمه ی شعبان...همواره ایرانیان را از افتادن به ورطه ی نابودی در امان نگاه داشته است.

اما اکنون و برای نخستین بار! دو گروه یعنی سودا گران مغرور و جاهل! و متوهمان خوشبین؛ در بازی مخدوش کردن معنای آن مفاهیم بلند؛ در میدان فرهنگ و علیه فقه سیاسی( علم الحکومه) وارد نوعی مسابقه شده اند:

  • در طرفی: شبکه های اجتماعی و برج عاج نشینان صف کشیده اند؛
  • در سوی دیگر؛ برخی افراد شریعمتدار که حتی برای خودی ها کُرکُری می خوانند!

گرد و غبار برخاسته از این بازی پر هیاهو برای چرب و شیرین دنیا! و دود و دَمِ حاصل ازجشن پیروزی و آتش بازیِ هریک از طرفین! به چشم تماشاگران دغدغه مند خواهد رفت.

از آنجا که« تولید تمدنی اطلاعاتی به نبوغ، ابتکار و خلاقیت بشری وابسته است!»  بنابراین:

  • فقدان شناخت مناسب (بدفهمی) از مقتضیات زمان؛
  • بی توجهی به ابتکاری بودن تاکتیک های پیچیده ی نوین؛

 و شتاب فزاینده درابداع فناوری فکری، موجب سردرگمی در بخشی از نسل جدید شده است. ...

 در آخرین تحلیل، باید با تأکید یاد آورشد که تعلل بیشتر در چاره جویی! به حوزه ی تمدنی ایرانی اسلامی آسیبی جبران ناپذیر خواهد زد.


جانباز دکتر سیدمهدی حسینی

اینستاگرام
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

والا برداشت بنده این است که سیره امام علی احترام به انتخاب مردم است. و امام خمینی بر همین مبنا گفتند میزان رای آزاد مردم است نه انتخابات با هزاران فیلترینگ شورای نگهبان و در نهایت ملت باید انتخاب آنها را انتخاب کنند....و مهمترین عامل فسادزا همین چرخش مسئولان ناکارآمد در اداره مملکت و انحصاری کردن است. و نیز توده های مردم را فراموش کردن...
با نام یاد خدا
با اهداء شایسته ترین سلام و احترام به جناب مهندس یونس مظفری، عزیز دل برادر
ضمن تشکر از باز خورد؛ در رابطه با نتیجه گیری در نوشته ی کوتاه و گویای حضرتعالی(مهمترین عامل فساد زا چرخش مسئولان نا کارآمد در اداره ی مملکت و انحصاری کردن است.و نیز توده های مردم را فراموش کردن) که دغدغه ی مشترک جامعه ی هدف است با اجازه چند نکته ی ذیل را نیز را باهم به اشتراک بگذاریم:
1: بنا بر تبیین دقیق و علمی داوود فیرحی در کتاب دین و دولت در عصر مدرن صفحه ی 169:
نظام جمهوری اسلامی آشکارا اسلام شیعه را با مفاهیم اساسی دموکراسی های مدرن چنان محکم و استوار همنشین کرده است که توصیه‌های شفاهی و مکتو ب سرآمد پارادیم قدرت، به عنوان سند حقوقی در قانون اساسی نیز ثبت شده است، به طوری که ابتنای بر قواعد و موازین اسلامی اصلِ تغییر ناپذیر نظامی سیاسی که بسیاری از مختصات نوگرایی را دارد و در عین حال بسیاری از خصوصیات سنت گرایی را هم حفظ کرده است.
2:چنین نظامی از لحاظ نهاد هایی که دارا ست، نه شباهت به جوامع مدرن دارد و نه شبیه جوامع سنتی است ... و کار کردی دَر هم دارد و شاید به همین علت است که به قول روح الله رمضانی« جامعه و دولت ایران همچنان با چالش های گذار [از جامعه ی سنتی به جامعه ی مدرن] دست به گریبان است ... ( چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ص، 20)
3:خسارت زلزله ی حاصل از ندانم کاری لمیدگان برصندلی قدرت! کمتر از کارویژه ی کامپیوتر « در نقش یک مشاور بدجنس! برای نسل جدید» نیست!
کسانی که نه حاصرند به گفتارهای نوین از جامعه شناسی سیاسی تکنولوژی گوش بسپارند و نه به مشاوره ی کارشناشی باور دارند...
در عین حال نه می توانند از مزایای سایبر صرف نظر کنند و نه اساسا قادر به مهارنتایج ویرانگر گذران روزگارِ نسل نو در شبکه های اجتماعی اند! ...
به راستی امان از قدرت تبلیغات رسانه هاغرب! که چنین و انمود می کند که بخش زیادی ازمردم گول سودا گران در بازار پر هیاهوی رنگین کمان اندیشه را خورده اند. و کم کاری رسانه های ما ...
4: امروز کامپیوتر خودش را پیغمبر و دارای ایدئولوژی می داند! و این درحالی است که عصر ایدئولوژی های دست ساز توسط سیاست مداران دنیا طلب پایان یافته است. با اینحال رایانه به هیچ روی مایل نیست از «پایان ایدئولوژی» حرفی به میان بیاید و سوداگران بازار اندیشه را وادار به کوبیدن بر طبل تقلیل جهان بینی دینی به ایدئولوژی کرده است ...
اما اهل نظر از طایفه ی انصاف مباحث معتبر وعلمی در مورد این«پایان» را با دقت دنبال می کنند و بخوبی می دانند که چرا از اواخر قرن بیستم تا امروز رویکرد به تمدن ادیان شتاب فزاینده یافته است.
در همین راستا " لنز نیّت مند دوربین دیجیتال" هر چقدر هم غبار آلوده باشد ولی نمی تواند شتاب فزاینده برای فهم علمیِ آموزه های ادیان ابراهیمی (ع) در روزگار پر مسئله ی کنونی و درخششِ به عنوان مثال اسلام سیاسی را نبیند. نمونه اش راهپیمایی امید افزاو پرشکوه و خیره کننده ی ده کیلومتری عید غدیر خم در سرتاسر ایرانِ زیبا! ...
5: نسل جوان و فهیم در جامعه ی ایران اسلامی به خوبی از نابسامانی دنیای فکری معاصرآگاه است و مکرجدید جهان مجازی در شکل دهی به ادراکِ او از حقیقت را دریافته است؛ و منتظر بازگشت مسئولان نا کارآمد از تعطیلات تاریخ نخواهد ماند! ... دلیل این مدعا عملکرد غیرتمندان سرو قامت ایرانی درهنگامه ی مرد آزمایی درهشت سال دفاع جانانه ی مقدس؛ به راستی که این ویژگی روح جمعی ایرانیان در طول تاریخ بوده است.
باطل السحر رنگین کمان اندیشه ی رایانه ای! و ترفند رایانه باوران ؛ تمر کز بر ایجاد آگاهی از منطق درونیِ عملِ معلمانِ امین و قانون گذار در فرایند مهندسی ترین و بنیانی ترین مهارتِ سیاسی و تدوین میثاق ملی یعنی قانون اساسی و اصول آن است.

باپوزش از تصدیع اوقات
با تشکر از فراهم کنندگان زمینه ی تبادل اندیشه یعنی تلاشگران حسینیه ی فاش نیوز
ایام بکام و به امید دیداری دوباره
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi