08 ارديبهشت 1403 / ۱۸ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 102313
دوشنبه 09 مرداد 1402 , 10:21
دوشنبه 09 مرداد 1402 , 10:21
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
از عدالت و انصاف خارج نشویم!
یوسف مجتهد
فاصله ما تا جهنم تروریستها!
میلاد رضایی
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
جعفر بلوری
عقبنشینیها تا کجا ادامه دارد؟
عبدالرحیم انصاری
رسانهی نوظهورِ پهپاد-موشک
سید مهدی حسینی
سفر ترکیه ما
سارا آذری
ولی فقیه عروةالوثقی و رمز پیروزی
امانالله دهقان فرد
صد رحمت به توپ میرزا آقاسی!
حسین شریعتمداری
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
راز تشنگی
فاش نیوز - سالها میگذرد. محرم میآید و میرود. گاهی از این آمد و رفتنش درس میگیرم و گاه غافلم. آقا جان شنیده ام در توقفگاه «زباله» به علی اکبرت(ع) فرمودی تا همراه خود آب فراوان بردارد تا وقتی با لشکر حر رو برو میشوید آنها را سیراب سازند. مگر همه را سیراب نکردید؟ پس چرا آن لحظهای که جوان رشیدت با کام عطشان در میدان جنگ تشنگی را شرمنده کرد جرعه آبی به او ندادند. مگر سقایی علی ات را ازیاد برده بودند و صدای اذانش را که طعم و لحن صدای پیامبر(ص) را به یاد میآورد نمیشنیدند. هیهات از این دنیا، هیهات از فراموش کاری آنهایی که گوشهایشان را بستند تا صدای اناالحق تو و صدای اذان جوان رعنایت را نشنوند. آقا جان راز تشنگی علی اکبر(ع) چه بود؟
دادن جان در ره جانان نکوست
زانکه جان و سر همه از آن اوست
گفت: مردم! من علی اکبرم
نور چشم و زاده پیغمبرم
وه چه گویم ؛ ناگهان تیری رها
شد زدست کافری دور از خدا
آمد. بنشستاندر سینه اش
شد هدف آن سینه بیکینه اش
شد خموش آن مرغ خوش صدا
وز پی اش گردید سر از تن جدا
* ابوالقاسم محمدزاده
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
دو روایت در رثای یک مرد
مجتبی شاکری
من و حسن باقری اولین گروه رسانهای در محل حادثه بودیم
بهرام محمدیفرد
معرفی کتاب