09 ارديبهشت 1403 / ۱۹ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 106112
چهارشنبه 08 آذر 1402 , 10:15
چهارشنبه 08 آذر 1402 , 10:15
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
از عدالت و انصاف خارج نشویم!
یوسف مجتهد
فاصله ما تا جهنم تروریستها!
میلاد رضایی
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
جعفر بلوری
عقبنشینیها تا کجا ادامه دارد؟
عبدالرحیم انصاری
رسانهی نوظهورِ پهپاد-موشک
سید مهدی حسینی
سفر ترکیه ما
سارا آذری
ولی فقیه عروةالوثقی و رمز پیروزی
امانالله دهقان فرد
صد رحمت به توپ میرزا آقاسی!
حسین شریعتمداری
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
خون گرم مجروحیت سرمای آب اروند را قابل تحمل کرد!
خاطراتی از عملیات در آبهای سرد اروند در گفتگو با یک رزمنده دفاعمقدس
فاش نیوز - در عملیات والفجر ۸ رزمندگان لشکر سیدالشهدا (ع) باید یک عملیات فریب انجام میدادند. ما باید به جزیره امالرصاص میرفتیم و آنجا را تصرف میکردیم. البته نمیدانستیم که عملیات ما ایذایی یا فریب است. بعد که این جزیره را تصرف کردیم، روز بعد اعلام کردند باید عقبنشینی کنیم.
علیرضا محمدی
جوان آنلاین: عملیات والفجر ۸، کربلای ۴ و ۵ سه عملیات آبی خاکی عمده ایران در طول دفاعمقدس بود. این سه عملیات که در فصول سرد سال صورت گرفتند، رزمندگان باید علاوه بر جنگیدن با موانع طبیعی (امواج اروند یا دریاچه ماهی) و موانع مصنوعی دشمن اعم از خورشیدیها و سیمخاردارهای حلقوی، میادین مین و... با سرمای شدید هوا نیز دست و پنجه نرم میکردند. متن زیر خاطره حمید نوراحمدی از رزمندگان لشکر سیدالشهدا (ع) از دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ است.
عملیات فریب
در عملیات والفجر ۸ رزمندگان لشکر سیدالشهدا (ع) باید یک عملیات فریب انجام میدادند. ما باید به جزیره امالرصاص میرفتیم و آنجا را تصرف میکردیم. البته نمیدانستیم که عملیات ما ایذایی یا فریب است. بعد که این جزیره را تصرف کردیم، روز بعد اعلام کردند باید عقبنشینی کنیم. تازه متوجه شدیم که محور اصلی عملیات شبه جزیر فاو است. به منظور کسب آمادگی برای ورود به والفجر ۸ برخی از گردانها در سد دز و برخی هم در اهواز و نقاط دیگر آموزش میدیدند. البته یکسری نیروها غواص بودند و یکسری هم نیروی آبی- خاکی، یعنی اول غواصها میرفتند خط دشمن را میشکستند و بعد آبی خاکیها به عمق خطوط دشمن نفوذ میکردند.
نیروی آبی- خاکی
ما در پاییز آموزش میدیدیم و سرمای هوا در این زمان آنچنان خودش را نشان نمیداد، اما بهمن ۶۴ که وارد عملیات والفجر ۸ شدیم، شبها خصوصاً دمای هوا به شدت پایین میآمد. در این شرایط باید غواصها به داخل آب سرد اروند میرفتند. من در والفجر ۸ نیروی آبی- خاکی بودم. بعد از اینکه غواصها خط اول دشمن را شکستند ما با قایق به امالرصاص رفتیم، خیلی طول نکشید که گفتند باید برگردید و به فاو بروید. آن موقع متوجه شدیم که عملیات ما ایذایی بود تا قوای دشمن به سمت امالرصاص بیاید و نیروهای عملکننده در فاو زیر فشار کمتری قرار بگیرند.
سرمای اروند
سال بعد قرار شد برای عملیات کربلای ۴ آماده شویم. این بار ما در اهواز آموزش میدیدیم. همچنان آبی و خاکی بودیم، ولی باید آموزش شنا را هم پشتسر میگذاشتیم. در آب سرد نمیشد زیاد تقلا کرد، ولی تمرینی بود برای شب عملیات که باید در زمستان وارد اروند میشدیم. عملیات کربلای ۴ لو رفت و ۳۶ ساعت بعد کاملاً متوقف شد، بنابراین گردان ما وارد عمل نشد، اما از منطقه هم خارج نشدیم. ماندیم تا دو هفته بعد در عملیات کربلای ۵ شرکت کردیم.
برای حضور در عملیات کربلای ۵ من غواص شدم. یکسری آموزش بسیار فشرده غواصی برای آنهایی که شنایشان خوب بود به اجرا گذاشتند و ما را هم جزو نیروهای غواص معرفی کردند. حالا سرمای هوا داخل آب را بهتر احساس میکردم. وقتی که در عملیات کربلای ۵ (دی ۶۵) وارد آبهای سرد دریاچه مصنوعی ماهی شدیم، بیشتر از آنکه بیم دشمن و گلولههای رسامش را داشته باشم به این فکر میکردم که چطور کرختی تنم از شدت سرمای آب را تحمل کنم. به ما گفته بودند که آب در لایه لباس غواصی جمع میشود و دمای تن غواص آن را گرم میکند، اما این سرمایی که ما حس میکردیم کارش از این چیزها گذشته بود. به وضوح دندانهایمان از شدت سرما به هم میخورد. بعد هم که درگیر شدیم و من مجروحیت پیدا کردم، اما از خونی که روی تنم میریخت، خوشنود بودم! چون ولو برای دقایقی احساس کردم که تنم گرم شده است.
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
دو روایت در رثای یک مرد
مجتبی شاکری
من و حسن باقری اولین گروه رسانهای در محل حادثه بودیم
بهرام محمدیفرد
معرفی کتاب