فصل بهار ما یاد شهیدان است!

فاش نیوز - صدام پس از  عملیات کربلای ۴، اسم این عملیات را «حصاد اکبر»، به مفهوم «دروی عظیم» انتخاب کرد. انتخاب این اسم روی عملیات کربلای ۴ توسط جلاد بعثی نشانه اوج مظلومیت شهدای کربلای ۴ است.

فصل بهار ما یاد شهیدان است
بنگر شهادتها معنای ایمان است

عملیات کربلای ۴ منتهی الیه ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان حاضر در عملیات هم بوده. در این عملیات لحظه ای فرا می رسد که دیگر تاکتیک و تکنیک جنگی کارایی اش را از دست می دهد. حرفها و عمل ها بر مدار عشق می شود. شعاعی از آنچه در کربلای سیدالشهداء علیه السلام شنیده ایم.

باور کردن حوادث عملیات کربلای ۴ سخت است. خیلی ها حوادث کربلای امام حسین را نتوانستند باور کنند. تشابه این دو حادثه برای این است که بدانیم آدمها برای اعتلای پرچم اسلام چه جانفشانی هایی می کنند. همه ایثارگران نگاهشان به جانفشانی های یاران حسین در کربلای سال ۶۱ هجری است. اینجور برایتان بگویم که رزمندگان شرکت کننده در عملیات کربلای ۴، در آغاز عملیات متوجه شدند به چه سمتی می روند. اما هیچ کس نخواست که برگردد.
ماهی های سرخ شهادت از دل اروند متلاطم و سرد عبور کردند، آن سوی ساحل، از دل خاک دشمن سر برآوردند. من نمی دانم آتش سنگین دوشکا، چهار لوله، دو لول و تیربار چیست؟ اما جوانان و نوجوانانی کمتر از سن من به سوی آن رفتند و به راه حق به خاک و خون تپیدند. امروز یاد کردن شهدای کربلای ۴ که الگوی  عشق و فناء فی‌الله هستند از واجبات است.

از شهیدان خدایی یاد باد
جان نثاران فدایی یاد باد

هر سالکی باید بداند در مسیر عشق با شرایطی رو به رو می شود که سخت و دشوار است. عشق او را با پای کار ماندن، حتی اگر جانش را فدا کند، می سنجند. شهیدان فداکار کربلای ۴ این صحنه سخت و دشوار را مقابل دیدگان ما  به ترسیم درآورده اند.

شاهد و الگوی اهل یقینی تو
جان تو مجذوب دیدار جانان است

"شهید حجت الاسلام غلامحسین رستمی" یکی از همان شاهدان سرمست است. مسجد امام زین العابدین علیه السلام کوی انقلاب اهواز مهد دلیران خدایی است. حاج آقا غلامحسین،  رزمنده ای از این مسجد بود.
 او سال ۱۳۴۲ در اهواز و در منطقه کمپلوی جنوبی  بدنیا آمد. دوران رشد و بالندگی او در زمانی بود. که امام خمینی کمر همت برای تشکیل حکومت اسلامی بسته بود.
غلامحسین، همان سربازی شد که امام خمینی امید به آنها بسته بود. او صدای مرگ بر شاه را شنید. در تطاهراتها شرکت کرد. حتی شبها، مخفیانه و دور از چشم اعضای خانواده برای دیوارنویسی از خانه خارج می شد.
بعد از پیروزی انقلاب، با آنکه دیپلم علوم تجربی گرفته بود، دنبال عشق خود رفت به قم. دوست داشت طلبه شود. آرزویش این بود که در لباس روحانیت به تبلیغ دین اسلام بپردازد. به تلمذ در محضر علمای حوزه علمیه قم مشغول بود که جنگ شروع شد.

از آن زمان به بعد مدام برای حضور در جبهه از قم له اهواز می آمد. طوفان حضورش در جبهه ها تا سال ۶۵ ادامه داشت.
با شروع عملیات کربلای ۴، با گردان جعفر طیار عازم منطقه شد.
عملیات نیمه های شب سوم دی ۱۳۶۵ آغاز شد. اما روز بعد حوالی ساعت ده صبح دستور عقب نشینی صادر شد.
تعدادی از رزمندگان در این لحظه به شهادت رسیدند. اما حجت الاسلام رستمی زخمی شد. فرصتی برای انتقال او به عقب وجود نداشت.

تنها شدی میانه میدان و...نقطه چین
با بوسه های زخمی طوفان و...نقطه چین
پرپر شدند پیش تو یک فوج اطلسی
یک مشت شعر سرخ چراغان و...نقطه چین

سالها خانواده و دوستانش امیدوار بودند که اسیر شده باشد. اما محرم سال ۷۷ پیکر او در منطقه عملیاتی کربلای ۴ تفحص شد. پاره های استخوان او از مقابل مسجد امام زین العابدین علیه السلام تا گلزار شهدای اهواز تشییع شد و در قطعه یک کنار همرزمان دیگرش آرمید.

یادمون انفجار و یاد سنگرها بخیر
یاد خاموشی مین ها توی معبرها بخیر
آسمان این روزها را سخت تنها مانده است
یاد حیرت خوانی فوج کبوترها بخیر

|| جعفری