پنجشنبه 20 آذر 1399 , 10:05
وزارت بهداشت، تبدیل وضعیت ما چه شد؟!
رضا امیری فارسانی - وزیر محترم بهداشت درمان و آموزش پزشکی معاونت محترم وزیر در امور شاهد واحد گزینش مرکزی وزارت خانه حراست مرکزی وزارتخانه
اگر مبنای سخن صداقت باشد و همانگونه که همهی پیامبران، ائمه اطهار، مسئولین مختلف نظام، و همه مدعیون منتسب به نظام فرمودهاند که صداقت رکن اصلی سخن و کار است و انسان آزاد متولد شده و آزادانه باید هر آنچه مغایر با قوانین و شرع است را بگوید و حجت را برخویش تمام کند و در این راستا بر اصل منکر و معروف احترام نهاده و سربازی ولایی باشد. در خط 57 امام راحل و گام دوم انقلاب، تحت فرمان و منویات مقام معظم رهبری باشد. هیچوقت نباید با الفاظ و کلمات و جملات بهگونهای که نهایت امر و پایان سخن ذینفع موضوع باشد.
لذا در همین راستا به استحضار میرساند، که حقیر رضا امیری فارسانی در سال 1364 بعد از مجروحیت جنگی، به دلیل اینکه پدرم شهید شده بود و شش خواهر و برادر قد و نیم قد داشتم، مسئولین وقت، به قدری دلسوز بودند، که با اعزام به جبهه بنده موافقت نمیکردند و بهمین خاطر ما را به شبکه بهداشت درمان شهرمان فارسان معرفی و مشغول کار کردند. سه سال کار کردیم و حکم رسمی گرفتیم.
هجده ماه از رسمی آزمایشی ما میگذشت، که سه روز حالمان خراب شد و غیبت کردیم، حضرات با برنامه ریزی و طراحی کدامین شیرپاک خوردهای، که ما نمیدانیم، طرحی علاوه بر غیبت هم برایمان مسجل نمودند، که بعد دستگاه قضاوت برائت از اتهام صادر نمود، ولی آنقدر مسئولین وقت دانشگاه خود مختار و تاملالاختیار بودند، که حکم برکناری از خدمت برای حقیر صادر نمودند و در آن ذکر نمودند، بعلت سه روز غیبت، شما صالح جهت ابقای خدمت دولت تشخیص داده نمی شوید.
حقیر از فشار روحی و جسمی مجروحیت جنگ درد میکشیدم، همزمان یتیمی میکشیدم، آنها ما را صالح قلمداد نمیکردند. این داستان تا سال 96 پیگیری نشد، که حقوقی بنیاد، طی نامهای پرونده را به کمسیون ماده 16 ارسال نمود و آنها رای دادند به وزارتخانه، که ظرف سه ماه بازگشت به کار بشوم.
این سه ماه یک سال طول کشید، و دوستان با سلیقه خودشان امروز و فردا میکردند، تا نهایتاً خلاف قانون، حکم پیمانی برای ما زدند و پست ما که فارسان بود را شهرکرد زدند. سعی کردیم ابتدای ورود خیلی حرف نزنیم. احقاق حق نکنیم و تعامل کنیم، همین امر باعث شده چهار سال تبدیل وضعیت ما را نزنند.
رفتیم استان، میگوئیم برادران عزیز ما نامه آوردهایم 35سال بسیجی هستیم، همین الان به عنوان فعال مجازی سه گروه بسیجی یک هزار نفری را هدایت میکنیم. تحت عناوین بسیجیان بی ادعا و عاشقان شهدا در سروش و تلگرام و ایتا و شرایط استخدام را هم داریم. علاوه براینکه در قانون صراحتاً اعلام شده دارای اولویت هستیم، همه هفت موارد گزینشی را هم داریم. خود شما هم اعلام فرمودین در تفهیم حقیر که گفتند، نیرویی ولایی و مقید به نماز و... هستید. پس دلیل چیست که تبدیل وضعیت را نمیزنید? که مجدداً نامه دادند موافقت نمیشود با تبدیل وضعیت شما.
فلذا، ضمن ارسال مدارک به گزینش مرکز، اعلام میدارم، که اقدام استان در این خصوص عامل تخریب شئونات خانوادگی میشود و مغایر با منشور اخلاقی و قانونی نظام است و همسو با فرموده امام راحل است، که فرمودند اگر کسانی در بعضی ادارات و ارگانها برای امور خانواده شهدا اشکال تراشی کنند.
لهذا بسمع مبارکتان میرساند. وقتی حقیری چون من، از سال57 در همه تلاطمات این انقلاب بوده و هنوز هستم، و تا آخرین لحظه عمرم براساس وصیتنامه پدرم و دوستان شهیدم باید در صحنه باشم، و از هیچ کوششی دریغ نورزم و در نهایت جان نا قابل را در طبق اخلاص قرار دهم و پاسدار ارزشها باشم، اینگونه بر خورد میشود، چگونه میتوان دیگران را با جاذبه جذب ارزشهای نظام نمود، و یا اگر مطلبی هست که قانونی وصل و نصب شده است، که در آن اشارهای به عدم تبدیل وضعیت جانباز شده، و ما اطلاع نداریم، و یا گفتهاند فرزند شهید نباید رسمی بشود. اعلام کنید تا تمکین نماییم، همچنانی که چهل سال است از صفر تا صد مقررات نظام را پاسداری و تمکین کرده ایم.
مراتب جهت اطلاع و هرگونه اقدام ازطریق سایت محترم فاش نیوز که همواره در خط امام راحل و حفظ ارزش های انقلاب بوده است ارسال میگردد.
والســــــــلام من اتبع الهدی
هجدهم آذرماه نود و نه