دوشنبه 22 فروردين 1401 , 11:02
مردی آسمانی که پای بر خاک داشت
عکاس دوران دفاع مقدس درباره شهید آوینی میگوید: مرتضی مردی آسمانی بود که پای بر خاک داشت. دلی عاشورایی داشت. قصه وصال، روح بیتابش را عاشق میساخت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی او را سید شهیدان اهل قلم نامیدند، مردی که امام او را در نیمه جوانی به راهی کشاند که تا پایان مسیر زندگی از آن راه برنگشت. کسی که هنر را به زیبایی با باورهایش پیوند داد و در زمانهای که جریان یکنواخت و یک رنگ زندگی مردمان را از جریان جبهه و جنگ دور میکردف سنگرش را حفظ کرد و در خط مقدم عرصه هنر و جنگ مقاوم ایستاد.
او درباره خود چنین روایت میکند: تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام. ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب انسان تک ساختی هربرت مارکوزه را - بی آنکه آن زمان خوانده باشم - طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند عجب، فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد. اما خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده که ناچارشدهام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقا بپذیرم که تظاهر به دانایی هرگز جایگزین دانایی نمیشود و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستوجوی حقیقت بود و این متاعی است که هرکس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و نزد خویش نیز خواهد یافت.
نور و حالتی روحانی ار سید مرتضی احساس کردم
رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره او فرمودند: در پیشگاه خدای متعال در درجات عالی دارد پرواز میکند، یعنی آن چیزی که همهی عرفا و اهل سلوک و آن سرگشتههای وادیهای عشق و شور معنوی و عرفانی یک عمر به دنبالش گشتهاند و دویدهاند او با این فداکاری و این شهادت بهدست آورده و رضوان و قرب الهی را درک کرده است، .. من یک نور و یک صفا و یک حالت روحانی در ایشان حس میکردم و همینجور هم بود.
مرد آسمانی که پای بر خاک داشت
رضا برجی از عکاسان دوران دفاع مقدس و از دوستان سید مرتضی در کتاب همسفر خورشید درباره شهید آوینی و معنویت او گفته است: سید دل پرخونی داشت، همراهانش با صدای «یارب»های او در نیمه شب آشنا بودند. پاسی از شب که میگذشت، در انتظار صدای نالههای آوینی چشمانشان را باز میکردند مرتضی مرثیهسرا بود، دلی عاشورایی داشت قصه وصال، روح بیتابش را عاشق میساخت. یکبار در دوکوهه به او گفتم: شهید داوود یکبار در زمین خیس پادگان به زمین افتاد و گریه کرد وقتی علت گریهاش را پرسیدم، پاسخ داد: «یاد حضرت عباس افتادم که هنگام به زمین افتادن دست نداشت، حتماً خیلی سخت به زمین افتاده است.» با شنیدن این سخن گریه مجال صحبت را از مرتضی گرفت، همانجا در پادگان نشست، ساعتها به یاد غربت عباسبنعلی و داوود گریست. گوئی پردههای غیب را از چشمانش گرفته بودند، داوود را در زمین صبحگاه میدید. لب به سخن گشود، داوود باید میرفت. برخاست، پا برجای گامهای داوود نهاد. مرتضی مردی آسمانی بود که پای بر خاک داشت.
سید مرتضی آوینی ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ در جریان فیلمبرداری برای ساخت مستندی در منطقه فکه، در اثر مواجهه با مینی باقیمانده از دوران جنگ تحمیلی به همراه یکی دیگر از اعضای گروهش محمدسعید یزدانپرست لاریجانی به علت شدت جراحات و خونریزی به شهادت رسید. آخرین دقایق زندگی او توسط دوربینی که حمل میکرد به یادگار مانده است.