شنبه 17 دي 1401 , 08:58
هشدار حاج قاسم از نفود شیطان در جبهه‌ها بعد از عملیات کربلای ۴
سخنان شهید سلیمانی در جمع رزمندگان و فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله پس از عملیات کربلای ۴ شنیدنی است. صوت مربوط به این سخنرانی برای اولین بار منتشر می‌شود.
صوتی از صحبت‌های حاج قاسم سلیمانی در جمع فرماندهان لشکر 41 ثارالله برای اولین بار منتشر می‌شود. سردار سلیمانی در این سخنان نسبت به نفوذ شیطان در جبهه‌ها بعد از عملیات کربلای 4 هشدار می‌دهند.
این سخنرانی در پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1364 و در محل مقر سنگر مخابرات لشکر 41 ثارالله، اهواز پادگان شهید کازرونی انجام شده است.
"ما اگر بخواهیم بی‌روحیه‌ای به وجود بیاوریم من به شما بگویم حاصل 6 سال خون شهدا بر باد میره؛ یعنی 6 سال جنگیدیم با یک بی‌روحیه‌ای بر باد می‌رود...
من به شما بگویم شیطان دارد در جبهه ما داد می‌زند و باید ما مواظب باشیم که یکی از این شیطان‌ها نشویم. و الله قسم حرام است کسی امروز در جبهه ما کوچکترین کلام بی‌روحیه‌ای بزند.یک کلام منفی بزند ولو اینکه واقعیت باشد.
امروز زمان این نیست که این لشکر آن لشکر را متهم کند... این حرام است... این خلاف شرع و این گناه کبیره نابخشودنی هست.
کسی که این کلام را ترویج می‌کند در جبهه اسلام، کلامش کلام شیطان است و ما نخواهیم همدیگر را متهم کنیم، تقصیر این گردان است، تقصیر این فرد است، این فرد کم کار کرد... اینها کلام شیطان است... به شدت جلوی این را بگیرید... این تزلزل و این حالت فراری که شیطان دارد در بین ماها به وجود می‌آورد، محکم جلوی آن را بگیرید؛ افسارش را بگیرید و گرنه (منجر به) خیانتی بزرگ به اسلام می‌شود و اگر این کنترل از دست برود و از هم پاشیدیگی به وجود بیاورد، به پشت جبهه انتقال پیدا می‌کند و دیگر این جبهه، جبهه نمی‌شود.
چون الان توقع چیز دیگری است، گفتار امام چیز دیگری است، ملت چیز دیگری را می‌خواهند، چون این حالت برای خود من به وجود آمده بود.. دیدم که هیچ ثمره‌ای برای اسلام ندارد... دیدم اگر من بنشینم و گریه کنم، ناله کنم، حالت عبوسی و ناراحتی به خود بگیرم، جواب سلام هیچ کسی را ندهم، بروم یک گوشه‌ای بنشینم، منزوی بکنم خودم را،... از این پا را فراتر بگذارم و بروم پیش فرمانده‌ام پیش برادر محسن (شاید این حالت هم حالت اعتراض قهرمانانه‌ای داشته باشد) و بگویم من دیگر نمی‌خواهم مسئول باشم... می‌خواهم بسیجی باشم... این به ظاهر چیز آب‌داری (با آب و تابی) است اما خیانت است.
هیچ زمانی از زمان امروز حساس‌تر نیست جبهه ما. مرده‌های خودتان را بکشید... یعنی حتی اگر به حالت جنازه هم هستید خودتان را بکشید چون اسلام نیاز دارد... چون شرف انقلاب و اسلام در گرو همین (حالت) است...
اگر پای‌مان زخم دارد طوری بکشیم که (انگار) زخم ندارد، اگر درون‌مان زخم دارد طوری بخندیم که انگار طوری نشده، هیچ اتفاقی نیفتاده. به بسیجی‌ها، به مردم، به مهمان‌های که درون جبهه حضور دارند... به مسئولان ما (نشان دهیم که اتفاقی نیفتاده)... دلتان می‌خواهد که همین جوری معاهده ببندد...
ما می‌خواهیم بجنگیم... ما نمی‌خواهیم که بصره را فتح کنیم... ما می‌خواهیم بجنگیم برای اسلام برای حقانیت خودمان. باید یقه من را فردای قیامت برادر محسن بگیرد اگر من در لشکرم، شما در گردان‌تان و شما در واحدتان و شما در قسمت‌تان کوچکترین کلام منفی بر زبانتان جاری کنید که این خیانت است.
الان قهرمان‌پروری برای خودمان نکنیم که من بودم این کار را کردم. من دیدم این طور شد، فلان کس این کار را نکرد و این طور شد... این الان زمانش نیست... این زبان، زبان اسلام نیست، زبان شیطان است. همان شیطانی که زمان حضور رسول الله در جبهه احد داد می‌زد و فریاد می‌زد که رسول الله کشته شد و مسلمانان را تشویق به فرار می‌کرد همان شیطان در قالب‌های مختلفی دارد در جبهه ما داد می‌زند... این را کنترل کنید.
یه زمانی ممکن است این (شیطان) زبان ما باشد، گفتار ما، نوع حرکت ما یا نوع برخورد ما (باشد) تا دیروز خود من همین طور بودم... یک شیطانی من را دوره کرده (بود) این را اقرار می‌کنم... از برخوردم می‌دیدم که این حالت اشاعه پیدا می‌کند به همه... نشستم فکر کردم و دیدم که (این حالت) به صلاح اسلام نیست، ضربه را اسلام می‌بیند...و چه سودی دارد که من این حالت را داشته باشم."
