شناسه خبر : 100522
چهارشنبه 17 خرداد 1402 , 12:11
اشتراک گذاری در :
عکس روز

سیدی اَنَا عُریان

فاش نیوز - سال 1361 در عملیات والفجر مقدماتی به همراه جمعی از رزمندگان شهرضایی اسیر شدم. ما را به اردوگاه موصلِ 2 بردند. در این اردوگاه، حمام رفتن نوبتی بود. تقریباً هفته ای یک بار نوبتمان می شد که به حمام برویم. اگر کسی نیاز به طهارت پیدا می ­کرد، می رفت آشپزخانه با التماس یک حلب آب گرم از عراقی­ ها می گرفت و می آورد تا با آن غسل کند.

یکی از روزها رفتم نصف حلب آب از آشپزخانه گرفتم و آوردم گذاشتم توی یکی از حمام ­ها و به سمت آسایشگاه رفتم تا لباس هایم را بیاورم. همان موقع یکی از بچه ها هم در راهروی حمام مشغول تمرین ورزش رزمی بود. ورزش رزمی در اردوگاه ممنوع بود. وقتی برگشتم، یک نفر در همان حمامی که من سطل آب گرم را گذاشته بودم مشغول آویزان کردن لباس هایش بالای در بود. حدس زدم او همان اسیر رزمی کار باشد. تصمیم گرفتم سر به سرش بگذارم. محکم با پشت دست به در زدم و سکوت کردم. می خواستم ببینم عکس العملش چیست. گفت: «سیدی انا عریان. آقا من لختم.»

باز هم محکم تر به در زدم. با التماس و با صدای لرزانی گفت: «سیدی العفو، انا عریان، انا عریان.»

زدم زیر خنده و گفتم: «مرد حسابی، به من چه که تو لختی؟ من این آب رو برای خودم آوردم، تو دویدی توی حموم؟»

راوی: اسیر آزاد شده محمد میرصادق

اینستاگرام
خاکریز خاطرات، قسمت چهارم
دندان طلا
در اردوگاه موصل 1 از ترمیم دندان¬ اسرا خبری نبود. هر چند ماه یک بار، کسانی را که مشکل پیدا می کردند به بیمارستانی در موصل می بردند و دندان¬شان را می کشیدند. بچه ها باید از قبل می رفتند پیش مسئول بهداشت آسایشگاه ثبت نام می کردند تا نوبتشان شود.
یکی از روزها آمبولانسی وارد اردوگاه شد. اسامی کسانی را که قبلاً برای کشیدن دندان ثبت¬نام کرده بودند از بلندگو اعلام شد. ثبت نامی ها به جز یک نفر که داخل حمام بود، سوار آمبولانس شدند. عراقی ها منتظرِ یک نفر باقیمانده بودند. یکی از بچه¬ها به اسم رضا داشت توی محوطه می دوید. عراقی ها فکر کرده بودند این همان اسیر جامانده است. چند تا پشت ¬گردنی به او زدند و هلش دادند توی آمبولانس.
وقتی از بیمارستان برگشتند به رضا گفتم: «مگه تو دندونت درد می کرد؟»
- هر کاری کردم به اونا بگم اشتباه گرفته¬ید، من دندونم درد نمی کنه، مرا هل دادند توی آمبولانس. وقتی رسیدیم بیمارستان، نمی دونستم بگم کدوم دندونم درد می کنه! دندونی که کنار دندون طلایم بود، بعضی وقت¬ها درد می گرفت. انگشتم را روی اون گذاشتم و اشاره کردم که این دندون درد می کنه. دکتر آمپول بی حسی زد و به جای این دندون، دندون طلایم را کشید!
راوی: اسیر آزاد شده، محمد حکمتی
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi