شناسه خبر : 31326
سه شنبه 07 بهمن 1393 , 15:13
اشتراک گذاری در :
عکس روز

دست نوشته عاشقانه شهید شکرپور

با وجود اینکه نام محمد جعفر شکرپور در چندین استان و در بین روحانیون ومسئولین رده بالا بسیار آشنابود ، به اعتراف کسانی که بیش از همه با او محشور بودند، جعفر ناشناخته شهید شد و جز خدایش «الله» و مولایش «مهدی (عج)» کسی او را به درستی نشناخت. «محمدجعفر» به راستی از سربازان گمنام اسلام بود.

به گزارش «تابناک»، محمد جعفر شکر پور در سال ۱۳۳۸ در خانواده ای مذهبی در فسا متولد شد. رفت و آمد روحانیونی که به قصد تبلیغ به فسا می آمدند و در منزل پدرش که مسلمانی شریف و متهجّد بود پذیرایی می شدند زمینه خوبی برای تماس او با افکار اسلامی و انقلابی بود به نحوی که از کودکی با حماسه عاشورا و واژه مقدس شهادت آشنا شد.
 

دست نوشته عاشقانه شهید شکرپور، چند روز قبل از شهادت
پس پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایشان با شوقی بیشتر و گام هایی قوی تر وارد فعالیت های گسترده تر شد. مدتی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت نمود و سپس ضمن ادای وظیفه مقدس معلمی در بخش قره بلاغ به تشکیلات نوپای حزب جمهوری اسلامی پیوست او با چند تن از برادران دیگر ضمن حفظ و گسترش تشکیلات حزب، بنای فعالیت برنامه ریزی شده ای جهت مبارزه با ضد انقلاب و حل مسائل شهری گذاشت.


در جریان برخورد با منافقین و لیبرال ها و تبلیغات سوء آن ها شرکت فعال داشت. مدیریت، قاطعیت و ایثار و خوشرفتاری او سبب شد که جوان ها و نوجوان های فراوانی در ارتباط های مختلف با هدف واحد با او همکاری کنند.دقت و پختگی و خوش سلیقگی او باعث شد که در سال ۱۳۶۱ به عضویت شورای حزب جمهوری اسلامی استان های فارس و بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد درآید.پس ازمدت کوتاهی ویژگی های والای او سبب شد که از طرف دبیر حزب جمهوری اسلامی استان های یاد شده به عنوان قائم مقام دبیر حزب در آن استان ها برگزیده شود.

در جلساتی که در تهران تشکیل می شد فردی شناخته شده و امین و مورد احترام بود و کثیری از شخصیت های مملکتی او را می شناختند و به نظراتش احترام می گذاشتند.در یکی از جلسات که در محضررهبرمعظم انقلاب حضرت امام خامنه ای برگزارشدپس از پایان صحبت شهیدشکرپور رهبر انقلاب که در آن زمان در سمت ریاست جمهوری بودند از شهیدجعفرتشکروتقدیرکردند.

دست نوشته عاشقانه شهید شکرپور، چند روز قبل از شهادت
 



در فروردین ماه ۶۵ به عنوان فرماندهی دسته راهی خطوط پدافندی فاو گردید.جعفر عزیز در کنکور سراسری (خرداد۶۵) شرکت کرد و در رشته عمران دانشگاه صنعتی شریف تهران پذیرفته شد لیکن از حضور در کلاس خودداری نمود و همچنان در جبهه باقی ماند. حالا دیگر یک فرد نظامی تمام عیار شده بود و در این زمینه دقت و باریک بینی خاص یافته و اهل نظر شده بود.

پس از خاتمه عملیات کربلای چهار ، با شوقی عجیب عازم عملیات کربلای پنج گردید در مرحله اول مجروح شد و ترکشی به نزدیکی ستون مهره هایش اصابت کرد به گونه ای که خوابیدن برایش دشواربود ولی باتوجه به شرایط منطقه حاضرنشد جهت مداوا به عقب بازگردد.

یکی از همرزمانش می گوید: شب مرحله سوم عملیات کربلای پنج فرا رسید گردان ما بنا بود در این عملیات به عنوان خط شکن عمل کند. از صبح آن روز مدام کنار هم بودیم. پی در پی به من سفارشاتی می کردنزدیکی های ظهر به او گفتم: جعفر مثل این که خبری داری تو به نحوی صحبت می کنی که انگار در مورد خودت کار را تمام شده می بینی؟ و محمدجعفر در نیمه های شب ۲۹دی به فوز و فیض عظیم شهادت دست یافت.

دست نوشته عاشقانه شهید شکرپور، چند روز قبل از شهادت

گلچینی از وصیت نامه و دست نوشته شهید
افسوس که شیطان با به کارگیری مکائد خود ذهن ما انسان های ضعیف را دربند خور و خواب این جهان نگه می دارد تا جایی که در ذهن و قلب ما حک می نماید که هر چه هست فقط همین جهان است و جز این جهان چیزی وجود ندارد و این معنا را گر چه ممکن است به زبان بیان ننمائیم ولی در عمل قبول کرده و از آن تبعیت می نماییم. بدانید که حب دنیا چاه ویلی است که با هیچ چیز پر نخواهد شد مگر با قناعت یا خاک گور.

آری بدون سختی دیدن و در کوره حوادث ذوب شدن مس وجود انسان صیقل دیده و خالص نخواهد شد. پس نترسید از این که تن به کارهای سخت و خطرناک بدهید بلکه از آن استقبال نمایید و بدانید که راحت طلبی و آسایش بلایی است که چون خوره وجود آدمی را خواهد خورد و انسان را از انسان شدن دور خواهد کرد و در عوض رنج و سختی و کار، انسان را خواهد ساخت.

به همه آن هایی که با این خط و آن خط کردن، بین نیروهای مؤمن و معتقد خط کشی کردند و سعی دارند مؤمنین را رو در روی یکدیگر وا دارند توصیه می نمایم بیش از این آگاهانه یا ناآگاهانه آلت دست شیطان نشده دست از اعمال شیطانی خود بردارند.
به عزیزان حزب اللهی نیز متذکر می گردم که آلت دست این عده واقع نشده تنها ملاک عمل طرفداریشان از این و آن «تقوی» باشد. ببینید چه کسانی با فرمایشات حضرت امام صادقانه برخورد می کنند و چه کسانی با برخوردهای سیاسی می خواهند از پیام های امام برای خود کلاهی دست و پا کنند.

از دوستان عزیز حزبی و غیر حزبی ام خداحافظی می نمایم. همه شمارابه امیدپیروزیتان برشیطان درون وبرون به خدا می سپارم. خدا را و خدا را در کارها فراموش نکنید. تقوای الهی را پیش گیرید و بدانید که مرگ و قیامت و حساب و کتاب حق است و همه باید جوابگوی یکایک اعمالمان باشیم. عمر را به بطالت نگذرانید. روزها را بیهوده به شب و شب را بی نتیجه به روز نرسانید که در دمادم مرگ چون این حقیر گناهکار و شرمنده، پشیمان شوید که دیگر کاری از دست کسی برنمی آید.

امت شهیدپرور! قهرمانان افتخار آفرین!
شما که موجبات سرافرازی اسلام و مسلمین را فراهم نمودید، عوامل پیروزی خود را حفظ کنید که آن همانا تبعیت از رهبری های پیامبرانه امام امت ارواحناله الفداء و تبعیت از فرامین حیات بخش اسلام و حفظ وحدت حفظ وحدت و حفظ وحدت است. امام را تنها نگذارید. اما را تنها نگذارید که فردا در پیشگاه جدش رسول الله الاعظم (ص) سخت شرمنده و پشیمان خواهید بود.

دست نوشته عاشقانه شهید شکرپور، چند روز قبل از شهادت


دست نوشته شهیددر شب عملیات کربلای چهار
این فصل را با من بخوان باقی فسانه است   این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است
امشب لیله القدر است که خیر من الف شهر است، یعنی امشب از همه عمر من با ارزش تر است. و اکنون با قلبی سرشار از عشق و غرور به یاد فرات و تشنگی فرزند زهرا بر تو می نگرم ای اروند.
خداحافظ وطنم که رفتنم طَمَع اشغال تو را برای همیشه از دل دشمنان خارج خواهد نمود، خداحافظ رهبرم که رفتنم قلب تو را که قلب امام زمان است راضی و خشنود خواهد ساخت، خداحافظ ملتم که رفتنم استقامت تو را که تصمیم گرفته ای زیر بار ظلم هیچ ظالمی نروی اثبات خواهد کرد، خداحافظ دوستانم که رفتنم به شما تذکر خواهد داد که ایستادن گندیدن است و حرکت حیات.

خداحافظ پدرم که رفتنم اشک صافت که به پاکی قلب رئوفت هست را از چشمان جاری خواهد ساخت، خداحافظ مادرم که رفتنم قلب پاک و بی آلایشت را خواهد شکست و آن را آزار خواهد داد. خدا پشت دشمنانت را بشکند. خداحافظ همسرم که با رفتنم تو نیز خود را رفته احساس می کنی. خداحافظ برادرم که رفتنم تنهایت خواهد ساخت. خداحافظ فرزندانم که رفتنم برایتان سربلندی و افتخار را به همراه یتیمی به موهبت خواهد آورد. خداحافظ خواهرانم که سخت پریشان می شوید.

خداحافظ خانواده های شهدا که با رفتنم خواهید دانست که راه شهدایتان بی رهرو نمانده است. خداحافظ خانواده های بی سرپناه باشد که با رفتنم دریابید که مقلدین امام به فرمان او جان می دهند تا از شما رفع ظلم گردد.
و اما تو ای اسلام عزیز بدان که من می روم تا تو نروی، من می روم هم چون مولایم حسین بن علی(ع) تا تو چون همیشه بمانی، که من چیستم، پیامبر خدا می رود تا تو بمانی علی سکوت می کند و از حق خود می گذرد تا تو بمانی، حسن صلح می کند تا تو بمانی. حسین به شهادت می رسد تا تو بمانی و بر زهرا(ص) و اولادش آن همه ظلم برای این رفت تا تو نروی، آری مکتبم من می روم تا تو نروی، وطنم من می روم تا تو آزاد باشی رهبرم من می روم تا تو تنها نباشی، ملتم من می روم تا مقاوم بمانی و فرزندانم من می روم تا شما پس از من در مملکتی آزاد و سربلند با افتخار زندگی کنید.و تو ای خصم کافر، ای دشمن، می آیم تا تو نباشی.

تو ای کربلای معلا، نجف اشرف، کاظمین، سامرا و تو ای عراق، سرزمین ائمه هدی، ای بین النهرین، می آیم تا در آغوشتان گیرم.آری می آیم به یاد شما و با نام شما ای حجج الهی و مظاهر خلیفه الهی و ای شما که خدا خلقت را به واسطه وجود شما آفرید هر چند اوباشان رذل و خودفروختگان شیطان بر شما ظلم کردند و می کنند، ما می آییم تا غبار مظلومیت تاریخ را از فرق شما ای فرزندان زهرای(س) مظلوم بزدائیم.

و ما می رویم به روی مرگ لبخند بزنیم مرگ سرخ و شرافتمندانه در راه مکتب، وطن، رهبر، انقلاب و ناموسمان به پیروی از مظلوم والاتبار کربلا حسین ابن علی(علیه السلام) صلی الله علیک یا اباعبدالله.
والسلام
خرمشهر ۳/۱۰/۱۳۶۵

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi