چهارشنبه 08 بهمن 1393 , 08:58
رهروان هستهای جهاد کبیر
جهاد همیشه صحنه جنگ (جهاد اصغر) نیست و شهدای بزرگوار صنعت هستهای کشور در جبهه علم و فنآوری به مبارزه با استعمار علمی غرب و خصوصاً آمریکا و اسراییل جنایتکار به پا خاستند. مبارزه با استعمار علمی جهان غرب هدف شهدای صنعت هستهای کشور بود.
همقطار - جهاد همیشه صحنه جنگ (جهاد اصغر) نیست و شهدای بزرگوار صنعت هستهای کشور در جبهه علم و فنآوری به مبارزه با استعمار علمی غرب و خصوصاً آمریکا و اسراییل جنایتکار به پا خاستند. مبارزه با استعمار علمی جهان غرب هدف شهدای صنعت هستهای کشور بود.
شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن «فیسبیلالله» انتخاب میکند. یعنی شهید در راهی قدم میگذارد که هم آگاهانه و هم فیسبیلالله است.
شهادت در راه خدا عین زندگی و فوز ابدی و رسیدن به مقام قرب الهی است.
شهیدان دکتر علی محمدی، دکتر شهریاری، دکتر احمدی روشن و مهندس رضایی نژاد
«سالهای اول ازدواج شرایط سختی داشتیم و مسعود خیلی وقتها شیراز بود و من تهران، حتی زمانی که ایمان به دنیا آمد مسعود شیراز بود و زنگ زد و گفت خوابگاه گرفته و مجبور نیستیم از هم جدا باشیم و وقتی متوجه شد که پسرمان به دنیا آمد گفت بچه خوش قدمی است! روزیاش را با خودش آورده. مسعود با اینکه میتوانست از حق هیئت علمی برای انتقال دخترمان به دانشگاه تهران استفاده کند، به دلیل اعتقادی که داشت این کار را نکرد. مسعود اولین فارغالتحصیل دانشگاه شریف و نفر اول رشته دکترای فیزیک بود. در کار جدی ولی مهربان.»
«مجید به همه احترام میگذاشت و برایش فرق نمیکرد مخاطبش چه کسی باشد و جلوی پای تمامی افراد بلند میشد و پاسخ سؤالات و مشکلات همه را میداد و زمان اذان آستینها را بالا می زد و همین رفتار او موجب شده بود افرادی که ظاهر مناسبی نداشتند پس از مدتی همراه او به نمازخانه بروند. برای درس خیلی اهمیت قائل بود و اگر دانشجویانی درخواست تعطیل نمودن کلاس را در بین تعطیلات مینمودند بسیار عصبانی میشد، لکن دانشجو اگر اشتباه اظهارنظر علمی میکرد را هرگز تحقیر و ملامت نمیکرد. دکتر دانشجویان بسیاری را تربیت و تحویل جامعه نمود. »
«مصطفی به حاج آقا خوشوقت گفت یه ذکر بده تا شهید شیم، حاج آقا گفتند شما اول کارتون را تموم کنید، بیاید بهتون میگم چه کار کنید تا شهید شید، حتماً مصطفی کارش را تمام کرده بود که شهید شد.»
«کار خیلی مهمی با داریوش داشتم و از هر کسی می دیدم سراغش را میگرفتم، یکی می گفت چند دقیقه پیش تو حیاط بود، دیگری میگفت نیم ساعت پیش تو کتابخانه دیدمش، ... دیگر کلافه شده بودم که صدای اذان را شنیدم، خیالم راحت شد چرا که هر کجا که بود موقع اذان خودش را به نمازخانه میرساند.»
و جانباز دکتر عباسی دوانی
در راه اعتلا و پیشرفت کشور قدم برداشتند و مهمتر از آن، یک جریان علمی بود که توسط این شهدا به راه افتاد و آن، جریان مبارزه با استعمار علمی جهان غرب بود؛ و دشمن با احساس خطر از همین جریان سازی علمی دست به ترور این دانشمندان زد.
دستاوردهای علمی دانشمندان ایران اسلامی مرجعیت علمی آمریکا را زیر سؤال برد و جهاد آنها در مبارزه با استعمار علمی جهان غرب، و به نوعی جهاد کبیر است.
جهاد بر سه قسم است:
جهاد اصغر؛ جنگ با دشمنان اسلام.
جهاد کبیر؛ جهاد فرهنگى و علمی است که با کژىها، انحرافات و جهالتها در جامعه مبارزه مىشود؛
جهاد اکبر؛ جهاد با نفس..
رهروانشان پاینده
زنده شان منصور
ما هم عاقبت بخیر با دعای شما خوبان
روح این کشته شدگان تحصیلکرده که وجودشان برای کشور مفید بود شاد باشه . آمین
با سلام و احترام
خواهر/برادر عزیز
ابوذر می گوید: قلت: یا رسول الله! ای الجهاد افضل؛ عرض کردم کدام جهاد برتر است؟ فرمود: ان یجاهد الرجل نفسه و هواه؛ برترین جهاد آن است که انسان با نفس و هواوهوس خویش جهاد کند. (میزان الحکمه، جلد۲، صفحه ۱۴۱)
اینکه درمیان جهادهای گوناگون، جهاد نفس، برتر و افضل و با فضیلت تر دانسته شده، به این دلیل است که هدف آفرینش، این است که انسان از خود بگذرد و خدایی شود. تحقق این هدف که همان ظهور انسان در مظاهر الوهیت و ربوبیت است، در حقیقت رسیدن انسان با تخلیه و تحلیه نفس به مقام خلافت الهی و ولایت عظما و امانت الهی است که ابلیس بدان رشک برده است.
پس از جهاد نفس که جهاد اکبر دانسته شده است، جهاد کبیر قرار دارد که جهاد علمی و فرهنگی است. اگر در جهاد نفس، انسان به تزکیه و خودسازی قلب خود می پردازد و نفس را در مقام اعتدال نگه داشته و اجازه فجور به آن نمی دهد (شمس، آیات ۷ تا ۱۰) در جهاد کبیر، از نظر بینشی و نگرشی شرایط برای انسان فراهم می آید.
هیچ شک و تردیدی نیست که انسان بر مدار عقل و قلب می تواند حقایق هستی را بشناسد و بدان باور کند و ذهن و جانش با هستی همراه و هماهنگ شود. تلاشی که انسان در جهاد کبیر می کند، رهایی خود و دیگران از تسلط فکری و فرهنگی است و اجازه نمی دهد تا گفتمان باطل، بینش و نگرش او را سامان دهد و رفتارش را تحت کنترل درآورد و او را بنده فکری و فرهنگی خود سازد. در جهاداکبر، انسان به خودش اجازه نمی دهد تا هواهای نفسانی بر او چیره شود.
بی گمان انسان زمانی می تواند به جهاد نفس بپردازد که فشارهای بیرونی کاسته شده یا از میان رفته باشد؛ در این صورت بهتر می تواند به جنگ و جهاد با هوای نفسانی خودش برود و زشتی ها و رذایل پست درونی را تخلیه و با فضایل اخلاقی، نفس را بیاراید و تحلیه نماید. پس پالایش نفس از زشتی ها در شرایطی فراهم می آید که از نظر بینشی و نگرشی در مسیر درست قرار گرفته باشد.
خداوند در آیه ۵۲ سوره فرقان به صراحت از جهاد کبیر علمی و فرهنگی سخن به میان آورده است.
کم کم از همتون نا امید میشم دیگه ! این پاراگراف آخر یعنی اینکه تو هم مثل بعضیا معتقدی اگه شرایط بیرونی برای خدایی شدن نور بالا می زد خب ما هم بله ... ولی اگه شرایط بیرونی جامعه پر از دوز و دغل بود باید همرنگ جماعت شد ... ! اون وقت با این طرز تفکر بفرمایید چطور بهش میگن جهاد اکبر ؟؟؟
پناه برخدا چه روزگاری شده ؟
نا امید شدم ازت ... ! ! نه بابا خودت نیستی یعنی تو همقطار نیستی ..
فاش نیوز ببین من اسم میذارم چرا پاک میشه ... شما که دیگه عند دق مرگ کردنید ..!
بازم گذر همقطار و شما به ما می خوره ...حالا حرفم با شما در حد یه سوال کوچولو !!!
اگه شرایط جامعه مساعد نبود تکلیف جهاد چی میشه ؟اگر که در این شرایط قرار گرفتیم اینجور که شما میگید جهاد بی جهاد یا جهاد تعطیله ؟ شما خودتون یه بار دیگه پاراگراف آخر رو بخونید . از اینکه یکی دیگه ذهن یکی دیگه رو تعبیر و تفسیر می کنه اینقدر متنفرم که نگو .؟!!..
همقطار اگه می دونست درست نوشته خودش جواب می داد ..!!
حالا ما گفتیم یه اشتباه در باره همقطار کردیم دوست من ... آن اشتباه در مورد این مطلبش نبود ...
این یعنی نامناسب بودن شرایط محیط برای حفظ ایمان ؟ حالا در این شرایط چه باید کرد؟
تو رو خدا مواظب باشید چی می نویسید ! بدبخت شدیم با این افکار نادرسنتون که مثلا برای تبلیغ دین انجام میدید ؟ چند تا کتاب بیشتر بخونید دیگه !
ببینید وضع جامعه رو به کجا کشوندید ... این جور که شما میگید اگه وارد محیطی شدم که همه مشغول معصیت بودند چون شرایط برای امرمعروف مساعد نیست منم بتمرگم یه گوشه و صدام در نیاد !!
بعد اینکه من اصلا اصلا با این نظر موافق نیستم ولی به اعتبار روایت امام ع چون این رنگ را نمی پسندم با رنگ دلخواهم نظر دادم . فقط مایلم این دوست بزرگوار بداند خیلی کم لطفی کرده در حق شهدای هسته ای ؟ چرا ؟
پس تو رو به جون عزیز خودت خیلی درباره جهاد اکبر صحبت کن زیاد زیاد زیاد . اول بخاطر نجات من بعد هم تو هر محفلی که قرار گرفتی برای دیگران . تو رو به خدا فکر نکنی دیگه فایده نداره ...
خودت خوب می دونی انسان از درک جهاد اکبره که به فیض جهاد اصغر می رسه .
شاید بعضی ها تحت تاثیر فضا در جهاد اصغر یلی بودند اما وقتی به جهاد اکبر توجه نکردند بعد جنگ باعث ایجاد مصیبتهای عظما شدند هم برای خودشون هم برای ...
هر وقت شهید گمنام مطلب می نویسه من از روش چندتا کپی می گیرم میدم دست بر و بچه ها می دونم بی تاثیر نیست . این اولین باره از شما این مطلب پر معنا و پر نکته چاپ شده . بقول بچه ها کپی شد . منتظر دیدگاههای ارزنده و ارزشمند شما هستیم .
با سلام و احترام
از نظر فرهنگ اسلام و قرآن، جهادهای علمی و تزکیه، جهادهای کبیر و اکبر است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله گروهی از مجاهدان اسلام را به سوی میدان جهاد فرستاد، هنگامی که از جهاد بازگشتند، فرمود: آفرین بر جمعیتی که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اکبر بر دوش آنها مانده است؛ کسی عرض کرد: ای رسول خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس. (وسائل الشیعه، جلد ۱۱، صفحه ۱۲۲، باب اول، جهادالنفس)
در بحارالانوار در ذیل همین حدیث چنین آمده است: سپس فرمود برترین جهاد، جهاد با نفسی است که در میان دوپهلو قرار گرفته است. (بحارالانوار، جلد ۶۷، صفحه ۶۵)
در تفسیر قمی در ذیل آیه ۶ سوره عنکبوت: «و من جاهد فانما یجاهد لنفسه ان الله لغنی عن العالمین؛ کسی که جهاد کند برای خود جهاد می کند، چرا که خداوند از همه جهانیان بی نیاز است.» می خوانیم: و من جاهد… قال نفسه عن الشهوات و اللذات و المعاصی؛ یعنی، منظور مبارزه با نفس در برابر شهوات و لذات نامشروع و گناهان است. (تفسیر قمی، جلد ۲، صفحه ۱۴۸ و بحارالانوار، جلد ۶۷، صفحه ۶۵)
ابوذر می گوید: قلت: یا رسول الله! ای الجهاد افضل؛ عرض کردم کدام جهاد برتر است؟ فرمود: ان یجاهد الرجل نفسه و هواه؛ برترین جهاد آن است که انسان با نفس و هواوهوس خویش جهاد کند. (میزان الحکمه، جلد۲، صفحه ۱۴۱)
اینکه درمیان جهادهای گوناگون، جهاد نفس، برتر و افضل و با فضیلت تر دانسته شده، به این دلیل است که هدف آفرینش، این است که انسان از خود بگذرد و خدایی شود. تحقق این هدف که همان ظهور انسان در مظاهر الوهیت و ربوبیت است، در حقیقت رسیدن انسان با تخلیه و تحلیه نفس به مقام خلافت الهی و ولایت عظمی و امانت الهی است که ابلیس بدان رشک برده است.
پس از جهاد نفس که جهاد اکبر دانسته شده است، جهاد کبیر قرار دارد که جهاد علمی و فرهنگی است. اگر در جهاد نفس، انسان به تزکیه و خودسازی قلب خود می پردازد و نفس را در مقام اعتدال نگه داشته و اجازه فجور به آن نمی دهد (شمس، آیات ۷ تا ۱۰) در جهاد کبیر، از نظر بینشی و نگرشی شرایط برای انسان فراهم می آید.