شناسه خبر : 37565
یکشنبه 05 مهر 1394 , 09:27
اشتراک گذاری در :
عکس روز

درد اگر مرد است گو نزد من آی!

شنیده ام از شهر جیرفت برای مداوا به تهران آمده است و کسی را در تهران ندارد. از این همه غربت دلم می گیرد.

فاش نیوز - ساعت ملاقات است اما بخش 11 بیمارستان خاتم الانبیا(ع) پرنده هم پر نمی زند. از این همه سکوت در اوج شلوغی سایر بخش ها غمگین می شوم. به درون بخش قدم می گذارم و از سرپرستار سراغ  برادر جانباز"حاج اسدالله رییسی" را می گیرم. اتاقش را که نشانم می دهد  به آرامی قدم به درون آن می گذارم. شنیده ام  از شهر جیرفت برای مداوا به تهران آمده است و کسی را در تهران ندارد. از این همه غربت دلم می گیرد. او روی تخت دراز کشیده و خواب است. دلم نمی آید که بیدارش کنم. از اطاق بیرون می روم و مدتی روی یکی از صندلی ها به انتظار می نشینم نمی دانم چقدر... اما زمانی که می گذرد به دلم می افتد تا دوباره به او سری بزنم.

این بار او بیدار است. سلامم را ناآشنا اما گرم پاسخ می دهد و زمانی که می گویم از فاش نیوز برای عیادتشان آمده ام سپاسگزاری می کند. گفت وگوی ابتدایی مان که شکل منظم به خود می گیرد متوجه می شوم  او از پیش از پیروزی انقلاب دوشاودش دیگر هموطنانش در خدمت انقلاب قرار داشته و با آغاز جنگ به همراه یکی از برادرانش در جبهه حضور می یابد که جانبازی از ناحیه نخاع نصیب او می گردد.
عشق به مقام عظمای ولایت به راستی با خون و پوست او عجین است و با این که جسمش مجروح است  اما با قلبی مالامال  از ایمان به خدا و آرمانهای انقلاب همچنان گوش به فرمان رهبری ایستاده است.


فاش نیوز: جرقه انقلاب چگونه در قلب شما زده شد؟

- پیش از انقلاب مقام معظم رهبری و بسیاری از علمای اسلامی چون آیت الله ربانی املشی، آیت الله گرامی، آیت الله ربانی شیرازی به این منطقه تبعید شده بودند پس وجود این بزرگواران باعث شد مردم قهرمان جیرفت از حالت انزوا خارج و در خط انقلاب حرکت نمایند. من هم در شهرستان جیرفت بودم تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید.


فاش نیوز: شما در زمان جنگ در چه موقعیتی بودید؟

- زمانی که انقلاب پیروز شد من در آموزش و پرورش به عنوان نیروی سپاه دانش خدمت می کردم و مبارزه با وابستگان به شاه که هنوز می خواستند ادعایی داشته باشند بود و پس از آن هم با تشکیل سپاه پاسداران توفیق داشتم که هم در آموزش و پرورش و هم به صورت پاسدار ذخیره در سپاه حضور داشته باشم. منطقه  سیستان و بلوچستان منطقه ناامن و اشرارخیزی بود. بنابراین هم نیروهای مردمی  وهم  نیروهای سپاه برای سرکوبی افراد یاغی اعزام می شدند. تا اینکه مسئله کردستان پیش آمد و جنگ ایران و عراق. در نزدیک جنوب کرمان و نزدیک به مرز سیستان و بلوچستان اتفاقاتی افتاد اما زمانی که جنگ عراق با ایران شروع شد جمعی از دوستان فرهنگی آماده شدیم ، آموزشهای نظامی را فرا گرفتیم وبه سمت پادگان قدس رفتیم و سردار حاج قاسم سلیمانی مسوول آموزش بود و همچنین آقای مهاجری مسوول پادگان که از دوستان ایشان بودند  آموزش دیدیم و به اصفهان رفتیم و دوباره آموزشهایی را در اصفهان دیدیم و در نهایت  به  اهواز اعزام شدیم.


فاش نیوز: خاطره ای از روزهای جنگ برایمان بگویید.

- اوایل سال 1359 هواپیماهای عراق مدام شهر اهواز را می کوبیدند. پس از آموزش، به یکی ازدوستان عزیزمان که فرمانده ما بود و در حقیقت، فرهنگی هم بود و بعدها به شهادت رسید عنوان کردیم ما باید به منطقه ای اعزام شویم که منطقه جنگی و در حقیقت منطقه سختی باشد. ما را به منطقه سوسنگرد در نزدیکی دهلاویه به روستای مالکیه اعزام کردند که شهیدچمران هم به همراه نیروهایشان در منطقه دهلاویه مستقر بودند. مدتی بودیم و در چندین عملیات ایذایی شرکت داشتیم که دشمن هم درمنطقه های مشرف به الله اکبر حضور داشت. بین ما و نیروهای دشمن رودخانه کرخه نور واقع بود که فرمانده ما  در همان منطقه به شهادت رسید. در سال 1360 بود که ما به منطقه خودمان جیرفت بازگشتیم تا در زمانهای عملیات مجدد اعزام شویم.

در تابستان سال 1360 برادر بنده در منطقه کردستان شدیدا مجروح شده بود و به ما اطلاع دادند که مجروحیت سختی دارد. او در بیمارستان ارومیه بستری بود آن زمان هم شرایط خودش را داشت و بنی صدر و منافقین خودنمایی می کردند. وقتی ما به تهران می رفتیم به چشم خاصی به ما نگاه می کردند.  ما که به دیدار برادرمان رفتیم دیدیم سخت مجروح شده است. او را به بیمارستان تبریز منتقل کردیم. 3-4 ماهی تحت درمان بود و حالش خوب نبود و امیدی به بهبودی ایشان نداشتیم که بحمدلله حالشان بهتر شد و دوباره به منطقه بازگشتیم.


فاش نیوز: نحوه مجروحیتتان به چه صورت بود؟

- زمستان سال 60 بود به منطقه عملیاتی جنوب اعزام شدیم که عملیات فتح المبین مطرح شد. در منطقه دوکوهه آموزش دیدیم و در نیمه دوم سال 61 در عملیات فتح الفتوح شرکت داشتیم و پیروزیهای ارزشمندی داشتیم که دشمن دچار یاس و ناتوانی شده بود. این عملیات ادامه داشت تا در عملیات بیت المقدس حضور پیدا کردیم. عملیات بیت المقدس عملیات حساسی بود که دشمن خودش را بسیار مجهز کرده بود و طرح های اسراییل را در آنجا پیاده کرده بود و در چند منطقه ، طرح عملیاتی شده بود و تیپ ثارالله کرمان در آن منطقه حضور داشت. فردای آن عملیات من  بر اثر گلوله تانک بدنم مجروح شد. برای مداوا ما را به تبریز فرستادند. پس ازمداوا در حزب جمهوری اسلامی در تهران مشغول به خدمت شدیم.

عملیات فتح المبین ادامه داشت که خرمشهر آزاد شد. ما به شهرستان بازگشتیم . بنا به فرمان حضرت امام عملیاتها باید پشت سرهم انجام می شد تا دشمن مجبور شود از خاک کشورمان خارج شود.  توفیق پیدا کردیم با بسیاری از دوستانمان که در عملیات های قبل شرکت داشتند با هم به اهواز رفتیم و آموزش دیدیم تا خودمان را برای عملیات رمضان آماده کنیم. عملیات رمضان عملیات برون مرزی بود و برای اولین بار بود که ما باید وارد خاک عراق می شدیم. وقتی نیروها را تقسیم کردند با دوستان رفتیم و غسل شهادت کردیم. خاطرم هست 23 تیرماه بود عملیات صورت گرفت. توفیق داشتیم آن منطقه را فتح کنیم و دشمن عقب نشینی کرد وما پیشروی کردیم. به ما اطلاع دادند که دشمن از سمت راست منطقه را دور زده و دیگر جای عملیات نیست و باید برگردیم. ما برگشتیم و از منطقه  جنوب (شلمچه) با نیروهای رمضان وارد عملیات شدیم. همان شب که قرار بود به سمت دشمن پیشروی کنیم دشمن هم به سوی ما در حال پیشروی بود که گلوله به من خورد و قطع نخاع شدم و مرا به همراه شهدا و دیگر مجروحان به پشت خط منتقل کردند.


فاش نیوز: از اینکه در جنگ شرکت داشتید و مجروح شدید ناراضی نیستید؟

- چون این شرایط به لطف خدا برایمان پیش آمده توانسته ایم آن را بپذیریم. محبت خداوند شامل حالمان شده و از اینکه خدا لطف کرده و ما را سرباز ناچیزی برای اسلام قرار داده سپاسگزاریم.


فاش نیوز: آیا از خانواده تان کسی  را دارید که  در تهران همراهتان باشد؟

 - خانواده من در کرمان زندگی می کنند. آمدن خانواده به اینجا خودش داستانی است. ما در این شهر کسی را نداریم و حقیقتا خانواده ما هم نمی توانند بیایند. چون اینجا جایی را برای ماندن ندارند.  این است که برادرم که ایشان نیز از جانبازان جنگ هستند کنار من می مانند.


فاش نیوز: انجام وظیفه بنیادشهید نسبت به جانبازان به خصوص جانبازان شهرستانی چگونه است؟

- بنیاد یک وظیفه شرعی دارد. از اول هم که حضرت امام این بنیاد را تأسیس کردند تاکیدشان روی خدمات رسانی به جامعه ایثارگری بود. بنیاد باید برای درمان جانباز برنامه ریزی داشته باشد و مشکلات را فراتر از این خدمات ببینند.  برنامه های ورزشی در زمینه های مختلف داشته باشند. در بعضی از استان ها بنیاد فعال است و در بعضی از استان ها کار خاصی برای جانبازان و ایثارگران انجام نمی دهند. سعی کنند تبعیضی بین جانبازان قایل نشوند.اگر قرار است امکاناتی را برای جانبازان در نظر بگیرند برای همه استانها آن را لحاظ کنند. امکانات در تهران بهتر از شهرهای دیگر است و اگر این امکانات برای دیگر شهرها هم در نظر گرفته شود جانباز و خانواده اش این همه به زحمت نمی افتند. یا اینکه برای جانبازانی که از شهرها دیگر به اینجا می آیند جایی را هم درنظر بگیرند که هم خانواده آنها محلی برای استراحت داشته باشند و هم کنار جانبازشان باشند.


فاش نیوز: سخن پایانی:
- در کنار این مجروحیتها، ایثارگران از اول انقلاب پای انقلاب ایستاده اند و ذره ای از خواسته شان کوتاه نیامده اند و بحمدالله انقلاب ما همچنان بالنده و با اقتدار به راهش ادامه می دهد هرچند که دشمن هم از پای ننشسته. دولتمردان ما باید با هم برادر و متحد باشند. تخریب جناح ها یعنی تخریب نظام. همانطور که رزمندگان از ابتدا درصف انقلاب حضور داشتند.   دشمن از همدلی و برادری ما به ستوه آمده است و برای همین از میان مسلمانان جاهل گروهی را به نام طالبان و داعش و القاعده بوجود آورده که با اصل اسلام مقابل نمایند.  این ها رو به نابودی هستند زیرا هرکس که با اسلام ناب به مبارزه برخیزد عاقبت رسوا و نابود خواهدشد.

گفتگو از صنوبر محمدی
 

کد خبرنگار: 17
اینستاگرام
با سلام ودرود خدا بر جان برکفان ومجاهدان راه الله که افتخار آفریدند واینک نوبت مسولین محترم است که به یکایک این عزیزان از همه نظر توجه در خور وشایسته ای داشته باشند
نمیدانم چرا مسئولان از چشمان معصوم این جانبازان خجالت نمیکشند
بنام خدا
در این نوشته نه قصد تعریف و تمجید و اسطوره سازی از مردان خدایی را دارم و نه .....
لحظه ای با دقت به چهره مبارک این جان باز بزرگوار بنگردید ایا در ان زیبایی خاصی خارج از زیبایی دنیوی نمی بنیند . صببر توکل . تسلیم و رضا در برابر خواست معبود چهره ای ملکوتی از ایشان و نوری الهی خارج از تصورات ذهنی بما انتقال می نماید . گویی دیدن چهره این عزیزان ثابت قدم به اندازه ساعتها نماز ودعای خالصانه انسان را متحول می نماید شاید اینجا انسان معنای حدیث متواتر از ائمه الدی را درک می نماید که دیدن چهره مومنان عبادت است . ایگاش ما هم مستحق دعای ان عزیز پرده در . در راستای قرب الهی باشیم .
مرگ اگر مرد است گو نزد من ای
تا در اغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او جانی ستانم جاودان
او زمن دلقی ستاند رنگ رنگ
با تشکر از خانم محمدی ...خیلی زیبا بود این قلمتان
خدا به جانباز عزیز سلامتی عطا کند .
بانوی محترم اجرتان باشهدامباداکارتهیه گزارش که با هدف مقدس آشنا شدن ما با چهره های گمنام ایثار و شهادت است را کنار بگذاری! به خدا خیلی زود پشیمان می شوی ... به این چشمان جانباز نگاه کن ... تشکر از تو در برق نگاهش موج می زند ...
در کاری که ماجور است نباید هیچ عامل دیگری باعث وقفه شود .. از تجربیات دیگران استفاده کن .. پشیمان نبینمت صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
همانظور که می‌بینیم هر سال تعدادی از همقطاران نخاعی‌ به همرزمان شهیدشان می‌پیوندند و هر ساله به تعداد یاران سفرکرده افزوده می‌شود.
آيـــــــا زمـــــــان تـــــــوجـــــــه به دوره سالمندی در دهه چهارم عمر جانبازان نخاعی از زمان مجروحیت فـــــــرا نـــــــرسیده است؟؟؟؟؟
به عبارتی اگر به دهه چهارم زندگی این افراد توجه ویژه‌ای نشود، این دهه می‌تواند دهه آخر زندگی جانبازان نخاعی باشد!!!
وقتی چهره این دلاورمردان ایران زمین را میبینیم مغرور وبه خودمان میبالم وقتی صحبتهای انها را میشنوم غبطه میخورم که ای کاش دولت مردان وسکانداران کشور لحظه ای از ارمانها وارزشهای انقلاب فاصله نگیرند وبرای قدرت وپست های زودگذر دعوا وپیراهن پاره نکنند گوش به فرمان ولی امر امام خامنه ای وبیاد این اسوه های صبر باشند مسئولین محترم اگر امروز توفیق خدمت وپستی را داشتید مدیون امام وشهدا وجانبازان هستید کسی که تمام هستی ولذایذ دنیوی را در راه اسلام وکشور از دست داده اینگونه با صلابت وشجاعت بدون ناخرسندی از مجروحیتی که برایش پیش امده سخن میگوید فکر کنم تنها انتظارشان رسیدگی به اموراتشان وخانواده واطاعت از رهبری است ای کاش مسئولین بیشتر بفکر جانبازان باشند وامکانات حد اقلی در شهرستانها داشته باشند تا خانواده ها بیشتر در کنارشان باشند البته دولت کریمه تاکنون در حد توان کم نگذاشته وقدردان زحمات انها هستیم امیدواریم تفکر رشادت ایثار وشهادت با حمایت ورسیدگی به این عزیزان مستمر ونهادینه شود انشاالله تشکر از فاش نیوز قهرمان که به یاد قهرمانان میهن است وگه گاهی خبرشان را میگیردفاش نیوز عزیز کارتان مستدام باد یاحق
دردوبلای شماعزیزان بخوردتو سر اقازاده هاکه خون ملت را در شیشه کردند/ دولت تدبیروامید هم به یاری خدا روزی به یاد ایثارگران خواهدافتاد ///...
من خودم یک برادر قطع نخاعی دارم که از اوایل سال 61 مجروع گردیده وروزگار را بسختی میگذراند ومقامات باید به این نوع جانبازان نگاه مخصوصی داشته باشد که ندارد
برای خانواده این جانبازان شهرستانی مکانی در نظر گرفته شود مسئولین برای خدا کار کنید
بله فقط روابط حاکم است بر ظوابط که دارای 6 فرزند از این فرزندان عزیزم یکی سرکار نرفته هر اداره مراجه کردم به بن بست قرار گرفتم درصورتی که آقایانی را سراغ دارم سرکار وجزب ادا ه شدند در همین دانشگاه علوم پزشکی که انجانب شاغل هستم می بینم بدون اینکه خانواده ایثارگر وشاهدی باشد مشغولند درصورتی که کشور اسلامی داریم
مرگ اگر اید به نزدم..شکر ایزد می کنم.....
چون که من از عشق .... دارم ر سم جان داری عشق...
جانباز بنده
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi