شناسه خبر : 41061
دوشنبه 14 دي 1394 , 12:18
اشتراک گذاری در :
عکس روز

عشق به امام و رهبری در شهید اسفندیاری موج می‌زد

 

شهید اسفندیاری 2
خانواده شهید اسفندیاری با تاکید بر حفظ ارزش‌های ایثار و شهادت در جامعه، متفق القول معتقد بودند: شهید اسفندیاری از شهدای بنام خطه مازندران بوده که عاشق واقعی امام و رهبری بودند.
 
به گزارش خبرگزاری تسنیم از میاندورود، به دنبال تهیه گزارش از شهید شاخص سال مازندران و شهرستان میاندورود می‌گشتم با خود اندیشیدم، دیدار با خانواده شهدا بهانه و دلیل نمی‌خواهد، فقط  قدردانی است از صبوری زینب وار مادران، خواهران و دلجویی از پدران که دسته‌گلان خود را بدون هیچ چشم‌داشتی تقدیم اسلام کرده اند...
 
در عصر سرد زمستانی، طبق هماهنگی‌های صورت گرفته جهت تهیه گزارش از شهید شاخص سال مازندران  وارد روستای برگه از توابع بخش گهرباران میاندورود شدیم. با کمی جستجو منزل شهید را یافتیم، زنگ منزل شهید را می‌فشاریم و درباز می‌شود، به حیاط منزل که رسیدیم حجت الاسلام اسفندیاری نماینده ولی فقیه در سپاه میاندورود و داماد شهید به همراه خواهر شهید به استقبال مان آمدند.
 
حس شعف همراه با دلهره‌ای به جانم افتاد، پله‌ها را به آرامی طی می‌کنم، در دلم صلوات می‌فرستم پس از ورود به منزل متوجه شدیم پدر شهید یک سال پس از شهادت پسرش بینایی هر دو چشمش را از دست  داد، اما صفای صحبتش جبران سوی چشمانش را می‌کرد، سراغ مادر شهید را هم گرفتیم او نیز به دلیل بیماری و فلج شدن در منزل دخترش در نکا بستری بود.
 
در حالی که شرمنده بزرگواری و احترام خانواده شهید شدم، در گوشه‌ای می‌نشینم و کاغذ و قلم را برای نوشتن در می آورم.
 
آنچه می‌خوانید گفت‌وگو خبرنگار تسنیم با خانواده شهید جان‌علی اسفندیاری، شهید شاخص سال 94 در استان مازندران است.
 
به حفظ حرمت، مصاحبه را از پدر شهید آغاز می‌کنیم، پدری که فرزند عزیز خود را برای جهاد در راه خدا به قتلگاه یزیدیان فرستاد و امروز با اقتدار کامل از آرمان‌هایش پاسداری می‌کند و با آنکه بینایی اش را از دست داد، بدون کوچک ترین لرزشی این‌چنین سخن خود را آغاز می‌کند:
 
اینجانب حاج قربان اسفندیاری، در روستای کلا از توابع بخش هزار جریب نکا متولد شدم و پس از ازدواج به روستای برگه میاندورود آمدیم و از طریق کشاورزی امرار معاش می‌کردیم. خداوند به ما 10 فرزند ( 4 پسر و 6 دختر) عنایت فرمود که جانعلی فرزند پنجم این خانواده در سال41  در روستای برگه به دنیا آمد.
 
 
جان علی از کودکی آرام، متین، باحوصله، متواضع، پرکار، منظم، رئوف و مهربان و در برابر ناملایمات و سختی‌ها مقاوم بود. از همان زمان کودکی به نماز و دستورات الهی اهمیت خاصی می‌داد و عالمان و بزرگانی که او را می شناختند، می‌گفتند اخلاق او در کودکی از روح پاک و بلندش حکایت می‌کرد.
 
دوره ابتدایی را در روستای برگه، دوره راهنمایی را در شهرستان نکا و دوره دبیرستان را در رشته اقتصاد در مدرسه شریف امامزاده یحیی  ساری گذراند.
 
تسنیم: در خصوص فعالیت‌های قبل از انقلاب شهید توضیح دهید:
 
پدر شهید: جان علی همانند همه مردم علاقه  خاصی به حضرت امام داشت، چندبار از طرف ساواک به او اخطار شد اما  با داشتن روح بزرگ و بی‌باک او به همه آن اخطارها بی اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندک تزلزلی پیش گرفت. خاطره ای که در این زمینه  به  ذهنم می‌رسد آن است که جان‌علی، زمانی که بعد از نماز مغرب داشت عکس امام را در مسجد روستا توزیع  می‌کرد یکی از مزدوران  شاه که آنجا حضور داشت، به جانعلی گفت تو با این  کارها روستا و منطقه را  به  آشوب و بلوا خواهی کشید که جان‌علی به  او و همراهانش گفت: دیگر دوره  حاکمیت شاه به  پایان رسیده و دنیا به این  نتیجه رسیده است که  شاه دیگر جایی در این  کشور ندارد و من نیز به او گفتم اگر جلوی جان علی را بگیری، جان علی‌های دیگر در سراسر کشور  هر لحظه  گوش به فرمان رهبرشان هستند.
 
او هر چه از مسائل اسلامی آگاه‌تر می شد، محیط زندگی و جامعه اش را بیشتر غرق در ظلم، ستم و فساد می دید، بصیرت و آگاهی‌اش بیشتر می‌شد و با تشکیل اجتماعات مختلف فرهنگی و سِری به هر بهانه و عنوان جوانان روستا و منطقه را دورهم جمع می‌کرد و آنچه از اوضاع می‌دانست به آنان نیز انتقال می‌داد که بالاخره به دلیل همین جلسات در دوره شاهنشاهی ساواک به او مشکوک شده و به جرم داشتن اعلامیه وی را دستگیر وزندانی کردند اما چون مدارک کافی در دست نداشتند پس از مدت کوتاهی او را آزاد کردند.
 
وی پس از آزادی از زندان فعالیتش را گسترده تر و دقیق تر وحساب شده تر آغاز کرد و اعلامیه‌ها و نوارهایی که  به دست جان‌علی می رسید با ابتکارات و شیوه خاص خود، آنها را به روستاها و نقاط دیگر می‌رساندو بالاخره  پس از پیروی انقلاب اسلامی ایران به عضویت سپاه درآمد تا در این نهاد مقدس به حفظ انقلاب و دفاع از کشور ادامه دهد.
 
تسنیم: لطفا در مورد نحوه عضویت شهید در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بفرمایید:
 
پدر شهید: جان ‌علی در سال 1359 به مسجد مهدیه تهران رفت و از آنجا نیز به مدت 3 ماه در ایستگاه 7 آبادان به جبهه اعزام شد، در ستاد مشترک سپاه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد، او در مدتی که در تهران بود با مسئولان اجرایی تماس‌های نزدیکی داشت و یکی از اعضای فعال مهدیه تهران شد.
 
در همان  سال در زاهدان، نا امنی‌هایی توسط گروهک‌های اشرار به وجود آمد که وی به محض درخواست نیرو از طرف سپاه زاهدان، داوطلبانه به سیستان و بلوچستان اعزام شد تا بتواند از توطئه‌های اشرار علیه نظام جلوگیری کند.
 
جان‌علی در بدو ورود به استان جزو نیروهای ویژه استان قرار گرفت و سخت‌ترین عملیات‌های منطقه شرکت فعال داشت. او همچون معلمی دلسوز و عاشق با شاگردان و همرزمان مجاهدش به کار می‌پرداخت و در اولین ماموریت پس از شروع جنگ تحمیلی مدت سه ماه به جبهه آبادان رفت، بعد از آن مدت سه ماه در چابهار خدمت کرد و دو بار و در هر بار به مدت پانزده روز برای دیدار از برادران مسلمان و مجاهد افغانی که در آن زمان با شوروی در حال جنگ بودند، به کشور افغانستان می‌رفت که در سال 60 توسط اشرار به  شهادت  رسید.
 
تسنیم: به نظر شما مهم‌ترین بخش وصیت نامه شهید جان علی چه بود؟
 
مهم‌ترین قسمت وصیت نامه پسرم این بود که «اکنون که با چشمانی باز و قلبی پاک به دنبال رهبری بیدار دل و آگاهم بت شکن زمان خمینی کبیر، شهادت را به عنوان هدفی مقدس برای تداوم انقلاب اسلامی و صدور آن به اقصی نقاط عالم بر پایه حکومت  عدل جهانی مهدی(عج)  انتخاب کرده‌ام،  از خانواده‌ام می‌خواهم تا برایم ناراحت نباشند».
 
تسنیم: آیا فرزندان دیگر شما نیز در جنگ حضور  داشتند؟
 
بله فرزند دیگرم قاسمعلی اسفندیاری که جانباز 20 درصد بوده و اکنون حدود 2 ماه در مشهد مقدس در حال کماست، من حاضرم جان خود و فرزندان دیگرم را در راه  انقلاب و رهبرم تقدیم کنم، چون درس ایثار و شهادت را از امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) آموختیم.
 
تسنیم: به عنوان آخرین سئوال علاقه مندیم سخن شما را نسبت به مردم و مسئولین بشنویم؟
 
مردم  سرمایه‌های مملکت  هستند، مردم هم در پیروزی انقلاب و در هشت سال دفاع مقدس به دنیا نشان دادند، یار و یاور رهبرشان هستند  و اکنون هم از مردم می‌خواهم رهبرمان امام خامنه‌ای را تنها نگذارند، پشت ولایت فقیه باشند، حرمت خون  شهدا را حفظ کنندو ادامه دهنده واقعی راه  آنان باشند.
 
همه شهدای ما متدین، مخلص و علاقمند به درس بودند که از نوجوانان و جوانان نیز می‌خواهم با خوب درس خواندن موجب سربلندی و افتخار کشورمان ایران عزیز شوند.
 
خواهر شهید، خانم مریم اسفندیاری در حالی که نامه‌ها و وصیت‌نامه  شهید را  در دست دارد، گوشه ای می‌نشیند و به صحبت‌های پدر گوش می‌دهد او که بزرگ تر از جان‌علی است، گویا  آن روزها را در ذهن خود تکرار می‌کند، نگاهی به  او می‌کنم و با لبخند از او می‌خواهم ادامه  مصاحبه را از زبان او بشنویم:
 
تسنیم: در خصوص ویژگی های  اخلاقی جان علی  بگویید:
 
خواهر شهید: بنام حق و به یاد شهدا، ما هر چه  از خصوصیات و ویژگی‌های شهدا  بگوییم کم گفتیم. آنان گلچین خداوند بودند، آنان پهلوانانی بودند که به ندای رهبرشان  لبیک گفتند و بدون  هیچ چش‌مداشتی برای حفظ اسلام و کشورشان با یزید زمان جنگیدند. از جمله ویژگی‌ها و خصوصیات اخلاقی برادرم صبوری، متانت، پوشیدن لباس‌های ساده و صرفه جویی در همه امور بود. جان  علی همیشه تلاش می کرد همچون محروم ترین مردم زندگی کند و همدرد آنان باشد چرا که خودش نیز در چنین محیطی رشد کرده بود. رفتار و برخورد او با دوستانش که اکثرا انقلابی بودند، بسیار گرم و صمیمی و از روی محبت و منحصر به فرد بود.
 
به ورزش علاقه زیادی داشت و خود او نیز از ورزشکاران نمونه بود و همواره دوستان و جوانان دیگر را به فراگیری فنون ورزشی و دفاعی توصیه می‌کرد. او همچنین از قریحه شعر و ادبیات نیز برخوردار بود و شعرهای بدیعی می‌سرود به طوری که پس از شهادت وی، شعر زیبا و جان‌فزای خود وی را روی سنگ قبرش حک کردند.
 
تسنیم: اگر خاطره ای از جان‌علی دارید لطفا برایمان بگویید:
 
وی با بیان اینکه خاطرات زیادی از بردار شهید مان به یاد دارم و در ادامه با ذکر خاطره ای از دوره مدرسه  بیان داشت: جان‌علی زمانی که در مدرسه شهید نواب مشغول تحصیل بود یکی از هم کلاسی‌هایش که هم نام و اهل همین روستا بود، با هم به مدرسه می‌رفتند. در ایام راهپیمایی و تظاهرات،  زمان حضور غیاب کلاس آن دانش آموز به جای وی  حاضر می‌زد  و شهید جانعلی در زمان تظاهرات با آنکه دیوارهای مدرسه بسیار بلند بود، از روی دیوار به خیابان می‌رفت و در تظاهرات شرکت می‌کرد.
 
در زمان تحصیل شهید، پدرم مکانی برای  ادامه تحصیل وی در ساری اجاره کرده بود، وقتی مادرم  وسایلی مانند تخم مرغ ، نان، گوشت و برنج برای شهید می‌فرستاد، وی تنها به خوردن نان و ماست قناعت می‌کرد وآن  وسایل را می فروخت و با آن اعلامیه‌های امام را چاپ و در سطح شهر و منطقه توزیع می‌کرد.
 
تسنیم: آخرین دفعه‌ای که شهید به منزل آمد یادتان هست؟
 
آخرین باری که مرخصی آمد، زمانی که می‌خواستیم  وسایل و کالاهای مورد نیاز را میان خانواده‌های رزمندگان توزیع کنیم، در مسیر که با ماشین می‌رفتیم به من گفت: خواهرم اگر من شهید شوم، شما چه می‌کنید از این  سئوال جا خوردم جوابی ندادم دوباره سئوال کرد گفتم خب ما هم  آنقدر راه شما را ادامه می‌دهیم تا شهید شویم در جوابم گفت: خواهرم تا زمانی که  من و همرزمانم هستیم نمی‌گذاریم جان مادران و خواهرانمان  به خطر افتد اما خواهش می‌کنم وقتی من شهید شدم ناراحت نشوید, امام را تنها نگذارید وقتی شیشه ای شکست تیزتر می‌شود وقتی خون‌های شهدا به پای انقلاب ریخته می‌شود, تیزی آن موجب پیروزی ما خواهد شد و به انقلاب آسیبی نمی‌رسد.
 
ادامه  مصاحبه را با نماینده  ولی فقیه در شهرستان میاندورود و داماد شهید حجت الاسلام اسفندیاری ادامه  می‌دهیم.
 
تسنیم: نظر شما در مورد شهادت چیست و چگونه  باید با اهداف و آرمان  شهدا آشنا شد؟
 
حجت الاسلام  اسفندیاری: مسئله  جهاد و شهادت یکی از موضوعات مهم دینی ما بوده و با این شهادت‌ها بوده که مکتب اسلام و آرمان‌های دینی ما می‌تواند زنده و پویا بماند.
 
شهدا از صدر اسلام تا پیروزی انقلاب اسلامی به درستی موضوع شهادت را برای ما تفسیر عملی کردند و با ایثار جان شیرین خود، موجب حیات اسلام و انقلاب اسلامی شدند، همه شهدا بر گردن ما حق دارند و محتاج هستیم از شهدا درس بگیریم و رفتار و منش آنها را سرلوحه  زندگی خود قرار دهیم.
 
 
جوانان ما باید با مطالعه  وصیت‌نامه  شهدا و حضور در یادوراها و با ایمان  خود راه  شهدا را ادامه  دهند و پشتیبان ولی فقیه باشند تا هرگز به مملکت ما آسیبی نرسد.
 
تسنیم: لطفا در مورد نحوه  شهادت شهید و تاریخ  شهادت شان برایمان توضیح دهید؟
 
جان علی اسفندیاری، پسرعموی بنده بود و از کودکی وی را می‌شناختم. وی از همان دوران کودکی با مکتب اسلام و قرآن  آشنا شد، در بحران تظاهرات قبل از انقلاب، یکی از نیروهای موثر و مهم روستا و منطقه بود. پدر از قشر کارگر و کشاورز جامعه  بود و بعد از فارغ  شدن از درس به زمین ‌کشاورزی می‌رفت و در کارها به  پدر و مادر کمک  می‌کرد.
 
در 7 شهریور 1360، هفت نفر از  پاسداران به سرپرستی شهیدجان‌علی اسفندیاری جهت  آموزش عملیات نظامی برای حضور در جبهه حق علیه باطل، به میدان تیر رهسپار شدند. مدتی گذشت خبری از آمدن و برگشت آنها نشد که همرزم با وفای شهید،  شهید سهراب اسفندیاری، به همراه نیروهای  سپاهی و انتظامی چندین روز به دنبال جان‌علی و همرزمانش گشتند که بالاخره  بعد از گذشت یک هفته هنگام ظهر روز جمعه، بدن‌های برهنه و گلوله خورده با لباس‌های چاک چاک در دشت قرقروک در هفتاد کیلومتری شهر زاهدان در بیابان تفدیده نزدیک به مرز پیدا کردند.
 
شهید جان‌علی اسفندیاری نخستین شهید روستای برگه است که در سال 60 به دست  اشرار در زاهدان به شهادت رسید.
 
توصیه  شما به جوان ها و خانواده‌ها چیست؟
 
توصیه بنده به همه جوان‌ها این است که حرمت پدر و مادرشان را نگه‌داشت، چون رمز موفقیت در زندگی احترام به پدر و مادر است. شهدای ما انسان‌هایی بزرگ بودند و ما امنیت و استقلال امروز را مرهون جانفشانی مبارزانی هستیم که هریک از آنان می‌توانند الگویی مناسب برای آزادی‌خواهان جهان باشند.
 
شهدا جان شیرین خود را در راه امام و کشور دادند. این نیکان و مردان حق باید الگویی برای ما به خصوص جوانان  باشند، انقلاب کار بزرگی است اما حفظ دستاورد آن مهم‌تر است، دشمن  تلاش می‌کند به هر طریقی با ایجاد شبکه‌های  ماهواره ای و فضای مجازی، ایمان را از جوانان ما دور کند، باید حواسمان باشد.
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi