به خاطر بدبینی مردم جانش را از دست داد!

م.ر.ک.جانباز- با مجروح و جانباز شدن یک فرد، تبعات این بلا دامن خانواده او را نیز خواهد کرد. حال این خانواده از بستگان درجه یک یعنی همسر و فرزندان تا مادر و پدر و برادران و و غیره را شامل می شود. حتی بعضا" دیده شده که دوستان و بستگان نیز درگیر خدمات دهی به شخص جانباز و خانواده اش می شوند.
بطور مثال اینکه جانبازی با مجروحیت اعصاب و روان هم به خود زیان فراوان می زند و هم به خانواده خود. حال چه مادی و یا چه جسمی و روحی ...
جانباز اعصاب و روان در وهله اول خدمات بهداشتی و اجتماعی باید قرار داده شود ولی متاسفانه همیشه آخرین نفر ویا هرگز به حساب نخواهد آمد و هر حرکت ناخودآگاه او را به اسم نقش بازی کردن میگذارند. که این معضل نه تنها ضربه روحی برای او و خانواده او به حساب می آید بلکه قداست الهی همه جانبازان را در چشم و ذهن عموم عوام پایین می آورد.

 در سال هشتاد و دو در یکی از خیابان های تهران حمله ریوی به یکی از جانبازان عزیز دست داده بود. من و تعدای از دوستان در ماشین پشت چراغ قرمز متوقف بودم. ازدحام جمعیت در بعد از چهار راه، نظر من و دوستان را جلب کرد و پیاده شدیم. بله یکی از بچه های جبهه بود که نفسش در هوای آلوده گرفته بود. سریع سوارش کردیم و رفتیم بیمارستان .............

 وارد اورژانس شدیم پرستار پذیرش پرسید چشه؟؟؟ گفتم از دوستانم است و شیمایی ست , لطفا به دکتر بگویید بیاید ویزیش کند. سرش را به سمت دیگری چرخاند و چیزی نگفت.
مجدد عرض کردم خانم محترم! استاد فکر و اندیشه! انسان با مرام! لطفا دکتر را خبر کنید ... گفت اطمینان داری فیلمش نیست؟!
آه از نهادم بلند شد, قلبم می سوخت, تمام رگ های گردنم ورم کرده بود, چشمانم داشت از حدقه بیرون میزد, در یک کلام هر چه لیاقتش بود بارش کردم.

 دکتر آمد و به همراهانم گفت اول این آقا را ببرید روی تخت بخوابانید تا آرامبخش تزریق کنیم و در مورد این دوست شما که روی زمین دراز به دراز افتاده است متاسفانه فوت کرده اند. کاری از دستم بر نمی آید. بیایید و مدارکی را پر کنید .... همین! به همین راحتی یکی از بچه هارا سر بد بین کردن مردم نسبت به ما از دست دادیم.

این بزرگترین توطئه علیه ایثارگران است که توسط عمال وطن فروش پیاده می شود. عزت و نام و مرام ایثارگران همواره پایدار باشد.