شناسه خبر : 47570
یکشنبه 27 تير 1395 , 11:02
اشتراک گذاری در :
عکس روز

مثل تو نشدیم!

ارادتمند کریمان- سلام برادرم شهیدم . بهشت آنچنان برای تو دلنیشن بود که حتی به خواب ما هم نمی آیی,
یا ما چنان شدیم که حتی لایق در خواب دیدن تو نیستیم .
بهایی که تو برای بهشت پرداختی را امروز در چرتکه شایدها و نبایدها  محاسبه می کنند ,
امروز در جایی دگر در باغ بهشت باز است , و هم مسلکان تو پیشتاز محاسبه گران دنیا و آخرتند.
بعد از تو همه فریاد می زدند برادر شهیدم راهت ادامه دارد ....
ولی اندکی بعد بر سر سفره دنیا راحت نشستند و بلعیدند .
زمانی که با هم بودیم عشق به افلاک  چه زیبا و فراوان بود و  همه جا عشق وصال  حرف اول را میزد .
ای کاش از هم جدا نمی شدیم, ای کاش هرگز به سنین پیری نمی رسیدیم, ای کاش سال های بعد از تورا باغم شهادت دیگر همرزمانمان سپری نمی کردیم, ماندیم و ز دست لودگان زر پرست دق کردیم.
برادر شهیدم بعد از تو همه متعلقاتت را گرفتند تا بتوانند به مانند تو باشند .
تسبیحت را گرفتند تا ذکر بگویند ولی ذاکر باطنی نشدند .
پوتینت را پوشیدند ولی همره راه نشدند .
لباست را پوشیدند ولی ملبس به لباس عشق نشدند .
انگشتریت را به دست کردند ولی به اندازه انگشت کوچکت جنم نداشتند .
و چون نتوانستند به مانند تو شوند نام و راه و همراهانت را پلکان نردبان زر و تزویر کردند تا با مال دنیا بهشت شداد را بخرند .
 
یاعلی مدد .

کد خبرنگار: 20
اینستاگرام
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوِم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایّام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهانِ شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز!
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غُرّش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت، غُبارش فرونشست
گرد سُم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمع­ها بکُشت
هم بر چراغ­دان شما نیز بگذرد
زین کاروان­سرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مُفتخر به طالعِ مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آنِ دگر کسان
بعد از دو روز از آنِ شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمّل، سپر کنیم
تا سختیِ کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدّتی
این گُل، ز گُلستان شما نیز بگذرد
آبی است ایستاده در این خانه، مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو، رمه سپُرده به چوپان گرگ طبع
این گُرگیِ شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا، مات حُکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان، خواهم که به نیکی، دُعای «سیف»
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
برادر کریمان نوک قلمتو می بوسم . خاک پاتو توتیای چشم می کنم .
باتشکر . باتشکر باتشکر

این شعره بدنمو داغ کرد . ضربان قلبم زیاد شد . نفسمو به شماره انداخت . خیلی زیبا و به جا ارسال شده بود .
خداییش خداییش بد حالتر از من بین شما هست ؟؟؟ من از خودی خوردم و نمی تونم کسی رو نفرین کنم .
سلام آقای کریمان خسته نباشید .درود به شرف پاک تان
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi